میانگین متحرک با دوره‌های زمانی مختلف، به عنوان یکی از متداول‌ترین و پرکاربردترین اندیکاتورهای تکنیکال، پایه و اساس بسیاری از تحلیل‌های تکنیکال است. به بیان ساده می‌توان گفت این اندیکاتور میانگینی از داده‌های اصلی روزانه‌(معمولا قیمت آخرین معامله) است. میانگین‌های متحرک در دوره‌های زمانی متفاوت، یک ابزار تعقیب‌کننده محسوب می‌شوند، چون این اندیکاتور دنباله‌روی اطلاعات است. بنابراین باید این موضوع را همیشه در ذهن داشت که به هیچ عنوان نمی‌توان از میانگین‌های متحرک برای پیش‌بینی آینده بازار استفاده کرد. بیشترین کاربرد میانگین‌های متحرک استفاده از آنها به عنوان سطوح حمایتی و مقاومتی است.

با تایید شکسته شدن خط روند نزولی به سمت بالا انتظار داریم در مرحله اول از سناریوی افزایشی، شاخص کل فرابورس به سمت شکستن محدوده خط روند نزولی میان‌مدت حرکت کند. مسیر برای صعود شاخص در مرحله اول بسیار دشوار است چون سطوح مقاومتی بسیار قدرتمندی از جمله ۱۸ هزار و ۷۰۰ واحد و ۱۹ هزار و ۲۵۰ واحد می‌توانند مشکلاتی برای افزایش قیمت‌ها ایجاد کنند. همچنین میانگین متحرک ۳۰ روزه نیز می‌تواند در این پرده نقش مقاومتی بازی کند.

عبور کامل از پرده اول افزایش قیمت‌ها دور از انتظار نیست و در صورت شکسته شدن خط روند نزولی میان‌مدت به سمت بالا دوباره امیدها به بازار سرمایه باز می‌گردد، در فاز دوم سناریوی افزایش قیمت‌ها، افراد ریسک‌پذیر و حتی بعضی از افراد با ریسک متعادل نیز وارد بازار خواهند شد. هدف این مرحله محدوده ۲۰ هزار واحد است. در فاز بعدی افزایش، شاخص کل فرابورس به دنبال فتح قله تاریخی خود یعنی ۲۱ هزار و ۵۰۰ واحد است که البته منطقه ۲۰ هزار و ۶۰۰ واحد به عنوان مقاومت می‌تواند مانع تکمیل‌ این مرحله شود. در حال حاضر گذشتن از سقف تاریخی برای شاخص کل فرابورس دور از ذهن نیست ولی احتمالا به زودی اتفاق نخواهد افتاد. شکسته شدن این محدوده شاخص کل فرابورس را به فاز جدیدی از حرکت صعودی می‌برد که احتمالا هدف آن سطح ۲۶ هزار و ۵۰۰ واحد است.

هنوز روند میان‌مدت نزولی است و همان‌طور که گفته شد شاخص کل فرابورس برای صعود، مقاومت‌های زیادی پیش‌رو دارد. ضمن اینکه هنوز اعتماد سرمایه‌گذاران به بورس برنگشته و مصوبات و دستورالعمل‌های خاص بازار سرمایه ایران، ریسکی مضاعف به آنها وارد کرده است. بنابراین واکنش منفی به یکی از این سطوح مقاومتی می‌تواند آغازگر مرحله اول سناریوی کاهش قیمت‌ها باشد. هدف پرده اول از سناریوی ریزش قیمت‌ها محدوده ۱۶ هزار و ۴۰۰ واحد است که البته منطقه ۱۷ هزار و ۱۰۰ واحد به عنوان سطح حمایتی می‌تواند مانع کامل شدن این پرده از کاهش قیمت‌ها شود. در این مرحله میانگین‌های متحرک ۷۵ و ۹۰ روزه نیز می‌تواند نقش حمایتی خوبی بازی کند. اگر عرضه‌ها در منطقه ۱۶ هزار و ۴۰۰ واحد افزایش داشته باشد حرکت به سمت ۱۵ هزار و ۵۰۰ واحد، دور از ذهن نخواهد بود. در این مرحله از ریزش قیمت‌ها محدوده میانگین متحرک ۱۲۰ روزه است که در صورت شکسته شدن به سمت پایین بسیاری از افراد ریسک‌پذیر نیز به دنبال محلی مناسب برای سرمایه‌گذاری از بازار کوچ خواهند کرد. احتمال تکمیل فاز دوم ریزش قیمت‌ها بعید است. ولی می‌توان محدوده ۱۵ هزار واحد را به عنوان سطح حمایتی مناسب بعد از پرده دوم از سناریوی کاهش قیمت‌ها‌ معرفی کرد.