بار دیگر هم نوشتم، بعد از داعش نوبت نوعی تجدد غیر دینی و حتی ضد دینی در منطقه فرا خواهد رسید. این تجدد، چون ناشی از نفرت از ادعاهای تند دینداری بی نتیجه است، حتی اگر به زور هم شده، برای مدتی دنبال خواهد شد و امواجی ایجاد خواهد کرد. همان اتفاقی که در ایران پس از مشروطه افتاد.

سی سال، انتقاد از وضع گذشته قاجار که کما بیش به اسم روحانیت و دین هم بود، سبب ورود در دنیای تجدد ولو به شکل آمرانه و رضاشاهی آن شد. اکنون هم به نظرم محمد بن سلمان، مظهر این جریان است. داعش و سبک های تندروانه دیگر، در میان طبقه متوسط جامعه، افراد تحصیل کرده یا تاجر و کاسب مرتبط با نظام فعلی دنیا، نوعی دلزدگی از دین را پدید آورده است. این گروه، دیگر در پی دین سیاسی نیستند و نهایت از آن به عنوان یک امر فردی استقبال می کنند.

آنها از داعش، به دلیل رفتار وحشیانه آن، جز شر و خرابی ندیدند. حتی از معتدلینی چون اخوان المسلمین و همراهان آن هم یک نظام فکری استوار سیاسی و اقتصادی ندیدند. در این زمینه، فعالیت غرب هم در ناکام گذاشتن آنها سخت بوده و ادامه دارد. همه اینها در گریزاندن مردم از دینداری به ویژه نوع تندروانه آن موثر بوده و امروز پسر سلمان، می کوشد سوار بر این موج شود. موجی به احتمال زیاد زمینه موفقیت دارد، هرچند مثل دیگر موج های خاورمیانه ای چون از پشتوانه یک ایدئولوژی جدی، مباحث تئوریک لازم، و حرکت های مردمی منسجم و ریشه دار برنخاسته، هر لحظه احتمال هوا رفتن آن هست.

تنها چیزی که آن را نگاه و پایدار می داند، روش های استبدادی، تزریق پول، و دایما متحول و مواج نشان دادن جامعه، و تهدید مردم به این که اگر این کار را نکنیم، همه چیز را از دست می دهیم است. حالا باید صبر کرد ببینیم این موج تا کجا خواهد رفت.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.