در اصطلاحات فقهی و مسائل حقوقی، احکامی درباره «غش در معامله» وجود دارد. در بخشی از تعاریف «غش در معامله» آمده است: پنهان کردن چیزی که مورد معامله نیست در کالای مورد معامله، مانند مخلوط کردن آب با شیر، نشان دادن وصف و ویژگی خوب در کالای مورد معامله، در حالی که واقعیت آن چیزی دیگراست، مانند پاشیدن آب بر سبزی برای تازه نشان دادن سبزی‌های کهنه و مانده.

این تعبیر فقهی به آنچه در موضوع فیلم‌های غمگین با پوسترهای شاد می‌گذرد، شباهت زیادی دارد. پوستر چیزی را به مخاطب القا می‌کند که عملاً در فیلم نیست و اگر باشد هم تأثیری بر روح کلی فیلم ندارد؛ کاری که از نظر حرفه‌ای اشتباه است.

«متیو کارپنتر» کارشناس استرالیایی تبلیغات در مقاله‌ای با عنوان «۷ عنصر طراحی پوستر فیلم‌های بزرگ» به طور مشروح به نکاتی که در طراحی پوستر فیلم باید به آنها توجه شود، پرداخته و تأثیر طراحی خوب یک فیلم را بر میزان فروش آن فیلم بیان کرده‌است.

در بخشی از این مقاله می‌خوانیم: تأثیرگذارترین پوسترهای فیلم‌ها، نمادین هستند و تم درونمایه‌ اخلاقی و نمایشی فیلم را نشان می‌دهند، بدون اینکه به گفتن متوسل شوند.

آنها از تصویرسازی استفاده می‌کنند. حالا این تصویرسازی می‌تواند کلوزآپ بازیگر وحشت‌زده‌ فیلم باشد یا پوتین رزمنده‌ فیلم، منظورم استفاده از تصویر یک شیء از فیلم است که تا حدودی تم فیلم را نشان می‌دهد یا یک گرافیک ساده، این روش می‌تواند تأثیرگذاری، جلب‌توجه و علاقه‌مندی را به یکباره ایجاد کند.

بهزاد خورشیدی، گرافیست و طراح پوستر فیلم نیز می‌گوید: پوسترها شناسنامه و هویت ماندگار فیلم‌ها هستند. آنها به ظاهر ساده و قابل دسترس به نظر می‌آیند، ولی به طور حتم تأثیر بسزایی در جذب مخاطب سینما خواهند داشت. تلاش برای جذب مخاطب به سینما از طریق پوستر‌های حرفه‌ای، مانند آنچه در مورد فیلم‌های «آذر» و «سارا و آیدا» یا خیلی فیلم‌های دیگر با درونمایه تلخ اما پوستر‌هایی شاد رخ داده است، نشان می‌دهد تهیه‌کننده یا کارگردان سینما بر لزوم اینکه مخاطب به دنبال اثری شاد و انرژی‌آور در سینما است، احاطه دارند،اما این احاطه داشتن و حرفه‌ای‌گری را صرفاً در طراحی و تدوین پوستر لحاظ می‌کنند و در زمانی که فیلمنامه فیلم در حال نگارش است یا وقتی فیلم جلوی دوربین می‌رود، خبری از آنچه باید رخ می‌داده نیست. فیلمساز تا پیش از طراحی پوستر هر کاری می‌خواسته انجام داده و شاید آگاهانه می‌دانسته چیزی که می‌سازد برای مردم عادی و مخاطبانی که سینما را به چشم تفریح نگاه می‌کنند، خوشایند نیست، اما به هر دلیل نخواسته یا نتواسته است فضای فیلم را به سمت ذائقه مخاطب بچرخاند و المان‌های پرفروش شدن فیلم را در آن بگنجاند.

قضیه ولی در زمان اکران فیلم در سینما‌ها متفاوت شده و تازه حساب و کتاب و دخل و خرج به میان آمده و فیلمساز متوجه شده که به هر نحوی باید مردم را ترغیب کند که فیلم را تماشا کند. اینجاست که طراحان پوستر‌ها سلیقه به خرج می‌دهند و از میان معدود سکانس‌های فیلم که قابلیت جلب‌توجه و انرژی‌آفرینی در بیننده را داشته، استفاده و پوستری طراحی کرده‌اند که ۱۸۰ درجه با آنچه در فیلم قرار است دیده شود، متفاوت است. در اینجا باید از تهیه‌کننده فیلم این سؤال را پرسید که چرا این همه شادابی پوستر را در زمان ساخت فیلم به کار نبرده‌اید؟ آیا نمی‌شد فیلم هم به زیبایی پوستری باشد که از آن تهیه شده است؟ آیا فیلمساز پاسخگوی مخاطبانی خواهد بود که صرفاً بر اساس تماشای پوستر فیلم و به امید دیدن یک اثر دلپذیر به سینما رفته‌اند و چیزی که تماشا کرده‌اند مصداق «غش در معامله» بوده!

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.