به گزارش شرق؛ این‌گونه است که نام‌هایی مثل بهمن، ژاله و روح‌الله در سال‌های پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران محبوب می‌شوند و خانواده‌ها آنها را روی نوزادان تازه به دنیا آمده خود می‌گذارند. مشابه همین اتفاق در موردی دیگر برای نام دخترانه‌ای مثل ستایش رخ می‌دهد؛ این نام که در نیمه اول دهه ٨٠ حتی جزء ٥٠ نام محبوب نبود، در سال‌های آخر نیمه دوم همین دهه و پس از پخش سریالی به همین نام که نقش اصلی‌اش دختری به نام ستایش است، به رتبه سوم تا پنجم محبوب‌ترین نام‌ها صعود می‌کند.

نامی مثل محمود در دهه ٧٠ و اوایل دهه ٨٠ اگرچه هیچ‌گاه جزء اسامی محبوب و پرتکرار نبود اما براساس آمارها هرساله تعدادی از خانواده‌ها - بین ٥٠٠ تا ٧٠٠ مورد - این نام را برای فرزندان پسر خود انتخاب می‌کردند. اما از نیمه دوم دهه ٨٠ و به‌خصوص در سال‌های ٨٨، ٨٩ و ٩٠ به بعد با ریزشی چشمگیر مواجه می‌شود و تعداد خانواده‌هایی که این نام را برای فرزندان خود انتخاب می‌کنند، کاهش می‌یابد. محبوبیت یا منفوریت یک نام تنها مختص ایران نیست؛ چند روز پیش و هم‌زمان با وقوع توفان هاروی در آمریکا در رسانه‌های این کشور خبری منتشر شد که پس از وقوع توفان کاترینا در این کشور که سال ٢٠٠٥ رخ داد، محبوبیت این نام دخترانه کاهش زیادی پیدا کرد و خانواده‌های کمتری آن را برای دختران خود انتخاب کرده‌اند.

در بررسی‌های میدانی و تحلیلی که کارشناسان و دانشگاهیان درباره نام‌گذاری در دوره‌های مختلف شهرها و روستاهای ایران داشته‌اند، دوره‌های تقسیم‌بندی نسبتا مشخصی دارند اما در همه دوره‌ها با وجود همه تحولات اجتماعی و سیاسی، نام‌هایی با گرایش اسلامی و مذهبی در صدر نام‌ها و آمارها بوده‌اند. یکی از بررسی‌های کارشناسی که به ٥٠ نام اول دختر و پسر در فاصله سال‌های ١٣٤٠ تا ١٣٩٢ پرداخته، تأکید کرده است که جریان مسلط در نام‌گذاری ایرانیان همین گرایش اسلامی - مذهبی است. براساس این بررسی با انقلاب اسلامی و در ادامه جنگ تحمیلی و تعداد قابل ملاحظه شهدای جنگ در میان مردم و اجتماع، این گرایش‌های اجتماعی به نام‌گذاری با نام‌های اسلامی - مذهبی بیشتر هم می‌شود.

در دوران منتهی به انقلاب اسلامی و پس از آن نام‌هایی نظیر «بهمن»، «ژاله»، «یاسر» یا «روح‌الله» افزایش چشمگیر دارد. همچنین نام‌هایی که زمینه‌های گرایش‌های مبارزاتی دارند نظیر سمیه، میثم، محسن و... در دهه ٦٠ افزایش می‌یابند. این روند با پایان‌یافتن جنگ در دهه ٧٠ کاهش می‌یابد و با کاهش محبوبیت اسامی مذهبی سنتی و ظهور نام‌های نوین دینی و ترکیبی و نیز ظهور اسامی مدرن و حتی غربی روبه‌رو هستیم.

