اما سرمایه‌گذاری در سایر بازارها، مانند بورس، همواره ریسک به همراه خواهد داشت. یک سرمایه‌گذار زمانی مایل است پول خود را وارد سایر بازارهای مالی کند که بداند در قبال ریسک بالاتر سود بالاتری نیز کسب می‌کند. اگر همه بدانیم که بازدهی بورس در یکسال مالی معادل سود بانکی است، همه ترجیح می‌دهیم بدون دردسر و استرس خرید و فروش روزانه و نوسانات بازار، پول خود را در بانک بگذاریم و همان سود بورس را از بانک بگیریم. حال اگر همه بدانیم که بورس در یک‌سال مالی ۱۰۰ درصد سود خواهد داشت، آیا باز هم در بانک سپرده‌گذاری می‌کنیم؟ در چنین شرایطی، بازده مورد انتظار ما از بورس آنقدر جذاب است که حاضریم با تمام ریسک‌ها و استرس‌های بورس، در این بازار بمانیم تا به جای ۲۰ درصد، ۱۰۰ درصد سود کنیم.

علاوه بر این، نرخ بازده بدون ریسک، P/ E بازار را نیز مشخص می‌کند. وقتی ما در بانک یا اوراق، بازدهی سالانه ۲۰ درصد کسب می‌کنیم، دوره بازگشت سرمایه ما به‌صورت خطی ۵ ساله است (یک تقسیم بر بازده بدون ریسک). حال ما تا زمانی یک معامله را در بورس ارزشمند می‌دانیم که دوره بازگشت سرمایه آن کمتر از اوراق یا بانک باشد. اگر مساوی یا بالاتر باشد، باز هم سرمایه‌گذاری در اوراق و بانک کم ریسک‌تر خواهد بود. پس زمانی که نرخ بازده بدون ریسک تغییر می‌کند، درواقع سقف دوره بازگشت سرمایه مورد انتظار در بورس هم تغییر می‌کند. مشخص است که با افزایش نرخ بازده بدون ریسک، P/ E بازار پایین می‌آید و سرمایه‌گذاری در بورس دشوار می‌شود و بالعکس.