به گزارش ایرنا، در ادامه این مقاله که به قلم مایکل اکسورثی مسئول اسبق میز ایران در وزارت امور خارجه انگلیس و نویسنده سه کتاب با موضوع ایران انتشاریافته، آمده است: وقتی دونالد ترامپ به عنوان ریاست جمهوری آمریکا انتخاب شد، من برخلاف بسیاری دیگر اعتقاد داشتم که باید به وی اعتماد کرد. دمکراسی گاه می تواند به روی کار آمدن رهبران عجیب منجر شود. برخی از این رهبران ناکارآمد بوده و برخی از آن ها به طرز استثنائی خوب هستند. 

رفتار و ظواهر ترامپ برایم تداعی کننده رفتار یک بچه لوس و قلدر بود، درنتیجه به شخصه تمایلی به رای دادن به وی نداشتم اما گمان می کردم که او ما را غافلگیر خواهد کرد. نتیجه انتخابات و سابقه وی آزادی بیشتری را برای رسیدگی به مشکلات آمریکا و جهان، در اختیار او قرار می داد و وی ممکن بود از این چالش استقبال کند. 

اما هر چه جلوتر رفتیم، جهان ترامپ خطرناک تر و نگران کننده به نظر رسید. به طرزی عجیب به نظر می رسید که او دیگر رئیس جمهور نیست اما همچنان بر آن مسند تکیه زده و سعی دارد مردم را متقاعد کند که لیاقت تصدی این مقام را دارد. ترامپ خود را به همتای پیشین خود و سیاست های وی مشغول کرده و به دنبال آن است تا با سوابق او از جمعیت افرادی که در مراسم تحلیف او حضور داشتند گرفته تا اوباماکر و توافق هسته ای ایران که در زمان اوباما مورد مذاکره قرار گرفت، رقابت کند. 

اکسورثی در ادامه در حمایت از برجام نوشت: «با تمام مشکلاتی که در زمان حاضر در جهان وجود دارد، که از آن جمله می توان به رویارویی پرمخاطره با کره شمالی، احتمال بروز جنگ های تجاری و رکود اقتصادی حاصل از آن اشاره کرد، توافق هسته ای ایران یکی از ابتکارات نادر دیپلماتیک است که در حقیقت به تقویت ثبات انجامیده است. 

برنامه اقدام مشترک (برجام) نتیجه بخش بوده است. آژانس بین المللی انرژی هسته ای که مسئول بازرسی و راستی آزمایی اجرای این توافق است، از اثربخشی آن و پایبندی ایران به تعهداتش رضایت دارد. دیگر طرف های توافق هسته ای که عبارتند از بریتانیا، آلمان، فرانسه، چین، و روسیه، نیز با آژانس بین المللی انرژی هسته ای در این باره اتفاق نظر داشته و از جریان امور رضایت دارند. در این میان این تنها ترامپ است که راضی نیست. 

برجام هدفی را که برای آن طراحی نشده است، تامین نمی کند. رسیدگی به مسئله توسعه برنامه موشکی (ایران) در چهارچوب این توافق قرار ندارد. تیم های مذاکره کننده در آن زمان تشخیص دادند که گنجاندن این مسئله در مذاکرات هسته ای با ایران، به نتیجه رسیدن فرآیندی به خودی خود دشوار را که بسیاری از کارشناسان از سراسر جهان معتقد بودند هیچگاه به بار نخواهد نشست، به امری غیرممکن تبدیل خواهد کرد.» 

در ادامه این نوشتار آمده است: از زمان انعقاد برجام در تابستان سال 2015 تاکنون، رژیم ایران چندین آزمایش موشکی تحریک آمیز انجام داده است که با هدف اعلام استقلال ایران و اطمینان خاطر دادن به پیروان تندروی جمهوری اسلامی ایران در داخل کشور و به ویژه در سپاه پاسداران انقلاب ایران در این مورد که دیگر خبری از عقب نشینی های چون تن دادن به توافق هسته ای نخواهد بود و ایران بیش از این در رابطه خود با غرب و آمریکا پیش روی نخواهد کرد، طراحی شده بودند. 

اما ایالات متحده آمریکا نیز اقداماتی انجام داده است که می توان آن ها را ناقض روح برجام دانست. تلاش فعالانه ترامپ برای جلوگیری از احیای رابطه تجاری دیگر کشورها با ایران به رغم برداشته شدن تحریم های بین المللی، می تواند به عنوان یکی از این اقدامات در نظر گرفته شود. 

برای نتیجه بخش بودن این توافق در بلندمدت، لازم بود تا ایران و آمریکا در این راستا تلاش کنند و در مورد مشکلات منطقه ای و دیگر مواردی که در آن ها اختلاف نظر دارند، مذاکرات بیشتری داشته باشند. نه آمریکا و نه ایران در این راستا گامی برنداشته اند و به عقیده من، بخش عمده ای از این شکست نیز بر گردن کشورهای بزرگ تر و قدرتمند تر است. 

گاردین در ادامه نوشت: اهریمن نمایی ایران توسط ترامپ فریبکارانه است. بی ثباتی منطقه را نمی توان نتیجه فعالیت های ایران دانست.مقصر دانستن ایران برای تروریسم در منطقه، در بهترین حالت مغلطه آمیز است. بیشتر تروریسمی که در خاورمیانه و در جهان رخنه کرده برخاسته از نسخه های افراطی اسلام سنی بوده و ارتباطی با اسلام شیعه ایران و رژیم حاکم بر این کشور ندارد. 

برجام در راستای هدفی قرار دارد که برای آن طراحی شده است. برجام طراحی شد تا توانایی ایران را برای ساخت بمب هسته ای محدود کند. این توافق مایه ثبات در خاورمیانه بی ثبات بوده و به خطر انداختن آن غیرمسئولانه است. نه تنها آژانس بین المللی انرژی اتمی و بیشتر جهان بلکه بیشتر مشاوران نظامی و غیرنظامی خود ترامپ نیز همگی در این زمینه، اتفاق نظر دارند. سکوت مخالفان سابق این توافق در عربستان نیز نشان می دهد که آن ها نیز اکنون با این امر موافق هستند. 

در پایان این مقاله آمده است: اگر ترامپ از تایید توافق هسته ای خودداری کند، که به نظر می رسد که تصمیم به چنین کاری نیز دارد، این توافق را تضعیف کرده و مسئولیت تصمیم در مورد اعمال مجدد تحریم های هسته ای علیه ایران را که می تواند به لغو این توافق بیانجامد، به کنگره آمریکا واگذار خواهد کرد. 

چنین اقدامی از سوی ترامپ به مثابه چشم پوشی وی از مسئولیت هایش به عنوان ریاست جمهوری آمریکا خواهد بود. درست مانند بچه لوسی که اسباب بازی هایش را در مهدکودک می شکند زیرا بزرگ ترها کاری را که می خواهد برایش انجام نمی دهند. اگر ترامپ به این ترتیب مسئولیت های خود را به عنوان شخص رئیس جمهوری آمریکا نادیده بگیرد، گام منطقی بعدی، سلب این مسئولیت از وی خواهد بود. 

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.