به گزارش ایسنا، صنعت چاپ این امکان را به وجود آورده بود تا مباحث مختلف از سوی سیاستمداران از طریق روزنامه‌ها و مجلات در اختیار مخاطبان قرار گیرد. سیاسیون همچنین این امکان را داشتند که به وسیله نوارهای ضبط‌شده و اعلامیه‌ها آنچه را می‌خواهند به گوش هواداران و حتی مخالفانشان برسانند. نمونه‌ای که امام خمینی (ره) در جریان انقلاب اسلامی به کار برد و سخنرانی‌ها و نظراتش به صورت گسترده به وسیله نوارهای ضبط‌شده و اعلامیه در اختیار انقلابیون قرار می‌گرفت. با پیشرفت تکنولوژی کم‌کم سخنرانی‌های شخصیت‌های سیاسی در اجتماعات بزرگ ابتدا از رادیوها و پس از آن از طریق تلویزیون‌های کابلی برای مردم پخش می‌شد.

البته سیاستمداران تلاش می‌کنند نظرات خود را هر چه بیشتر و حتی در سطح جهانی گسترش دهند. با پیشرفت ماهواره‌ها و به دنبال آن شکل‌گیری اینترنت این امکان هم فراهم شد که شخصیت‌ها بتوانند از طریق تلویزون‌ها ماهواره‌ای و تلکس‌های خبری جهانی خود را بین‌المللی کرده و مثلا از آمریکا برای شوروی خط و نشان بکشند. اما همه این امکانات هنوز به استودیو، رسانه خاص، شبکه خبری و از این دست ابزار ارتباطی نیاز داشت.

قرن حاضر اما انقلابی را در عرصه رسانه ایجاد کرده است. پدیده‌ای به نام شبکه‌های اجتماعی که روز به روز فراگیرتر شده و کم کم سایر رسانه‌های سنتی را به حاشیه می‌برد. حالا هر انسانی از سیاستمدار گرفته تا یک شهروند عادی می‌تواند با یک تلفن همراه و نصب نرم‌افزاری روی آن، در انواع و اقسام شبکه‌های اجتماعی نظراتش را برای میلیون ها کاربر دیگر به اشتراک گذاشته و در همان لحظه واکنش‌ها به صحبت‌هایش را از سوی مخاطبان دریافت کند. فضای جذابی که می‌تواند برای هر انسانی به‌خصوص آنها که می‌خواهند بیشتر دیده و شنیده شوند یک فرصت به حساب بیاید.

ایرانیان هم برخلاف بسیاری موارد دیگر، در این زمینه از قافله جهانی عقب نمانده و به سرعت شبکه های اجتماعی مختلف را تسخیر کرده‌اند. امروز میلیون‌ها کاربر ایرانی از شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند. اگر تا چند سال پیش این کار مختص گروه خاصی از شهروندان بود، اکنون همه‌گیر شده و از هر قشر و سنی در این شبکه‌های اجتماعی دیده می‌شوند. این فضا فرصت مناسبی را هم برای بسیاری از سیاسیون ایرانی فراهم آورده تا با ایجاد یک حساب کاربری در یک یا چند شبکه اجتماعی به نام خود، علاوه بر این که دنبال‌کنندگان زیادی را جذب خود می‌کنند، بتوانند بدون صرف هزینه چندانی دیدگاه‌های خود را به مخاطبانش عرضه کنند. از طرفی این فضا به دلیل آنکه مطالب از سوی کاربران بدون هیچ خط قرمزی بیان می‌شود محلی برای تحمل عقیده مخالف و شنیدن تندترین انتقادات بدل شده است.

بعد از دوران چت‌روم‌ها، فیسبوک اولین شبکه اجتماعی بود که بین ایرانیان محبوبیت یافت. هر چند فیلتر شدن این شبکه اجتماعی و همگانی نشدن آن چندان برای جناح‌های سیاسی جذاب نبود اما کم کم با ظهور توییتر، اینستاگرام، تلگرام و ... و حضور میلیونی کاربران ایرانی در این شبکه‌های اجتماعی و از طرفی یک‌طرفه بودن رادیو و تلویزیون ملی باعث شد برخی سیاسیون برای رساندن حرفشان به این فضا رو بیارند. سیاسیون اصلاح‌طلب به دلیل آنکه از طرف صدا و سیما کمتر مورد توجه قرار می‌گرفتند با حضور در این شبکه‌های اجتماعی به برقراری ارتباط با مردم پرداختند. از عبدالله رمضان‌زاده سخنگوی دولت اصلاحات گرفته تا شهیندخت مولاردی معاون رییس‌جمهور. این موج کم‌کم به مسئولان رسمی نیز راه یافت و حساب‌های کاربری رییس‌جمهور، رییس مجلس، وزرا، نمایندگان مجلس، رییس و دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام و بسیاری از مسئولان در شبکه‌های اجتماعی از جمله توییتر و اینستاگرام ایجاد و کانال‌های تلگرامی برای انتقال اخبار رسمی‌شان برقرار شد.

در این میان برخی اصولگرایان هم احساس کردند با وجود داشتن تریبون‌های رسمی ممکن است در این میدان قافیه را به رقیب ببازند و کم کم موج حضور اصولگرایان هم در شبکه‌های اجتماعی حتی فیلتر شده مثل توییتر آغاز شد. از عزت‌الله ضرغامی رییس سابق صدا و سیما گرفته تا احمد توکلی و غلامعلی حدادعادل، در این شبکه‌های اجتماعی حساب کاربری ایجاد کرده و علاوه بر ابراز عقایدشان در برخی موارد به مباحثه و مجادله با رقبای اصلاح‌طلب خود پرداختند. اتفاقی که در روزهای اخیر خودش به یکی از موضوعات شبکه‌های اجتماعی تبدیل شده حضور آیت‌الله سیداحمد خاتمی در توییتر و اینستاگرام است. خیلی‌ها انتقاد کرده اند که امام جمعه تهران با وجود داشتن انواع و اقسام تریبون‌ها دیگر نیازی به حضور در این فضا را ندارد و عده‌ای اعتقاد داشتند که این عضو مجلس خبرگان هم می‌تواند مثل هر شهروند دیگری در این شبکه‌های اجتماعی عضویت داشته باشد.

نکته جالب اینجاست که برخی از این شبکه‌های اجتماعی که مسئولان رسمی کشور در آن‌ها عضو هستند در جلسات همین مسئولان تصمیم به فیلتر شدنشان گرفته شده است و بسیاری این حضور مسئولان را نوعی نقض غرض می‌دانند.

به هر روی شبکه‌های اجتماعی می‌توانند برای جناح‌های سیاسی ایران به عنوان فرصتی به حساب بیایند که علاوه بر مطرح کردن نقطه نظرات خود در آنها، با یکدیگر به مباحثه و حتی مناظره پرداخته و از طرفی نظرات مردم و منتقدان را با صراحت بشنوند. البته نباید این مساله را فراموش کرد که اگر بنا است از این فضا استفاده شود بهتر است به صورت آزادانه برای همه این فرصت فراهم باشد و با محدود کردن و یا خط‌کشی مثل برخی رسانه‌ها به تریبون یک‌طرفه یک جناح و یا جریان فکری خاص تبدیل نشود.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.