پس از رخداد زلزله های اخیر تعداد اعضای کانال تلگرامی که من برای انتشار مقالات و مصاحبه های خود در تلگرام درست کرده ام الان حدود ۳ هزار نفر است و تعداد اعضا یک کانال مدعی پیش بینی زلزله (با دقت ۷۰درصد!) که مدیریت با فردی است که اساسا آشنایی مقدماتی نیز با مبانی زلزله شناسی ندارد حدود ۱۰۰هزار نفر (بیش از ۶۰ برابر تعداد اعضای کانال من!).


از سوی دیگر یکی از اعضای هیئت علمی که مدعی پیش بینی زلزله و اختراع دستگاهی برای این کار است ولی تحصیلات مرتبطی در زلزله شناسی زمینه ندارد، دستگاهی هم که مدعی ساخت آن است هیچ رویدادی را تاکنون پیش بینی نکرده، و در مورد زلزله ۲۹ آذر ۹۶ نیز نظراتی قطعی مبنی بر عدم اثر زلزله های اخیر بر گسلهای تهران است و رویداد ۲۹ آذر ۹۶ را رخدادی قابل پیش بینی از قبل دانسته و آن را رویدادی اصلی می شناسد که رخداد مهمی بعد از آن نخواهد آمد، مرجع اصلی تصمیم گیری های نهادهای اصلی در مدیریت بحران در استان تهران شناخته می شود.


چرا عامه جامعه ما چنین علم گریز است!؟ و چرا نهاد های رسمی ما ترجیح می دهند منبع تصمیم گیری خود را نظرات افراد غیر مرتبط قرار دهند و در مورد کلانشهر و استانی با حدود ۱۷.۵ میلیون نفر جمعیت بر اساس این اطلاعات حکمرانی خود را تنظیم کنند؟ به باور من باید به این سوال برگزدیم که علم چیست؟ علم تلاشی در راه فهم، تبیین و پیش­بینی وقایع جهان است. علم بر اساس قوانین طبیعی هدایت و با رجوع به آن قابل تبیین و در جهان تجربه، قابل آزمون و ابطال نیز هست. بسیاری بر این باورند که تفاوت علم و غیرعلم در روش­های خاصی است که دانشمندان برای تحقیق درباره­ی جهان به کار می­برند. در بسیاری از علوم برای تحقیق از روش­های مشخصی استفاده می­شود که در رشته­های غیرعلمی از آن­ها خبری نیست.

یک نمونه بارز استفاده از آزمایش است.در تاریخ تحول علم جدید، استفاده از آزمایش نقطه عطفی به شمار می­آید. یکی از جنبه­های مهم علم، طرح نظریه است. نظریه علمی عبارت است از دانشی سامان یافته و قابل کاربرد در شرایط نسبتاً متفاوت و به ویژه سامانه­ای از مفروضات، علوم پذیرفته شده، تحلیل­ها­، پیش­‌بینی و یا تشریح طبیعت یا رفتار مجموعه مشخصی از پدیده­‌ها... کار دانشمند فقط این نیست که دفترچه­‌ای بردارد و نتایج آزمایش­‌ها و مشاهدات خود را در آن ثبت کند. بلکه باید بر مبنای نظریه‌ه­ای عام این نتایج را تبیین کند.

در فرهنگ روزمره و گفتار و باورهای عامیانه مردم با طرز فکرها و ادعاها و دعوی­هایی مواجه می­شویم که علمی نیستند ولی ظاهر علمی دارند و در بیان آن­ها از کلام ظاهراً علمی برای اثبات ادعاهای غیرعلمی استفاده می­کنند. به این نوع ادعاها و طرز فکرها "شبه علم" می­‌گویند. شبه علم معمولاً بیشترین آسیب را به علم و توسعه و ترویج آن می­زند، چرا که ظاهر علمی دارد ولی به ترویج خرافات و موهومات در قالب و ظاهر علم کمک می­کند.

چرا مردم شبه علم را باور می­‌کنند؟

- چون به هیجان نیاز دارند.

- تفکرات آرزومندانه نزد مردم وجود دارد.

- بسیاری از مردم ساده و زود باورند.