براساس این یافته‌های میدانی و آماری از نام‌گذاری‌های دهه‌های اخیر مشخص می‌شود که در اوایل دهه ٩٠، میزان محبوبیت برخی اسامی به میزانی چشمگیر به نسبت ٥٠ سال اخیر کاهش یافته‌اند. در همین دهه‌های اخیر - دهه ٦٠ به بعد - گرایش به اسامی نزدیک به ایران باستان بیشتر می‌شود. بررسی دیگری که در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تهیه شده است، نام‌گذاری را در تقسیم‌بندی زمانی دوره انقلاب، دوره جنگ، دوره پایان جنگ، دوران سازندگی و دوران اصلاحات و با تقسیم‌بندی نام‌های اسلامی سنتی، اسلامی مدرن، ایرانی سنتی، ایرانی مدرن و اسامی غربی قرار داده است. بر این اساس در این دوره‌ها ٢٨,٨ درصد اسامی تا سال ١٣٨٨ ایرانی مدرن، ٢٨.٢ درصد اسلامی سنتی، ٢٨ درصد اسلامی مدرن، ٨.٧ درصد ایرانی سنتی و مابقی حدود هفت درصد غربی بوده است. این بررسی‌ها نشان می‌دهد که تعداد نام‌های غربی که در دوره انقلاب حدود ٠.٥ درصد بوده، در دوره اصلاحات با روندی افزایشی در این سال‌ها به ٣.٢٥ درصد می‌رسد.

یکی دیگر از فرضیاتی که در بررسی‌های اجتماعی نام‌گذاری‌ها وجود داشته و تقریبا اثبات شده است، این است که تیپولوژی اجتماعی در نام‌گذاری‌ها تأثیر دارد و نام‌گذاری‌های غربی در شمال تهران بیشتر از مناطق جنوبی است. در رابطه با گرایش بخش‌های مختلف جامعه به نام‌هایی متفاوت می‌توان به ظهور نام‌هایی نظیر «نازنین‌زهرا» در دهه ٨٠ اشاره کرد. نام‌هایی که در عین اصرار به موضوعات مذهبی و اسلامی، به دنبال رویکردهای مدرن و امروزی است. پیش‌تر در فرهنگ نام‌گذاری‌ها نام‌های ترکیبی نظیر غلامرضا و غلامعلی و... وجود داشت اما این نام‌گذاری‌ها در حوزه نام‌گذاری‌های صرفا اسلامی بود اما نام‌گذاری‌های ترکیبی جدید دیگر این ویژگی را نداشتند. نام‌هایی مانند امیرحسین و امیرعلی که در دهه ٨٠ و ٩٠ جزء محبوب‌ترین نام‌های ترکیبی هستند، از این دسته‌اند.

در نام‌گذاری‌هایی که برای دختران و پسران معمول بوده است، تأثیر گرایش‌های اجتماعی و سیاسی روی نام‌گذاری پسران بیشتر بوده است، شخصیت‌هایی که نام آنها روی فرزندان قرار می‌گرفت، از قهرمانان دیروز مثل «کوروش» تا قهرمانان دهه‌های اخیر مانند «روح‌الله» بودند و جامعه چنین موضوعات و تحولاتی را به شکل عرفی از مردان انتظار داشته است. ازهمین‌رو نام مردان تحولات بیشتری داشته است و نام دختران عموما در تمثیل‌های طبیعت و گل‌ها چرخیده و تغییرات افزایشی یا کاهشی آن به اندازه نام پسران نبوده است. نام‌گذاری‌ها از دهه‌های اخیر با افزایش تعاملات اجتماعی و سفرهای داخلی و خارجی و گسترش شبکه‌های اجتماعی تنوعی بدون مرز پیدا کرده است به‌نحوی‌که حالا سازمان ثبت احوال برای نام‌هایی که والدین انتخاب می‌کنند اما و اگر می‌گذارد و جلوی برخی از نام‌گذاری‌ها را که در فهرست اسامی مجاز موجود در فهرست

ثبت احوال نیستند، می‌گیرد.

در طبقه‌بندی‌هایی که در بررسی‌های کارشناسی نام‌گذاری‌ها معمول است، نام‌ها تقریبا به «غربی»، «فارسی قبل از اسلام»، «فارسی بعد از اسلام»، «فارسی خنثی»، «ائمه و پیامبران»، «امام‌زاده‌ها»، «صفات خدا»، «صحابه»، «با ریشه قرآنی و عربی خنثی» و در نهایت «اسامی قومیتی» تقسیم می‌شوند. ایرانیان در دهه‌های اخیر در عین گرایش به نام‌های جدید، همچنان روی نام‌های اسلامی و ایرانی تأکید دارند و این نام‌ها همچنان بین ٥٠ نام اول دختران و پسران به‌وفور یافت می‌شوند. بسیاری از این نام‌ها مانند نام «محمد» برای پسران و «زهرا» برای دختران، بدون تغییر و کاهش همیشه در صدر هستند؛ اما نام‌هایی مانند «ابوالفضل» یا «ستایش» به‌واسطه موضوعاتی اجتماعی در فهرست نام‌گذاری‌ها بالا و پایین و کم و زیاد می‌شوند. وقتی قهرمانی مثل حسین رضازاده در سکوی رکوردزنی جهانی نام «ابوالفضل» را می‌آورد و روی لباسش هم این نام با اندازه‌ای درشت درج شده است، گرایش‌ها به این نام یکباره چندبرابر می‌شود. نام ابوالفضل اوایل دهه ٨٠ هم جزء ١٠ اسم محبوب بوده است؛ اما پس از آن از سال ٨٤ تا ٨٨، به محبوب‌ترین نام بین همه اسامی انتخاب‌شده برای پسران تبدیل می‌شود (این سال‌ها مصادف با کسب مدال طلای المپیک ٢٠٠٠ سیدنی و ٢٠٠٤ آتن و مدال‌های قهرمانی جهان در سال‌های ٢٠٠٥ و ٢٠٠٦ است - با این توضیح که رضازاده بیشتر در المپیک سیدنی معروف و محبوب شد و آنجا با لباس منقش به نام ابوالفضل روی سکوی وزنه‌برداری حاضر می‌شد).

