این نسبت‌ها برای اعطاکنندگان اعتبار بلند‌مدت، اهمیت دارند زیرا آن‌ها علاقه‌مند هستند که منابع مالی خود را در اختیار واحدی انتفاعی قرار دهند و در مقابل به طور مداوم، بهره دریافت کنند. این نسبت‌ها مورد توجه سهامداران نیز قرار دارد، زیرا علاقه‌‌‌‌مندند که موجبات حفظ سرمایه آنها فراهم شود. از دیدگاه آنان، قبول مخاطرات بلند‌مدت باید با بازده بالاتری توام باشد.

الف)نسبت بدهی: این نسبت که از تقسیم کل بدهی برکل دارایی به‌دست می‌آید، نشان‌دهنده درصد وجوهی است که به‌وسیله بدهی تامین شده‌اند. اعتباردهندگان نسبت بدهی پایین را ترجیح می‌دهند. زیرا در صورت بالابودن، ریسک مالی شرکت نیز بالا است.

ب) نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام: این نسبت از تقسیم کل بدهی به حقوق صاحبان سهام به‌دست می‌آید و هر چه این نسبت بیشتر باشد میزان استفاده از بدهی در ساختار سرمایه شرکت بیشتر خواهد بود. اگر این شرکت بخواهد در آینده مجددا قرض بگیرد وام‌دهندگان یا به او قرض نمی‌دهند یا به قرض دادن با نرخ بهره بالا تمایل دارند. نسبت‌های اهرمی از اهمیت بالایی برای اعتباردهندگان (به عنوان مثال، بانک‌ها) برخوردار هستند. چرا که این نسبت‌ها توانایی شرکت در تعهد به دیون خود (به عنوان مثال، پرداخت قسط وام) را نشان ‌می‌دهد. از طرف دیگر این نسبت‌ها برای سهامداران بنگاه نیز حائز اهمیت است. بالا بودن بیش از حد نسبت‌های اهرمی، ریسک و هزینه مالی زیادی به بنگاه تحمیل می‌کند، از یکسو افزایش هزینه‌های مالی باعث کاهش قابل توجه سود خالص می‌شود و از سوی دیگر ممکن است بنگاه نتواند به تعهدات مالی خود عمل کند و این امر موجب ورشکستگی بنگاه شود. حال که اهمیت این نسبت‌ها به طور اجمالی بیان شد، نسبت‌های مهم این دسته معرفی و برحسب اطلاعات صورت‌های مالی شرکت‌ X محاسبه خواهد شد.