بدین‌ترتیب او از شاگردش به خاطر سرقت شکایت کرد و پرونده‌ای در شعبه چهارم دادیاری دادسرای ویژه سرقت تشکیل و به دستور قاضی میروکیلی شاگرد جوان مغازه بازداشت شد.

پسر جوان که سه سال قبل درمغازه مشغول به کارشده بود با چشمانی اشکبار گفت: سال گذشته زمانی که از بیماری سرطان پدرم با خبر شدم؛ نمی‌دانستم هزینه درمان را چطور تهیه کنم. به همین دلیل تصمیم گرفتم با فروش پنهانی گل‌های مصنوعی مغازه مقداری از این هزینه را جبران کنم. به همین دلیل هفته‌ای یک یا دوبار چند کارتن گل مصنوعی را از مغازه بیرون می‌بردم و با قیمتی خیلی پایین می‌فروختم.

به‌دنبال اظهارات پسر جوان، قاضی میروکیلی دستور بازداشت خریداران گل‌های مصنوعی که دو مغازه‌دار بودند را صادر کرد.این درحالی است که طبق تحقیقات صورت گرفته حدود نیم میلیارد تومان گل مصنوعی توسط شاگرد جوان در مدت یکسال از مغازه سرقت شده است.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.