هاشمی رفسنجانی که از سال ۵۹ تا ۶۸ ریاست مجلس شورای اسلامی را برعهده داشت در خاطرات خود در روز ۹ فروردین ماه سال ۶۰ می نویسد: قرار بود جلسه‌ علنی‌ مجلس‌ شورای‌ اسلامی‌ داشته‌ باشیم‌. اول‌ صبح‌، هیأت‌ رئیسه‌ تشکیل‌شد، ولی‌ عده‌ نمایندگان‌ حاضر، به‌ نصاب‌ یکصدوهشتاد نفر نرسید و نتوانستیم‌ جلسه‌ رسمی‌علنی‌ داشته‌ باشیم‌؛ به‌ طور غیر رسمی‌ درباره‌ مناطق‌ جنگی‌ صحبت‌ کردیم‌. مجلس‌ یک‌ هفته‌دیگر تعطیل‌ شد. تا عصر در مجلس‌ ماندم‌ و کارهای‌ متفرقه‌ را انجام‌ دادم‌.

از روزنامه‌ آزادگان‌ تلفن‌ کردند که‌ چاپخانه‌، به‌ دلیل‌ مقروض‌ بودن‌، از چاپ‌ روزنامه‌خودداری‌ کرده‌ است‌. قرار شد با بنیاد مستضعفان‌ صحبت‌ کنم‌ و حل‌ نمایم‌.

آقای‌ [حسین‌]انصاری‌[راد] نماینده‌ نیشابور از عملکرد استاندار خراسان‌، حزب‌ جمهوری‌اسلامی‌، دادگاه‌، جهاد و سپاه‌ شکایت‌ داشت‌؛ گویا به‌ دلیل‌ اینکه‌ ایشان‌ را با بنی‌صدرمی‌پندارند، با ایشان‌ ناسازگارند.

نمایندگان‌ خرمشهر از مشکلات‌ آوارگان‌ جنگی‌ شکایت‌ داشتند. خبر سوء قصد به‌ جان‌آقای‌ ربانی‌ شیرازی‌ در شیراز و نجات‌ ایشان‌ رسید. با ایشان‌، در بیمارستان‌ نمازی‌ تلفنی‌صحبت‌ کردم‌ و تلگرافی‌ هم‌ برایشان‌ مخابره‌ نمودم.

خبری‌ داشتم‌ که‌ دکتر تقی‌زاده‌ نماینده‌ آقای‌ بنی‌صدر در لندن‌، به‌ سفارت‌ عراق‌ رفته‌ و مدتی‌ آنجا بوده‌ است‌؛ قاعدتا بی‌ارتباط با هیأت‌ میانجی‌ نیست. خبر را به‌ آقای‌ رجائی‌ دادم‌ که‌در شورای‌ عالی‌ دفاع‌، حساب‌ دستشان‌ باشد.

عصر به‌ جلسه‌ شورای‌ مرکزی‌ حزب‌ جمهوری‌ اسلامی‌ رفتم‌. درباره‌ مسائل‌ روز، چندساعتی‌ بحث‌ کردیم‌. روی‌ برنامه‌های‌ اقتصادی‌ ـ به‌ منظور تعدیل‌ ثروت‌ و رفع‌ تبعیضات‌اقتصادی‌ ـ بحثهایی‌ شد و تصمیماتی‌ اتخاذ گردید.

بعد از نماز مغرب‌ و عشا، جلسه‌ مشترک‌ نمایندگان‌ و مسئولان‌ اجرایی‌ هوادار حزب‌تشکیل‌ شد. آقای‌ بهشتی‌ و من‌ صحبتهایی‌ کردیم‌ سپس‌ چند نفر درباره‌ وضع‌ آوارگان‌ جنگ‌،صحبت‌ کردند؛ منجمله‌ آقای‌ [مصطفی‌]میرسلیم‌ مسئول‌ بنیاد جنگ‌ زدگان‌.

آخر شب‌، تلفنی‌ با [فرزندم‌]محسن‌ که‌ در بلژیک‌ تحصیل‌ می‌کند، صحبت‌ کردیم‌. از کارسفارتخانه‌ و فعالیت‌ انجمن‌اسلامی‌ و نفوذ انقلاب‌ در دانشجویان‌ اسلامی‌ عرب‌ و ضعف ‌ضدانقلاب‌، راضی‌ بود.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.