از مدرسه فراری‌اند؛ دانش‌آموزانی که منتظر هر تعطیلی‌اند تا قبل و بعد از آن را هم تعطیل کنند و به مدرسه نروند. اوج آن هم در تعطیلات نوروزی است که میانگین، یک هفته قبل و بعد از تعطیلات را بی‌خیال مدرسه می‌شوند و اغلب معلم‌ها و خانواده‌ها هم با بی‌خیالی‌شان همراه می‌شوند. آموزش‌و‌پرورش اما دائم اعلام می‌کند که مدارس تا فلان روز و از فلان روز دایر استاما نشستن پای حرف دانش‌آموزان و معلم‌ها نشان می‌دهد که این خبرها هم نیست. نظارتی که انگار از سوی آموزش‌و‌پرورش وجود ندارد و از سوی دانش‌آموزان هم تمایلی برای حضور در مدارس نیست.

مسئله‌ای که ریشه آن را می‌توان در موارد متفاوتی مانند کتاب‌های درسی، محیط مدرسه، فضای آموزش و .. بررسی کرد. 

با این حال تصور عمده‌ای که در مورد بین‌التعطیلی‌ها و به قولی «پیچاندن» مدرسه وجود دارد به دانش‌آموز برمی‌گردد، در صورتی که طرف دیگر این ماجرا معلم و کادر مدرسه است که در بسیاری از موارد بدون نظارت و پافشاری بر این موضوع، به این تعطیلی‌ها و نیامدن دانش‌آموزان جهت می‌دهند.

 

در واقع شاید بتوان گفت اگر نظارت جدی‌تری از سوی آموزش‌وپرورش و کادر مدارس وجود داشت، شاهد تعطیلی‌های بی‌مورد نبودیم. حتی می‌توان این موضوع را یک آسیب در آموزش‌وپرورش به حساب آورد که باید با ریشه‌یابی و آسیب‌شناسی برطرف شود.

معلم می‌گفت من میام ولی شماها نیاین!

مادر یک دانش‌آموز مقطع ابتدایی مدرسه غیرانتفاعی درباره تعطیلی‌های قبل و بعد از عید به «خبرآنلاین» می‌گوید: «یک‌هفته قبل از عید به پسرم گفته بودند دیگر به مدرسه نیایید و طبق دستور آموزش‌و‌پرورش هم پیک نوروزی ندادند؛ اما در طول عید در کانال تلگرامی هر روز تکلیف می‌دادند. بعد از تعطیلات عید هم که معلمشان نیامد و گفتند از شنبه شروع می‌شود.»

مادر یکی دیگر از دانش‌آموزان ابتدایی که فرزندش در مدرسه دولتی درس می‌خواند، می‌گوید: «۴،۵ روز قبل از عید که مدیر مدرسه اعلام کرده بود بچه‌ها تعطیل‌اند و دیگر نیایند ولی بعد از عید معلم‌ها بودند اما هیچ دانش‌آموزی سر کلاس نرفته بود. من پسرم را فرستادم ولی یک ساعت بعد برگشت. از معلمش هم که پرسیدم گفت اشکالی ندارد و وقتی دانش‌آموزی نیامده نمی‌توانیم درس بدهیم.»

«معلم ما گفت من میام ولی شماها نیاید؛ چون اگه من نیام جریمه می‌شم. بقیه کادر مدرسه هم همینو می‌گفتن؛ یجوری غیرمستقیم می‌گفتن نیاین ولی حرف دلشون این بود نیاین که ما هم زود بریم.» دانش‌آموز مقطع دبیرستان مدرسه غیرانتفاعی است و می‌گوید: «ما به هر بهونه‌ای دنبال تعطیلی‌ایم و مدرسه هم باهامون راه میاد؛ ولی ازونور برامون کلاس فوق‌العاده می‌ذارن و مجبوریم بیایم. خب به‌جای اینکارا نذارن الکی تعطیل شه که بعد مجبور نشیم کلاس جبرانی بیایم.»

دانش‌آموز نیاید، معلم هم نمی‌آید

مهدی بهلولی، معلم ریاضی دبیرستان درباره این موضوع به «خبرآنلاین» می‌گوید: «این موضوع قائده مشخصی ندارد. اگر بخواهم تجربه خودم را بگویم، ما روز یک‌شنبه قبل از عید من به‌عنوان معلم به مدرسه رفتم و از مدرسه‌ای که ۵۰۰ دانش‌آموز دارد، فقط ۲۰ نفر آمده بودند. خانواده‌ها می‌خواهند بروند مسافرت و روزهای قبل عید را هم جزو تعطیلات حساب می‌کنند. با ۲۰ دانش‌آموز که از مقطع‌های مختلف هم هستند نمی‌شود کلاسی برگزار کرد و درس داد. علاوه بر این این تعداد کم دانش‌آموز هم تمایلی به نشستن سر کلاس درس ندارند. بنابراین این موضوع با فرهنگ ما گره خورده و نمی‌شود فقط یک گروه را مقصر جلوه داد. طبیعتا بسیاری از معلم‌ها هم نمی‌خواهند روزهای آخر سال را بیایند و شاید می‌خواهند به سفر بروند. در واقع من منکر این نیستم که برخی معلم‌ها هم به نیامدن دانش‌آموزان و تعطیلی‌ها جهت می‌دهند. روز دوشنبه هم من به شخصه نرفتم چون می‌دانستم که حتی یک دانش‌آموز هم دیگر نمی‌آید.»

