خروج امریکای ترامپ از برجام امید به برقراری سیم‌های ارتباطی بین ایران و آمریکا را از بین برد. در این بین اما ترامپ و برخی مقامات آمریکایی در برخی اظهارنظرها، تمایل به گفت و گو و دیدار با مقامات ایرانی را ابراز کرده اند. در آخرین این مواضع ترامپ گفت حاضر است بدون هیچ پیش شرطی با رئیس جمهور ایران دیدار کند. آیا این روند امکان پذیر است؟ آیا ترامپ همچنان که در توئیت خود تهدید کرد می‌تواند به سمت گزینه نظامی در مقابل ایران برود؟ در این باره با شیرین هانتر، استاد دانشگاه جرج تاون امریکا گفت و گو کرده ایم که از نظر می گذرانید:

تقابل ایران و امریکا در طول چهل سال گذشته فراز و نشیب بسیاری داشته و با تغییر حاکمان و دولتها روندهای متفاوتی را طی کرده است. به نظرتان در حال حاضر چه روندی وجود دارد. در امریکا حکومتی سر کار است که حتی برخورد نظامی را هم میتواند در دستور کار خود داشته باشد؟

فراز و نشیب‌ها در روابط ایران و امریکا بستگی به تغییرات داخلی ایران و امریکا داشته است. هر وقت در ایران گروههای پراگماتیست در کار بوده اند صحبت از بهبود روابط با امریکا هم مطرح شده است. مثلا هم در دوره ریاست حمهوری خاتمی و دوره اول روحانی اینطور به نظر رسید که شاید گشایشی در این روابط ایجاد شود. اما متاسفانه برخی گروههای افراطی در دو طرف همیشه منع این شده اند. در امریکا هم هر وقت تندروها دست بالا را داشته اند سیاست نسبت به ایران تشدید شده است. ترامپ مصمم است که مسئله ایران را حل کند، یا از طریق مذاکره یا از طریق فشار و چه بسا حتی حمله نظامی. هنوز تصمیم قطعی در این زمینه گرفته نشده است. اما با توجه به شخصیت ترامپ این امکان وجود دارد که حمله به ایران در صورت وقوع قبلا اعلام نشود، بلکه به صورت غافلگیرانه باشد.

پس از برجام به نظر می رسید نوعی نگاه مثبت نسبت به ایران شکل گرفته بود و افکار عمومی بین المللی، برجام را تلاش ایرانی ها برای تعامل با جهانیان و رویکرد نرم به آن می دانستند. در حال حاضر خروج امریکا از برجام این روند را به چه سمتی برده است؟

 

متاسفانه حتی بعد از برجام هم نظرات آنطور که باید، نسبت به ایران مثبت نیست و برجام هم نتوانست این روند را به طور کامل تغییر دهد. امید بود که برجام نشانه تغییرات دیگر هم در سیاستهای داخلی و هم سیاست خارجی ایران باشد. متاسفانه این امیدها براورده نشد. سیاست ایران در قبال مسئله فلسطین و روابط با حماس و حزب الله برای دیگر بازیگران مهم تلقی می شود و آنها، با عینک خود به موضوع نگاه می کنند. این باعث شد از ایران تصویر یک کشور انقلابی که می خواهد نظام بین المللی و منطقه ای را تخریب کند، بدهد. همچنین بعضی از سیاستهای داخلی ایران در مورد زنان و مسائل حقوق بشری با برداشت امریکا و اروپایی ها متفاوت بوده و تصویر منفی آن را تقویت می کند.

به نظر می رسد که ایران در حال حاضر در شرایط خوبی نیست. هم از نظر اقتصادی هم از نظر محیط زیستی و حتی از نظر سیاسی و اجتماعی شرایط بحرانی شکل گرفته است. از طرف دیگر ایران هم در خاورمیانه و در سطح بین المللی نتوانسته به فضای تعاملی که باید به آن برسد دست یابد. این فضا باعث شد اروپایی ها و روسیه با اینکه برای حفظ برجام تلاش می کنند اما در سویی دیگر از ایران به عنوان ابزار در رقابت های خود با امریکا استفاده می کنند. ولی هیچ کدام به کمک ایران نخواهند آمد.

دیپلماسی عمومی وزارت خارجه و دکتر ظریف و همچنین «مرکز دیپلماسی عمومی وزارت خارجه» را چگونه ارزیابی می کنید؟ به نظرتان تلاش برای سخن گفتن با افکار عمومی موثر بوده و توئیتهای ظریف به مانند توییتهای ترامپ دیده می شود؟

متاسفانه سیاست خارجی ایران به شکل کامل از سوی وزارت خارجه و آقای ظریف تعیین نمی شود و نهادهای تصمیم گیر دیگری هم وجود دارد. بنا بر این بی انصافی می شود اگر رفتار آنها منفی ارزیابی شود. به نظر من توئیت های اخیر آقای ظریف بهانه ای شد که شخصی مانند ترامپ بیشتر به سمت هیجانی شدن برود و به ایران حمله کند.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.