جاده جدید امپراتور

فیلیپ هاموند، وزیر خزانه‌داری بریتانیا که مشتاق بود شرکت‌های بریتانیایی تامین مالی پروژه‌ها را به دست بگیرند و خدمات مشاوره‌ای به BRI ارائه دهند، روی صحنه رفت و از «عصر طلایی» روابط بریتانیا- چین سخن گفت.

حتی رهبرانی که در مبارزات انتخاباتی‌‌‌شان برای کسب قدرت با مشت‌‌‌های گره‌‌‌کرده در مورد BRI سخن می‌‌‌گفتند، روی صحنه رفته و در تشویق این طرح داد سخن سر دادند. «عمران خان»، نخست‌‌‌وزیر پاکستان، اعلام کرد: «BRI یا همان ابتکار «کمربند و جاده» نشان‌‌‌دهنده مرحله‌‌‌ای جدید و متمایز از حرکت روبه‌‌‌جلوی ملت‌‌‌های جهان در امتداد مسیر جهانی‌‌‌شدن است.» او افزود: «پاکستان مفتخر است که در این طرح مشارکت داشته و با چین در این اقدام تحول‌‌‌آفرین پیشگام و همراه باشد.» ماهاتیر محمد، نخست‌‌‌وزیر مالزی، متعهد شد که «من کاملا مدافع ابتکار کمربند و جاده هستم. مطمئن هستم که کشورم مالزی از مزایای این پروژه بهره‌‌‌مند خواهد شد.» تمجید و تقدیر آنها مجانی نبود. کمتر از دو هفته قبل از این مجمع، چین و مالزی معامله جدیدی را برای «پیوند ریلی ساحل شرقی» اعلام کردند. هزینه آن تا یک‌‌‌سوم کاهش یافت؛ اما شرایط وام هنوز نهایی نشده بود. یک‌ماه قبل از این مجمع، پاکستان اعلام کرد که وامی ۱/ ۲میلیارد دلاری از چین برای کمک به کاهش بحران در ترازهای پرداختی‌‌‌اش دریافت کرده است. منتقدان «خان» در کنار حمایت از چشم‌‌‌انداز «شی»، ایده بهبود در وضعیت این چشم‌‌‌انداز را مطرح کردند. برای «سبز» کردن این تلاش، عمران‌خان پیشنهاد کاشت ۱۰۰میلیارد درخت در دو سال را داد. ماهاتیر برای افزایش تجارت شرق - غرب بار دیگر خواستار ساخت قطارهای بزرگ‌تر شد.

به‌‌‌طور طبیعی، «شی» موافقت کرد که جهان بیشتر به BRI  نیاز دارد. او تاکید کرد که همکاری مهم است و افزود: «برای جلو رفتن باید بر اولویت‌‌‌ها و اجرای پروژه تمرکز کنیم... درست مانند مهندسی که طرح را از نو تعریف می‌کند و به‌‌‌طور مشترک همکاری «کمربند و جاده» را با کیفیتی بالا ترویج می‌کند.» او خواستار «همکاری چندجانبه» شد. همچنین خواستار «همکاری باز، سبز و پاک» شد. او خواستار «همکاری با استانداردهای بالا شد.» او خواستار هر چیزی شد که BRI  آن نبود. «شی» تمام تلاش خود را برای تعمیر و بازسازی برند «کمربند و جاده» انجام داد و این کلمات باب روز در کوهی از بیانیه‌‌‌ها در این گردهمایی بازتاب یافت. در میان دستاوردهای «چندجانبه» مقام‌‌‌های چینی به «شبکه جشنواره‌‌‌های هنری جاده ابریشم»، «لیگ بین‌المللی تئاتر جاده ابریشم» و «اتحاد بین‌المللی موزه‌‌‌های جاده ابریشم» اشاره کردند. برای صیقل‌دادن به اعتبارات ضد فساد و زیست‌‌‌محیطی‌‌‌شان، آنها از «ابتکار پکن برای جاده پاک ابریشم» و «اتحاد بین‌المللی توسعه سبز» پرده‌‌‌برداری کردند. درمجموع، نزدیک به ۳۰۰خدمت و نیز معاملاتی به ارزش کل ۶۴میلیارد دلار مطرح شد.