او در ادامه درباره روند نظارت‌ها می‌گوید: «آموزش و پرورش با دانش‌آموزان سر و کار دارد و دانش‌آموزان هم درگیر خانواده‌ها هستند و نمی‌توان گفت همه چیز دست معلم‌هاست. من ۱۴‌ام رفتم مدرسه و فقط یک معلم نیامده بود ولی هر کلاس من فقط نصف بچه‌ها آمده بودند. نه می‌شود درس جدید داد نه می‌شود کل تایم کلاس را بیهوده گذراند. بنابراین کلاس فرم اصلی را ندارد و همه چیز فرمالیته‌ است. اینها دست من معلم نیست و خانواده‌ها هم باید احساس مسئولیت بیشتری کنند. در آموزش و پرورش هم نظارت هست؛ برای مثال دو روز قبل از نوروز، به ما گفتند که باید بیاید چون بازرس می‌آید. البته بازرس نیامد ولی ما تا ساعت ۱۱ مدرسه بودیم. بازرس‌ها هم موظف‌اند که از مدارس بازدید کنند ولی به‌دلیل تعداد زیاد مدارس، یک‌سری از مدارس را می‌روند.»

بازرس می‌آید؛ معلم نباشد غیبت می‌خورد!

بهلولی با اشاره به اینکه اگر معلم هم نباشد، بازرس فقط غیبت رد می‌کند، درباره بازدارندگی این نظارت‌ها می‌گوید: «مشکل ما در این موارد تحت تاثیر عوامل مختلفی مانند فرهنگ و جامعه و .. است و آموزش‌و‌پرورش ابزار زور ندارد و تنها برای معلم غیبت رد می‌کند و نمی‌تواند دانش‌آموز را مواخذه کند. وقتی هم که دانش‌آموز نباشد، نمی‌تواند کارش را پیش برد.»

او در پاسخ به این سوال که اگر کادر مدرسه و آموزش‌و‌پرورش سر این موضوع پافشاری کنند، وضعیت چگونه خواهد بود هم گفت: «قطعا اگر سخت‌گیری‌ها بیشتر شود تعدادی از دانش‌آموزان که مدرسه را جدی نمی‌گیرند، به مدرسه می‌آیند ولی با این رویکرد موافق نیستم که بچه‌ها را با تهدید سر کلاس بیاوریم. علاوه بر این آموزش‌و‌پرورش ما کیفی نیست که دانش‌آموز با نیامدن چند روز به مدرسه آسیب ببیند. در واقع تنها مدرسه نمی‌تواند این وضعیت را کنترل کند و دلیل آن هم این است که سیاست‌های آموزشی ما اعتبار و اثرگذاری خود را از دست داده‌اند.»

بهلولی معتقد است این موضوعات حاشیه‌ای است و ریشه در سیاست‌های کلان آموزشی و بی‌اعتبارشدن آموزش دارد. «مدرسه اهمیت خود را از دست داده‌ است و جایگاه پیشین را ندارد. سیاست‌های کلی هم در بی‌اثرکردن آموزش نقش پررنگی دارد؛ در واقع ما اصل مطلب را رها کرده‌ایم و به فرع چسبیده‌ایم. ما سالانه هزاران تحصیل‌کرده بیکار داریم که وقتی یک دانش‌آموز از این آمارها اطلاع پیدا کند به خود می‌گوید چه فایده‌ای دارد درس بخوانم و در نهایت هم بیکار باشم؟ در واقع این مسئله ریشه‌های عمیق‌تری دارد که به عواملی چون کتاب‌های نامناسب درسی، فضای مدارس، سیاست‌های آموزشی و .. برمی‌گردد که مجموع این عوامل باعث می‌شود که مدرسه برای دانش‌آموزان جذابیت چندانی نداشته باشد و دائم در حال فرارکردن از آن باشند.»

نظارت‌هایی که بازدارنده نیستند!

نحوه نظارت بر این موضوع هم در آیین‌نامه اجرایی مدارس در قالب غیبت‌هاست و به صورت مستقیم اشاره‌ای به این موضوع نشده است. علاوه بر این تنبیه‌هایی که لحاظ شده نه تنها دانش‌آموز را به رفتن به مدرسه ترغیب نمی‌کند که بیشتر هم زده می‌شود. در ماده ۶۹ این آیین‌نامه آمده است: «مدیر مدرسه موظف است در مواردی که دانش‌آموز تاخیر ورود مکرر یا غیبت غیرموجه داشته باشد، مراتب را به اطلاع ولی او برساند تا با همکاری ولی چاره‌جویی لازم معمول شود.»

در ماده ۷۰ هم آمده است: «غیبت غیرموجه و تاخیر ورود دانش‌آموز در دفتر انضباطی ثبت و موجب کسر نمره انضباط می‌شود و در صورت تاخیر ورود مکرر یا غیبت بیش از حد، مدیر مدرسه موظف است با نظر شورای مدرسه، تصمیم مقتضی را برابر مفاد ماده ۷۶ اتخاذ کند و مراتب را کتبا به ولی دانش‌آموز ابلاغ کند.» در ماده ۷۶ هم که در مورد تنبیه‌هاست، آمده: «دانش‌آموزان متخلفی که راهنمایی‌ها و چاره‌جویی‌های تربیتی، در آنها مفید و موثر نمی‌افتد، با رعایت تناسب به یکی از روش‌های زیر مورد تنبیه قرار می‌گیرند:

۱. تذکر و اخطار شفاهی به طور خصوصی

۲. تذکر و اخطار شفاهی در حضور دانش‌آموزان کلاس مربوط

۳. تغییر کلاس، در صورت وجود کلاس‌های متعدد در یک پایه بااطلاع ولی دانش‌آموز

۴. اخطار کتبی و اطلاع به ولی دانش‌آموز

۵. اخراج موقت از مدرسه با اطلاع قبلی ولی دانش‌آموز، حداکثر برای سه روز

۶. انتقال به مدرسه دیگر»

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.