تقی آزاد ارمکی (جامعه‌شناس و استاد تمام جامعه‌شناسی دانشگاه تهران) در پاسخ به این سئوال که چرا امروز حتی حوزویان جوان برخلاف سنت‌های گذشته حوزه، به دیده شدن و تایید ازسوی دیگران فکر می‌کنند و به نوعی در فضای مجازی برخی‌ از آنها به دنبال سلبریتی شدن هستند، این مسئله از کجا ناشی می‌شود و چه پیامدهایی می‌تواند داشته باشد؟ گفت:در حوزه دین هم آدم‌هایی وارد شده‌اند که نه مجتهد هستند، نه فقیه‌‌اند و نه مورخ، منتها ناطق هستند و می‌توانند مناقشه‌ها را هیجانی مطرح کنند و راه‌حل‌های ساده و پاسخ‌های ساده پیدا کنند. حمله‌هایی که به مسائل جنسی، دین‌داری، سبک عزاداری و خیلی موضوعات دیگر می‌شود از طرف این دسته از افراد مطرح می‌شود که در فضایی احساسی و هیجانی شکل گرفته و پاسخ دقیقی هم به مسائل نمی‌دهند. همین ارائه پاسخ‌های ساده و بیان هیجانی باعث می‌شود که این افراد مخاطب عام پیدا کنند و به اصطلاح قیل و قالی به وجود بیاورند، ولی این قیل و قال نمی‌تواند جهت تاریخی و اجتماعی ایران را بسازد و معرفی کند.

اهم اظهارات آزادارمکی به شرح زیر است:

*مداحان کدامشان توانسته‌اند جهت‌دهی فرهنگ و دین ایران را بسازند؟! این‌ها بیشتر فضا را احساسی و هیجانی می‌کنند و دین را هم از کانون اصلی خودش خارج می‌کنند و تنها فضاهای مراسمی و آیینی را افزون می‌کنند تا فضای عقلانی را. البته همین مسئله هم اگر استمرار پیدا کند (هرچند امکان ادامه و حضور مستمر ندارد) از سوی فقها و مجتهدان با یک مقاومت روبرو می‌شود که البته چون فقها می‌دانند امکان ادامه طولانی مدت چنین فضایی وجود ندارد پس مقاومتی هم شکل نمی‌گیرد.

* وقتی جامعه ایرانی حزب ندارد سلبریتی‌ها بازی حزبی می‌کنند و نقش حزب پیدا می‌کنند. در این شرایط چرا دیگران نباید برای خودشان رهبر بسازند و از طریق رهبرانشان بازی کنند. در بحث دین هم عینا همین مسئله را داریم، چرا مجتهدان از دین دفاع نمی‌کنند که برخی مداحان داعیه ارایه تئوری برای دین و دفاع از آن را داشته باشند؟!

*اگر با تقسیم‌بندی خادم و خائن هم به این سلبریتی‌ها نگاه کنیم، آن‌ها خائن نیستند ولی خادمان خوبی هم نیستند. نگاه خائن و فرصت‌طلب و دزد فرهنگ بودن به سلبریتی‌ها را درست نمی‌دانم، آن‌ها خدم خوبی نیستند و بدلی محسوب می‌شوند. نتیجه فعالیت آن‌ها و احساسی کردن فضا هم راه به جایی نمی‌برد و نتیجه‌ای نخواهد داشت.

*سلبریتی‌ها عقلانیت را در جامعه از بین نبرده‌اند، حذف عقلانیت در کشور ازسوی افراد دیگری اتفاق افتاده و سلبریتی‌ها محصول و معلول این فضای فاقد عقلانیت هستند.

*آقای رئیسی با امیر تتلو دیدار می‌کند و آقای روحانی سالار عقیلی را با خود به مشهد می‌برد. یعنی این‌ها تنها یک ابزار هستند و خودشان هم در این میان منفعت می‌برند. دیروز علیرضا افتخاری و محمدرضا شجریان بود و امروز این دو نفر و فردا افرادی دیگر. تا وقتی حزب نداریم اصلا این قبیل اتفاقات عجیب نیست. چه کسی اجازه نمی‌دهد در کشور حزب تشکیل شود؟ سیاست‌مدارها که خودشان تمایل به داشتن حزب دارند.

*سلبریتی‌ها می‌توانند منشاء فروپاشی بشوند، چون ساحت کنش را تغیر می‌دهند و از ساحت عقلانی خارج می‌کنند. اگر چهره‌های ملی که همه روی آن توافق داشته باشند در میان سلبریتی‌ها پیدا شود، به نظرم این‌ها از نظام سیاسی عبور خواهند کرد و فروپاشی فرهنگی و اجتماعی اتفاق می‌افتد.

*تتلو پول و امتیاز گرفته که با فلان آقا دیدار می‌کند. در فرآیند معامله و منفعت است که سلبریتی‌ها ادامه حیات می‌دهند.

*قدرت از سلبریتی‌ها استفاده خودش را می‌برد و در ازایش منفعتی را برایشان مهیا می‌کند و به آن‌ها استفاده هم می‌رساند. منتها توده، عمق فاجعه را نمی‌شناسد و تا آخر هم نخواهد شناخت. توده اصلا مسئله و دغدغه شناخت پشت پرده سلبریتی‌ها را ندارد. توده درگیر ضروریات زندگی‌ست و در عین حال به دنبال هیجان و کیف هم هست. کیف و هیجان توده هم در همین بازی سلبریتی‌ها و قدرت به وجود می‌آید.

*البته مطبوعات و حوزه اطلاع‌رسانی ما چاره‌ای هم جز این ندارند چون نه می‌توانند و نه تصمیم گرفته‌اند که به واقعیت بپردازند. برای همین است که مثلا تا یک چهره فاسد و خائن و دزد پیدا می‌شود، همه مطبوعات به او می‌پردازند. الزاما هم سلبریتی‌ها و چهر‌ه‌های مطبوعات و رسانه‌ها هم چهره‌های خوبی نیستند. حتی اخبار۲۰:۳۰ هم به دنبال کشف چنین موضوعاتی است و از آنها چهره می‌سازد. برخی گمان می‌کنند ۲۰:۳۰ نقد دولت را دنبال می‌کند درصورتی‌که کارکرد اصلی‌اش فروپاشی حوزه سیاست و نظام سیاسی است، آنهم با پیدا کردن، برجسته کردن سلبریتی‌های دزد و خائن و غیراخلاقی و قیل و قال کردن بر سر آنها.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.