در موردی دیگر، وقتی در سریالی تلویزیونی دختری مهربان و نجیب با ملاک‌هایی که در این سرزمین برای دختران توصیه می‌شود به جنگ زندگی سخت می‌رود و نمونه‌ای از یک زن موفق را به نمایش می‌گذارد، والدین زیادی تمایل به این نام برای دختران خود پیدا می‌کنند.

تحولات مهم دیگری هم در جامعه ما منجر به تغییر روند نام‌گذاری‌ها شده است. در میان سیاست‌مداران ایرانی تأثیرگذار در جامعه، نام «محمود» برگرفته از نام «محمود احمدی‌نژاد»، شهردار تهران و رئیس‌جمهور ایران، بررسی شد که نتایج شایان ‌تأملی داشت. احمدی‌نژاد در دوره مسئولیتش به‌واسطه شعارها و رفتارهایی که داشت، همیشه سر زبان‌ها بود. بسیاری از طرفداران سیاسی او این‌گونه اعلام می‌کردند که او در میان لایه‌های پایین اجتماع و مردم محروم طرفداران زیادی دارد و اعلام می‌شد بیشترین رأی او از همین قشر بوده است. این اعلام به داشتن طرفداران زیاد در میان این قشر، حتی از میانه مردم ایران هم فراتر رفت و گفته شد افرادی در کشورهای دیگر نام محمود را روی فرزندان خود گذاشته‌اند.

بر اساس آماراز سازمان ثبت احوال، فراوانی نام‌گذاری «محمود» در سال ١٣٨٥، ٥٧٦ مورد بوده است. این عدد در سال‌های ٨٦، ٨٧ و ٨٨ به‌ترتیب ٤٨٠، ٤٦٤ و ٤٥٥ مورد است که روند کاهشی را نشان می‌داد؛ اما در سال ٨٩ این عدد با کاهش صد موردی یکباره از ٤٥٥ مورد به ٣٥١ مورد رسید. روند کاهش محبوبیت این نام در سال‌های بعد هم ادامه داشت و در سال‌های ٩٠، ٩١، ٩٢، ٩٣ و ٩٤ به‌ترتیب به ٣٤٨، ٣٣٨، ٣١٥، ٣١٨ و در نهایت ٢٩٣ مورد رسید. این روند کاهشی در سال ٩٥ که آخرین آمار اعلامی سازمان ثبت احوال است، به ١٦٥ مورد کاهش یافته است.

آنچه در تحولات یک نام اتفاق می‌افتد، در بسیاری از موارد تحولات اجتماعی و دیدگاه‌های مردم درباره زمینه‌های اجتماعی آن نام است. اگر مردم آمریکا پس از توفان معروف «کاترینا»، دیگر این نام را روی دختران خود نگذاشتند، به‌دلیل خاطرات تلخ این توفان بود. این رویکرد نامحسوس در کوتاه‌مدت که مردم بدون هیچ اجباری آن را انتخاب یا طرد می‌کنند، رفتاری عمومی در همه کشورهاست؛ رویکردی که نشان می‌دهد والدین که نسل قبلی و حاضر یک جامعه هستند، برای نسل بعدی جامعه خود که فرزندانشان هستند، چه می‌خواهند و چه سرنوشتی را دیده‌اند و می‌توان با بررسی این نام‌ها، رفتارهای ناگفته مردم را خواند.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.