الحیات گزارش داد:می توانیم سه متغیر را عامل اصلی تغییر موضع اردوغان در قبال اسد و بحران سوریه بدانیم:

متغیر نخست، در ورود دیپلماتیک و نظامی روسیه در خطّ بحران روسیه نمود می یابد. از زمان دخالت نظامی و سیاسی روسیه در مساله سوریه، زمینه ای برای ترکیه فراهم شد تا شریک اتفاقات پس از جنگ با داعش در این کشور باشد. پس از آنکه برای آنکار مشخص شد توان مقابله با کرملین را ندارد، چاره ای جز اذعان به واقعیت و تلاش برای دست یابی به صلح در سوریه برایش باقی نماند، به این امید که در مرحله پسابحران در این کشور، امکان نفوذی برای ترکیه نیز فراهم شود. برای این مهم بر نیروهای معتدل سوریه و امکان تفاهم با مسکو و تهران، صاحبان قدرت برای تضمین این نفوذ، تکیه کرد؛ تا مثلث مذکور ائتلافی را تشکیل دهد که وظیفه آن ایجاد فضایی برای دست یابی به صلح سیاسی است.

نشست اخیری که با حضور رؤسای جمهور ایران، روسیه و ترکیه در سوچی برگزار شد، به منزله شاخصی برای تفاهم آنها در خصوص مسائل مهمی برای آینده سوریه می باشد.

متغیر دوم، عاملی داخلی بود؛ اردوغان خود را در مقابل معارضان داخلیِ قوی یافت که وحدت ترکیه را تهدید می کردند. کردهایی که از سوی آمریکا در سوریه حمایت می شدند، جزئی از حزب کارگران کردستانی بودند که مخالفت شدید با دولت ترکیه دارند. این حزب در جنگهای سوریه و هرج و مرجهای عراق، فرصتی طلایی برای مسلح سازی خود، آزادی عمل برای انتقال از طریق مرزها و ائتلاف با تروریستهای مسلح، یافته و تبدیل به خطری بزرگ برای آنکارا شد.

متغیر سوم که اهمیتش از دو مورد قبل کمتر نیست، آن است که اردوغان پس از شکست ماجراجویی های اخوان المسلمین در مصر و در سازماندهی صفوف برای وارد شدن به جنگی در سوریه، خود را در عزلت منطقه ای دید. در خارج منطقه نیز ترکیه خود را در مقابل ایالات متحده ای یافت که بر حمایت از کردها اصرار داشت. از سوی دیگر، اتحادیه اروپا هم در کنار واشنگتن ایستاده و خواستار تحقق درخواستهای کردی و بازداشت کردها به اتهام دخالت در کودتای ترکیه، بودند.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.