بدون شک موفقیت در این مسابقات حاصل کار گروهی کادرفنی، بازیکنان و مدیران فدراسیون فوتبال بود که توانستند از ماه‌ها قبل مقدمات حضور درخشان ایران را فراهم کنند. در طول مسابقات یوزهای ایرانی با تلاش و کوشش مثال زدنی در سه بازی دور گروهی، موجب تحسین کارشناسان و اهالی فوتبال در داخل و خارج از ایران شدند.

هنوز اشک‌های حسرت ملی‌پوشان ایران در ورزشگاه موردوویا از یادها نرفته و همه، گریه‌های بازیکنان جوان ایران را به یاد دارند؛ بازیکنانی که بی توجه به نام و نشان تیم‌های بزرگ جهان مانند اسپانیا و پرتغال برای موفقیت ایران جنگیدند و به دنبال کسب پیروزی و خلق شگفتی بزرگ‌تر با صعود به دور یک هشتم نهایی بودند.

در کنار ملی پوشان فوتبال، هواداران ایرانی با حضور گسترده در روسیه و حمایت از ایران با سوت و جیغ های کر کننده خود نقش زیادی در موفقیت تیم ملی داشتند و در بازگشت کاروان ایران به تهران، استقبال چند هزار نفری مردم مقابل فرودگاه، نشان دهنده اهمیت کار ملی پوشان و خوشحالی مردم از این دستاورد بود. مردم فارغ از مشکلات روزمره دلخوش به فوتبال هستند و با موفقیت‌های ایران بالا پریدند و با ناکامی تیم ملی اشک ریختند.

هنوز دقایقی از این لحظات مسرت بخش نگذشته بود که دو مربی خارجی شاغل در فوتبال ایران شروع به مصاحبه علیه یکدیگر و کنکاش در اختلافات گذشته کردند.

این اختلافات درست یا غلط مربوط به چندین ماه قبل بود و در همان زمان جنجال بزرگی در فوتبال ایران به وضعیت ذهنی بازیکنان پرسپولیسی شاغل در تیم ملی هم تاثیر گذاشته بود اما با ورود و میانجیگری مدیران، هر دو مربی دعوت به آرامش شدند اما هنوز چند ساعت از شیرینی موفقیت در جام جهانی نگذشته که مربیان محبوب فوتبال ایران با خط و نشان کشیدن برای یکدیگر، هواداران را هم در جبهه‌های موافق و مخاللف قرار دادند و اجازه نمی‌دهند اتحادی که به واسطه موفقیت تیم ملی به وجود آمده ادامه‌دار باشد.

در شرایطی که باید مسرور از این موفقیت، تیم ملی برای موفقیت بعدی در جام ملت‌های آسیا آماده شود، دو مربی محبوب شاغل در ایران چاقو را از رو برای هم می‌بندند. در شرایطی که برانکو باید تمام تمرکز خود را روی آماده سازی بازیکنان خودش باری حضور در لیگ برتر، لیگ قهرمانان آسیا و جام حذفی بگذارد و در نهایت بازیکنان آماده‌ای را تحویل تیم ملی دهد، شروع به مقایسه میان بازیکنان لژیونر و شاغل در لیگ برتر می‌کند.

از سوی دیگر کارلوس کی‌روش به جای بررسی پیشنهاد فدراسیون برای ادامه همکاری و خواستن امکانات و شرایط بهتر برای آماده سازی تیم ملی، نقبی به اختلافات دو سال قبل می‌زند.

نکته مهم این است که صحبت کردن در رسانه‌ها هیچ گاه کلید حل مشکلات نبوده و فقط منجر به تشدید اختلاف‌ها شده است.

مدیران این دو مجموعه هم به جای پادرمیانی برای حل مشکلات، جانب مربی خود را می‌گیرند در حالی که هم تیم ملی و هم پرسپولیس از یک ارگان حمایت می‌شوند و نباید این طور باشد. در شرایطی که مدیران این دو مجموعه راه اشتباه را می‌روند، وزارت ورزش به عنوان متولی این تیم‌ها قصد ورود و دعوت طرفین به آرامش را ندارد.

این اختلاف البته محدود به کی‌روش و برانکو نیست و پای هوادارانی را به میان می‌کشد که در وهله نخست، ایرانی هستند و مجبور می‌شوند علیه تیم ملی هم موضع بگیرند. آن وقت، تیمی که بر اساس حس ناسیونالیستی باید مورد حمایت قرار بگیرد، مورد هجمه واقع می‌شود.

در گیر و دار مشکلات زندگی روزمره در ایران، هر چند سال یک بار چنین موفقیت‌هایی به دست می‌آید که همه مردم را خوشحال کند. پس مدیران عالی رتبه و از همه مهم‌تر این دو مربی کام مردم را تلخ نکنند و دو دستگی به وجود نیاورند و اجازه دهند از این موفقیت بیشترین بهره‌وری حاصل شود.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.