در حال حاضر مهم‌ترین محدوده‌ای که می‌تواند مانع تبدیل شدن فاز اصلاحی به فاز ریزش قیمتی شود همین محدوده خط روند صعودی بلند‌مدت است. در صورت شکست این محدوده به سمت پایین امیدها نسبت به تشکیل روند صعودی بسیار کم خواهد شد و عرضه‌کنندگان سهام فشار فروش مضاعف به بازار وارد خواهند کرد. مهم‌ترین اتفاق در چند روز گذشته، شکسته شدن خط روند نزولی کوتاه‌مدت، بعد از واکنش به محدوده حمایتی ۴۰۰ هزار واحد بود. اما هنوز این شکست برای تحلیلگران محافظه‌کار تایید نشده است. برای تایید شکست خط روند نزولی، شاخص کل هم وزن باید در بالای محدوده ۴۳۰ هزار واحد قرار گیرد. حضور این شاخص در بالای محدوده ۴۰۰ هزار واحد در پایان این هفته امیدوار‌کننده است اما نشانه پایان اصلاح قیمتی نیست. در صورت افزایش قیمت‌ها و عبور شاخص از محدوده ۴۵۰ هزار واحد می‌توان گفت به احتمال زیاد از فاز اصلاح قیمتی خارج شده‌ایم. در صورت ادامه کاهش قیمت ها، شاخص کل هم وزن در هفته‌های آینده می‌تواند تا محدوده ۳۳۰ هزار واحد ریزش داشته باشد. برای شکسته شدن مناطق حمایتی به جز منطقه ۴۰۰ هزار واحد، روند صعودی بلند‌مدت باید شکسته شود بنابراین دیگر نمی‌توان نام اصلاح را برای کاهش قیمت‌ها به کار برد و دیگر شاخص کل هم وزن وارد ریزش قیمتی خواهد شد. بنابراین محدوده ۴۰۰ هزار واحد و خط روند صعودی بلند‌مدت آخرین سنگر اصلاح قیمتی هستند و در صورت شکسته شدن این دو محدوده به سمت پایین وارد فاز ریزش خواهیم شد. در صورت ریزش قیمت ها، دو محدوده ممکن است از این رخداد جلوگیری کنند که به آنها حمایت می‌گوییم. محدوده ۳۷۵ هزار و ۵۰۰ واحد و محدوده ۳۵۶ هزار و ۵۰۰ واحد را می‌توان به‌عنوان اعداد مهم حمایتی شاخص در هفته‌های آتی در نظر داشت. این محدوده‌های حمایتی هر کدام به نوبه خود، بسیار قدرتمند و امید بسیار زیادی برای متوقف شدن اصلاح قیمت‌ها هستند. با توجه به حضور شاخص در منطقه مهم قیمتی و همچنین حضور در نزدیکی منطقه اشباع فروش که ناحیه‌ای است که بعد از چند روز متوالی کاهش قیمت به آن ناحیه می‌رسیم، احتمال پایان فاز اصلاحی نیز وجود دارد، بسیاری از نمادها اصلاح خود را تکمیل کرده‌اند و در صورت ادامه کاهش قیمت‌ها از فاز اصلاحی خارج شده و به فاز روند نزولی وارد می‌شوند. همچنین بسیاری از صنایع از فاز اصلاح خارج و وارد فاز ریزش قیمتی شده‌اند. این موضوع برای معامله‌گران و تحلیلگران باعث ایجاد ترس شده است. در صورتی که شاخص کل هم وزن مسیر افزایشی را در پیش بگیرد، بعد از عبور از محدوده‌های مهم ۴۳۰ هزار واحد و ۴۵۰ هزار واحد، محدوده ۵۳۸ هزار واحد (سقف قبلی) می‌تواند هدف اول شاخص کل هم وزن باشد. البته قبل از محدوده‌های مذکور مقاومت‌های ۴۷۰ هزار واحد، ۴۹۰ هزار واحد و ۵۱۰ هزار واحد نیز می‌تواند مانع افزایش بیشتر قیمت‌ها شود. مسیر برای افزایش شاخص کل هم وزن بسیار ناهموار است و همین موضوع از امیدها نسبت به رسیدن شاخص به سقف قبلی خود، کاسته است و سرمایه گذاران بازار سرمایه تقریبا بدون هدف و

سر در گم به معاملات خود ادامه می‌دهند و بسیاری هم فقط نظاره گر بازار هستند تا در فرصت مناسب وارد آن شوند. اما کماکان امید‌هایی نسبت به رسیدن شاخص به محدوده سقف قبلی و حتی بیشتر در بین فعالان بازار وجود دارد. بعد از عبور از محدوده بسیار مهم ۵۳۸ هزار واحد، این شاخص می‌تواند اهداف بالاتری همچون ۶۶۰ هزار واحد یا حتی بالاتر را دنبال کند. دو منطقه قیمتی از جمله ۵۷۵ هزار واحد و ۶۱۲ هزار واحد، می‌توانند از ادامه افزایش قیمت‌ها جلو‌گیری کنند که به این محدوده‌ها مقاومت می‌گوییم. توجه داشته باشید به دلیل اینکه شاخص کل هم وزن در تاریخ خود هیچگاه در این اعداد حضور نداشته، این محدوده‌ها از اعتبار چندانی برخوردار نیستند اما شیوه‌های آماری و تکنیکی برای محاسبه محدوده‌های مهم در این مواقع وجود دارد و اکثرا تحلیلگران جسور از آنها به‌عنوان محدوده‌های تحلیلی استفاده می‌کنند. این اشخاص برای ترسیم خطوط تحلیلی خود به دنبال حداکثر یک یا دو تایید نشانه تکنیکی بدون در نظر گرفتن گذر زمان هستند، در مقابل تحلیلگران محافظه‌کار برای ترسیم خطوط تحلیلی حداقل دو نشانه تکنیکی یا گذر زمان را لحاظ می‌کنند.