مغزهای کوچک زنگ زده/ هومن سیدی

 

پتانسیل سقوط فیلم به نمونه های مشابه چندین سال اخیر (مثلا ابد و یک روز) بسیار در فضای متن مشهود است، اما خوشبختانه نه تنها این اتفاق نمی افتد که برعکس، فیلم نوعی تشخص پیدا کرده است که منحصر به دنیای مالیخولیایی جماعت حاشیه نشین خلافکار داستان است و در عین حال متقاعدکننده و درک پذیر.

رعایت هارمونی بین فضا و تصویر و موسیقی و لحن و دیالوگ و بازی و ریتم، مهم ترین امتیاز مغزهای کوچک زنگ زده است که ترکیبی درست در معنایابی درونمایه داستان، یعنی جست و جوی هویت فردی در جامعه ای توده ای و زیر سیطره پدرسالاری، به دست داده است.

عرق سرد/ سهیل بیرقی

فیلم تشخص ویژه ای در سبک و فرم ندارد، اما همین که روان و بی لکنت داستانش را تعریف می کند، در این برهوت روایت پردازی غنیمت چشمگیری است. داستان به موقع از آرامش اولیه به گره اولیه می رسد، روند تدریجی تبدیل گره به بحران درست طی می شود، پیوست ها و گسست های ارتباطی شخصیتی به جا شکل می گیرد و در مسیری که تقریبا همه مطمئنند راه گریزی برای شخصیت اصلی داستان از موقعیت پرکلافش وجود ندارد، تمهیدی هوشمندانه برای پایان بندی در نظر گرفته می شود. انسجام بیانی و موقعیتی این فیلم، از اثر اول بیرقی هم بیش تر است.

تنگه ابوقریب/ بهرام توکلی

خیره کننده است....این اولین فیلم جنگی سینمای ایران است که تا این حد فضای جنگ را به دو قدمی صندلی مخاطب در سالن سینما نزدیک می کند. امشب، من در کنار برادران نازنین شهیدم در گردان عمار در میان آتش و خون و سرگردانی و تشنگی و درد و وحشت و شهامت و خستگی همراه بودم.

اتاق تاریک/ روح الله حجازی

بضاعت فیلم برای گسترش پروپیمان روایت بر محور موضوع خاص اثر اندک است و کشش کم رمق آن، به زیاده پردازی و طولانی شدن متن انجامیده است. اتاق تاریک فضای دراماتیک خلوتی دارد و رابطه سه نفره زوج و فرزند خردسال شان، در مسیر داستانی کم تحرکی شکل گرفته است که به رغم التهاب مضمونی ماجرا، به کسالت زایی می رسد. ایده های خوب فیلم (انداختن فیلتر سیگار در گلدان، صدای پیانو در دستشویی، سم سوسک کش و ابهام آلودگی نقشش در سکانس مهمانی) پراکنده اند و در کنار ایده های نه چندان خوب (سگی که به مرد جوان خیره می شود و یا شبگردی های جوان در بیابان) پتانسیل شان به فعلیت مطلوبی نمی رسد.

 

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.