علی تاجرنیا نماینده مجلس ششم یکی از چهره‌های اصلاح‌طلبی است که معتقد است اصلاح‌طلبان قبل از آنکه بخواهند به ساختار جریان اصلاحات در قالب شورای عالی بپردازند بایستی باید برای بحران اعتماد افکار عمومی در قبال اصلاح‌طلبان یک برنامه جدی داشته باشند.

 

 او گفت:‌ «در طی دو، سه انتخابات گذشته و اعتمادی که مردم به جریان اصلاحات کردند این تصور در ذهن بسیاری از اصلاح‌طلبان ایجاد شد که هر کسی اصلاح‌طلبان حمایت کنند او رای خواهد آورد! در صورتی که اینگونه نیست.»

 

 او با نگاهی به سه انتخاب گذشته مطرح کرد: «ما بعد از سال ۸۸ سرمایه‌ای اجتماعی کسب کردیم که در سه انتخابات گذشته بخشی از آن را هزینه کردیم و اگر قرار باشد باز هم تاثیرگذاری داشته باشیم باید برای بازتولید این سرمایه اجتماعی فکری جدی بکنیم. بنابراین هر نوع تصمیمی که باید درباره شورای عالی اصلاح‌طلبان اتخاذ شود  نیازمند این است که به این مسئله توجه جدی شود.»

 

 

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب با توجه به تجربه تشکیل شورای عالی اصلاح‌طلبان به بررسی و نقد آن پرداخته و ادامه می‌دهد: «آنچه که در ساختار قبلی شورای عالی مطرح بود در مورد حضور احزاب و برخی از نخبگان و چهره‌های شاخص ناظر بر این بود که کسانی که ظرفیت‌های خاص و ویژه‌ای دارند و بعضاً هم در قالب احزاب نباشند، بتوانند در شورا حضور پیدا کنند. اما در حوزه عمل اینگونه شد که برخی از احزاب و گروه‌ها در آن شورا حضور پیدا یافتند و برخی از افراد همان احزاب به صفت شخصیت حقیقی حضور پیدا می‌کردند. به این دلیل این شورا نتوانست شمولیتی را که مدنظر بود ایجاد کند هر چند به دلیل حمایت آقای خاتمی خروجی این شورا در انتخابات مورد اقبال واقع شد اما این اتفاق به این معنی نبود که تصمیمات این شورا بهترین و بی‌نقص‌ترین بود.»

 

 تاجرنیا بر بحث تحزب تاکید کرده و و در این راستا می‌گوید: «ابتدا باید این موضوع مشخص شود که ما اگر می‌خواهیم راجع به بحث اصلاح‌طلبی تصمیم‌گیری کنیم نگاهمان به حرکات جمعی و تحزب به چه صورتی است. اگر وظیفه ما این است که تحزب را تقویت کنیم و به سمت حاکمیت عقل جمعی بر عقل فردی برویم نیازمند این هستیم که محوریت را در تصمیم‌گیری‌های شورای اصلاح‌طلبان به احزاب بدهیم.»

 

نماینده مجلس ششم ادامه می‌دهد: «ما چالشی جدی در سال‌های گذشته داشته‌ایم و آن هم این است که حضور احزاب در شورای عالی اولاً متناسب با ارتباط آنها با سایر احزاب بوده و ثانیاً وزن آنها آنگونه که باید و شاید رعایت نشده است. احزاب اصلاح‌طلبی وجود دارند که به لحاظ اثرگذاری در فضای عمومی کشور و افکار عمومی بسیار قوی‌‌ هستند و تا مدت‌ها از حضور در شورای عالی اصلاح‌طلبان دور ماندند و از سوی دیگر احزاب دو، سه نفره هستند که در درون خودشان مشکلات بسیاری جدی دارند و حتی حوزه اثرگذاری در جمع خانواده خودشان را ندارند اما در شورای عالی حق رای دارند.»