ویژگی­‌های شبه علم کدامند؟

- ادعایی با طبیعت و ظاهر علمی که شواهد علمی قابل تکرار و مستند ندارد.

- مبتنی بر شواهد روایی (حکایت) ها است.

- روی موارد ناسازگاری­های علمی مانور می­دهد.

- برای توصیف مسایل غیرقابل توضیح به صورت راز یا اسطوره تلاش می­کند.

- از بحث­های آماری سوء­استفاده می­کند.

- آمار را فیلتر می­کند یا رویکرد انتخابی به آمار دارد .

- پیش­فرض­های غیرقابل ابطال دارد.

- تجدید نظر نمی­کند حتی اگر ثابت شود که غلط است.

- مطالبش مستقیماً به روزنامه­ها می­رود به جای این که قبلاً در ژورنال­های معتبر علمی با داوری منتشر شود.

- مدعی ادعا می­کند در معرض حذف و آزار قرار گرفته است.

- مدعی ادعا می­کند که الگوی نمونه جدیدی را کشف کرده است.

- ادعا می­کند برای هر مرضی حتماً یک درمان دارد.

و اما علم در مقایسه با شبه علم چه ویژگی‌هایی دارد؟

- علم آن چیزی است که به عنوان قانون­مندی­‌های طبیعت و زندگی از طریق فنون آزمایشی جدید، از طریق روش علمی و به صورت پویا به دست می­آید.

- علم به پیش­بینی آینده بر اساس قانون­مندی­‌های جهان شمول و قابل آزمون می­‌پردازد.

- این قانون­مندی­‌ها را می­توان در هر عرصه تخصصی مطرح کرد.

- این پیش­‌بینی­‌ها در جهان واقعی قابل پیگیری است.

- قانون­‌های علمی با قوانین ریاضی قابل بیان بوده و کوتاه و منسجم است.

- امکان کشف و ابطال هر گزینه علمی وجود دارد و سازوکاری قابل توضیح برای قانون­‌های علمی بر اساس نیروهای شناخته شده وجود دارد.

- و بالاخره نوشته­‌ها و گزاره­های علمی در صورت ابطال با گزاره جدید جایگزین می­‌شود.

به رغم شباهت ظاهری ادعاهای شبه علم با گزاره­‌های علمی، معیارهایی وجود دارد که با آن­ها می­‌توان علم را از شبه‌علم تشخیص داد؛

- علم به صورت مستقل قابل کنترل است و هیچ تناقضی پذیرفته شده نیست. هر اصلی باید مورد نقد واقع شود و در معرض سوال یا ابطال در هر زمان قرار گیرد اما شبه علم بر مبنای حکایت است و به صورت مستقل قابل کنترل نیست. مشاهدات یا داده­هایی که با باورهای از پیش بنا شده همخوان نباشند، نادیده گرفته شده یا پنهان می­شوند.

- مدل­هایی که بر اساس ایده­های قدیمی بنا شده است را می­توان هر جا لازم باشد بر اساس شواهد جدید اصلاح کرد. اما شبه علم نسبتاً صلب است و براساس سلسله نخبگی تعریف می­شود چرا که بر اساس شواهد تجربی بنا نشده. تجربه هم کمتر در آن دخیل است چرا که عقیده در ابتدا بنا شده است.

- علم ممکن است باشد یا نباشد. شبه علم حتماً هست. البته شبه علم­هایی از قبیل کیمیاگری و طالع­بینی که در دنیای قدیم رایج بوده، چه بسا در مواردی و طی تاریخ علم به عنوان شروع بسیاری از فعالیت­های علمی تلقی شده است ولی امروزه علوم شیمی و اخترشناسی به عنوان شاخه­های تخصصی علمی وجود دارند و فعالیت­هایی مثل کیمیاگری و طالع­بینی در دسته شبه علم قرار می­‌گیرند.

پایین بودن سطح سواد عمومی، نبود برنامه آموزش علمی همگانی موفق، عدم دقت در برنامه آموزش علمی در مدارس و ژورنالیسم علمی بی­دقت همه از عواملی هستند که به ترویج شبه علم کمک می­کند.

عدم آگاهی و بی اطلاعی یکی از منابع مهم شبه علم است. برای مقابله با آن می­توان از روش آزمودن استفاده کرد.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.