این یک تئاتر سیاسی هوشمندانه بود؛ اما هر تلاش جدید، مجموعه‌‌‌ای از فعالیت‌‌‌هایی را که قبلا غیرقابل مدیریت بود، پیچیده‌‌‌تر می‌‌‌کرد. حتی یک گروه رسمی مشاوره‌‌‌ای BRI متشکل از روسای عمدتا سابق دولتی و دیگر مقام‌‌‌های بین‌المللی مشاهده کردند که «برخلاف بسیاری از پلت‌فرم‌‌‌های بین‌المللی برای همکاری اقتصادی، مجمع «کمربند و جاده» در حال حاضر فاقد سازوکار هماهنگی متمرکز و فاقد مجموعه‌‌‌ای روشن از جریان کار مبنایی بود.» زیر این هدایت دیپلماتیک، نکته به طرز عریانی آشکار بود. آنچه در میان این مجمع‌‌‌ها رخ می‌‌‌داد، البته خود BRI بود.

   همه سوار شوند

حتی زمانی که نگرش «شی» در پایتخت‌‌‌های خارجی حمایتی به دست آورد، اگر از نزدیک بنگریم، این نگرش در حال پیچ‌‌‌وتاب خوردن بود. «شی» گفت: «به دلیل تلاش‌‌‌های مشترک همه ما در این ابتکار، یک چارچوب اتصال عمومی متشکل از ۶ کریدور، ۶مسیر ارتباطی و چند کشور و بندر ایجاد شده است.» وقتی زیرساخت حمل‌‌‌ونقلی شهرها و قطب‌‌‌های صنعتی را به هم پیوند می‌دهد، کریدورها به لحاظ اقتصادی ارزشمند می‌‌‌شوند و به تسهیل جریان حرکت مردم و کالاها کمک می‌کنند. در مورد BRI، همچنین ارزش تبلیغاتی هم وجود دارد؛ زیرا کریدورها اعتبار و ظاهری از ساختار را به تعهدی بی‌‌‌شکل و غیر‌شفاف می‌دهند. تنها مشکل این است که آنها افسانه‌‌‌تر از واقعیت باقی می‌‌‌مانند. همان‌طور که چین در حال یادگیری است، تصور کریدورهای بین‌المللی به همان اندازه که ساده هست، اجرای آن دشوار نیز است. به استثنای کریدور اقتصادی چین- پاکستان (CPEC)، کریدورهای «شی» تا حد زیادی به‌‌‌مثابه رنگ و نقش قلم‌‌‌مو روی نقشه رویاهای اوست. برخلاف کریدورهای مدیریت‌‌‌شده از سوی «بانک توسعه آسیایی» و دیگر بانک‌های چندجانبه، کریدورهای BRI زیر سطح ملی تعریف‌‌‌نشده بودند تا شامل شهرها و جاده‌‌‌های خاص هم بشوند. تقریبا در تولد ۵سالگی BRI در سال ۲۰۱۸، به همان اندازه که فعالیت‌‌‌های پروژه‌‌‌ای با تامین مالی چین خارج از کریدورها جریان داشت، در داخل هم جریان داشت. هیچ‌‌‌یک از مقام‌‌‌های چینی این اولویت‌‌‌ها را دنبال نمی‌‌‌کردند یا در راستای ایجاد آنها تقلایی نمی‌‌‌کردند. ابتکار «شی» که هرگز طرحی دقیق به دست نداد، به «آزمون رورشاخ» تبدیل شد. همه‌‌‌جا- در داخل و خارج از چین- گروه‌‌‌های ذی‌نفع به آن چشم دوختند و چیزهای متفاوتی دیدند. آنچه آنها می‌‌‌بینند، اغلب چیزهای بیشتری در مورد خودشان نشان می‌دهد تا هر چیز دیگر. به‌‌‌طور طبیعی، بسیاری BRI را متناسب با منافع خود تفسیر می‌کنند.

333