بخشی از این مصاحبه را می حوانید:

 

احمدی‌نژاد و یارانش با اظهارات و اقدامات اخیر خود مانند بست‌نشینی در حرم عبدالعظیم حسنی(ع) رویکرد جدید و ساختارشکنانه‌ای را در پیش گرفته‌اند. چرا احمدی‌نژاد دست به چنین اقداماتی می‌زند؟

بنده سه نکته خطاب به آقای احمدی‌نژاد عنوان می‌کنم. نکته اول اینکه آقای احمدی‌نژاد باید این نکته را قبول کند که به دلیل عملکرد سوال‌برانگیزش در طول هشت سال ریاست‌جمهوری و پس از آن، پرونده سیاسی ایشان برای همیشه بسته شده است. به همین دلیل نیز ایشان نباید دیگر ابراز وجود کند و خودش را به نمایش بگذارد. احمدی‌نژاد در دوران ریاست‌جمهوری و شهرداری تهران به اندازه کافی پرونده دارد و باید نسبت به این پرونده‌ها به مردم پاسخگو باشد.

هنگامی که احمدی‌نژاد قصد داشت مشایی را به عنوان معاون اول خود انتخاب کند، مقام معظم رهبری عنوان کردند به صلاح شما و دولت شما نیست که این اتفاق رخ بدهد. این مساله درباره حضور احمدی‌نژاد در انتخابات ریاست‌جمهوری نیز تکرار شد و مقام معظم رهبری هم در جلسه خصوصی با ایشان و هم در جلسه درس خود به‌صورت علنی عنوان کردند که به صلاح شما نیست که در انتخابات شرکت کنید.

احمدی‌نژاد باید خیرخواهی و دلسوزی رهبر معظم انقلاب را می‌پذیرفت و در انتخابات شرکت نمی‌کرد، نه اینکه بدون توجه به توصیه مقام معظم رهبری در انتخابات ثبت‌نام کند. نکته دوم اینکه به نظر می‌رسد احمدی‌نژاد گمان می‌کند نانش در دعوا درست‌کردن بین بخش‌های مختلف جامعه است. به همین دلیل نیز قوه قضائیه باید پرونده احمدی‌نژاد را علنی کند و بدون هیچ ‌تعارف و ملاحظه‌ای با وی برخورد کند.

نکته سوم به مردم و دیدگاه افکار عمومی نسبت به احمدی‌نژاد مربوط است. کسی نباید «کاسه داغ‌تر از ‌آش شود» و راه افراط و تفریط در پیش بگیرد. به هر حال آقای احمدی‌نژاد مدت هشت سال رئیس‌جمهور کشور بوده و نمی‌توان این مساله را نادیده گرفت. با این‌همه، نباید چشم خود را به روی تخلفات ایشان نیز ببندیم. احمدی‌نژاد نیز باید این نکته را در نظر داشته باشد که کش‌دادن این وضعیت و ادامه رویکردی که در پیش گرفته نه به سود خودش است و نه به سود نظام و مردم. در نتیجه باید هرچه زودتر در مسیری که در پیش گرفته تجدید نظر کند.

رویکرد جدید و بی‌محابای احمدی‌نژاد و یارانش چه تاثیری بر افکار عمومی خواهد گذاشت؟

احمدی‌نژاد علاقه زیادی دارد که خودش را نشان بدهد. به نظر من احمدی‌نژاد با اینکه در مسیر اشتباهی افتاده گمان می‌کند در مسیر صحیح حرکت می‌کند و به همین دلیل به مسیر خود ادامه می‌دهد. به قول شاعر: «چندین چراغ دارد و بیراهه می‌رود/ بگذار تا بیفتد و بیند سزای خویش.» به نظر من مسئولان قضائی باید . ابتدا تلاش کنند احمدی‌نژاد را کنترل کنند و در مسیر صحیح قرار بدهند. اگر وی نپذیرفت، به عنوان یک متهم با وی برخورد کنند و پرونده‌های وی را به صورت جدی مورد رسیدگی قرار بدهند. بنده در پنج دوره به عنوان نماینده در مجلس شورای اسلامی حضور داشتم اما عذابی که در دوران احمدی‌نژاد یعنی در دوره پنجم نمایندگی‌ام کشیدم در هیچ ‌دوره‌ای نکشیدم. شگرد احمدی‌نژاد این بود که دیگران را تحقیر می‌کرد. این وضعیت به‌خصوص درباره مجلسی که به فرموده حضرت امام(ره) در راس امور است، وجود داشت.

با دیدار دوم آقای ذوالنوری با یکی از محصوران، این پرونده وارد فاز جدیدی شده است. دیدگاه شما در این زمینه چیست؟

به نظر من این دیدارها مثبت و سازنده است و تکلیف بسیاری از مسائل را روشن می‌کند. با این وجود، نتیجه‌ای که از این دیدارها حاصل می‌شود دارای اهمیت است. به هر حال ما باید این مساله را بپذیریم که در سال 88 اتفاقاتی در کشور رخ داده که خوشایند هیچ‌کس نبوده است. پس از این اتفاقات بود که حصر آغاز شد و تا به امروز نیز ادامه داشته است. به نظر من ادامه‌دارشدن این ماجرا به سود هیچ‌کس نیست و به همین دلیل این پرونده باید هرچه سریع‌تر به نتیجه برسد. بدون شک به نتیجه‌رسیدن این پرونده به سود نظام و کشور است و به همین دلیل مسئولان باید از روزنه‌های به وجودآمده در این زمینه استفاده کنند و این زخم که روزبه‌روز کهنه‌تر شده را به نتیجه مطلوب برسانند.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.