 

 او پیشنهاد خود را برای اصلاح شورایعالی اصلاح‌طلبان مطرح کرده و ادامه می‌دهد: «معتقدم محور تصمیم‌گیری در شورای عالی باید بر اساس احزاب باشد و به این شکل افراد را هم ترغیب کنیم که اگر قرار است تاثیرگذاری داشته باشند در قالب احزاب این اتفاق بیفتد. در مورد احزاب هم بایستی یک شورای همه شمول و بی‌طرفی وجود داشته باشد که یک سری مشخصات و شرایطی را برای احزاب در نظر بگیرند و اصطلاحاً اعتباربخشی کنند برای حضور و تاثیرگذاری و وزن متناسب برای هر حزب.»

 

 عضو سابق شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت در ادامه می‌گوید: «این مسئله در گذشته و در شکل ابتدایی‌تر در قالب دفتر تحکیم وحدت و اتحادیه انجمن‌های اسلامی کشور وجود داشته و تجربه موفقی هم بوده است. هم اکنون در بسیاری از فدراسیون‌های جهانی و انجمن‌های صنفی و علمی در دنیا این نوع ساختار وجود دارد. حتی در اتحادیه اروپا هم شاهد این نوع از اعتباربخشی‌ها هستیم.»

 

عضو سابق شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان، در جهت ضرورت حضور فعالان حوزه اجتماعی و سیاسی ادامه می‌دهد: «اگر بنا است از افراد حقیقی هم در شورای عالی اصلاح‌طلبان استفاده شود کسانی باید باشند که ظرفیت‌هایی را ایجاد می کنند و در این صورت بیش از آنکه از حوزه سیاسی باشند به نظر من باید از حوزه اجتماعی و فرهنگی حضور پیدا کنند.»

 

 

او در اهمیت این موضوع می‌گوید: «حوزه‌هایی که امروزه اثرگذاری خود را نشان داده‌اند و می‌توانند در این خصوص تاثیرگذاری بیشتری روی افکارعمومی داشته باشند می‌توانند بخشی از مطالبات را به خواست اصلاح‌طلبان نزدیک کنند و هم مشکلی که امروزه بین اصلاح‌طلبی در حوزه سیاست‌ورزی و اصلاح‌طلبی در بدنه جامعه وجود دارد حل و فاصله ایجاد شده را پر کنند.»

 

علی تاجرنیا در واکنش به نامه ۱۰۰ فعال سیاسی به سید محمد خاتمی در راستای اصلاح‌ شورای عالی ادامه می‌دهد: «من ضمن اینکه بخشی از صحبت‌های دوستان را قبول دارم اما از آنجایی که خیلی از این افراد از نیروهای فعال سیاسی نیستند و یک عده‌ای از آنها هم در احزاب و گروه‌های سیاسی حضور ندارند، احساس می‎کنم این صحبت‌ها بیش از آنکه ناظر به اصلاح شورای عالی باشد ناظر به این است که چه کسانی باشند و چه کسانی نباشند. طبیعتاً وقتی ما جمعی هستیم که می‌خواهیم خودمان حضور قوی‌تری داشته باشیم، رفتار و حضور دیگران را نقد می‌کنیم. من معتقدم که بحث اشخاص حقیقی نباید مطرح باشد، مشکل ما مسئله جایگزینی فرد دیگری به جای محمدرضا عارف نباید باشد، در حالی که بعضی از دوستان دنبال این جور مسائل هستند. مشکل ساختاری است، ما باید مشکل حضور افراد حقیقی را حل کنیم. من در نامه صد نفره به آقای خاتمی رگه‌هایی از تکرار مشکلات پیشین را می‌بینم.» 

 

 

او در انتها می‌گوید: «بنابراین من معتقد هستم در شورای عالی اصلاح‌طلبان با توجه به اینکه فاصله هر فردی با آقای خاتمی بسیار زیاد است و نمی‌تواند به صورت فردی محوریتی را ایجاد کند بنابراین ما باید محوریت را به احزاب، گروه‌های سیاسی، تشکل‌ها و همچنین گروه‌های اجتماعی مرجع بسپاریم و با این نگاه نواقص شورای عالی تا حدود زیادی برطرف خواهد شد.»

 

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.