سروش بامداد در عصر ایران نوشت: بازگشت بخشی از تحریم های ایالات متحده علیه ایران، این تصور را در برخی از مردم ایجاد کرده که تکاپوی روحانی برای توافق هسته ای وین یا همان برجام بی حاصل بوده یا باد هوا شده و نقطه سر خط و به تعبیر شاعر: ما همچنان دوره می کنیم شب را و روز را هنوز را و حال که چنین است و مدام دور خودمان می گردیم راهی نیست جز این که از این دور باطل خلاصی یابیم.

 

این در حالی است که قبل از برجام ارادۀ غالب جهانی بر پایه قطعنامه های سازمان ملل به تحریم ایران تعلق گرفته بود و اکنون زور دونالد ترامپ پشتوانۀ تحریم هاست. پر زور است اما مشروعیت ندارد و کشورها از ترس، همراهی می کنند نه باور به آن.

 

برخی نیز این پرسش را مطرح می کنند که اگر این تحریم های جدید خطرناک تر از ۷ سال قبل نیست چرا مردم نگران ترند؟

 

پاسخ این است: مردم یک بار تحریم را تجربه کرده اند و می دانند چقدر تلخ است حال آن که نوبت پیش و در دورۀ احمدی نژاد هنوز نمی دانستند چه خواهد شد. ضمن این که احساس می‌ کنند به عقب برگشته‌اند و بخشی از اندوخته یا سرمایه یا قدرت خرید خود را از دست داده‌اند و از این رو نگران ترند.

 

با این حال نباید فراموش کنیم که در سال ۹۰ هم آمریکا و هم وروسیه وهم اروپا و چین، تحریم کرده بودند و تحت پوشش سازمان ملل انجام می شد و حالا تنها آمریکا خارج شده ضمن این که نباید فراموش کنیم این آمریکای ترامپ است که بیرون رفته و چنانچه در ساختار سیاسی ایالات متحده تغییری رخ دهد آمریکا باز می گردد.

 

نمی خواهم امید بیهوده بدهم که اتفاقا این یک جنگ واقعی است. یک جنگ ارزی. اما مصداق آن حکایت هم نباید بشویم که فردی نزد دوستی رفت و ۱۰۰هزار تومان دستی خواست و آن دوست نگاهی به دخل دکان انداخت و گفت ۵۰ تومان بیشتر ندارم و عذر خواست و آن فرد گفت: همان ۵۰ تومان هم کار مرا راه می اندازد و گرفت و رفت.

 

روزهای بعد اما باز آن مرد می آمد و در مغازه می نشست و وقتی دکان دار پرسید: مگر کارت راه نیفتاد؟ پاسخ داد: چرا؟ ولی ۵۰ تومان بقیه را کی می دهی و کم کم لحن طلب کار به خود گرفت و کار به دعوا و مرافعه کشید!

 

همه ما را تحریم کرده بودند و داشتیم به قهقرا می رفتیم و با توافق وین بیرون آمدیم و داشتیم نفسی می گرفتیم که سر وکله ترامپ پیدا شد و حالا او دوباره از درِ تحریم وارد شده و دیگران در حرف یا عمل باقی مانده اند.

 

ممکن است به روحانی خرده بگیرند که چرا پس از برجام وارد فازهای بعدی نشد یا شرکت های آمریکایی را درگیر نکرد یا با سنگ اندازی ها آشکارا مقابله نکرد اما نمی توان به خاطر خروج آمریکا، پایان تحریم دیگران را نادیده انگاشت.

 

روان شناسان به زوجهای در حال جدایی توصیه می کنند روزهای خوب گذشته را تخریب نکنید. این که پس از ۱۰ سال به این نتیجه رسیده اید که دیگر نمی توانید با هم ادامه بدهید به این معنی نیست که تمام ۱۰ سال گذشته هم راه به خطا رفته اید. مگر با هم خاطرات خوب نداشته اید و مگر با هم سفر نرفته اید و مگر از تجارب این ۱۰ سال لذت نبرده اید؟ چرا آنها را تخریب می کنید؟

 

هر اتفاقی که بیفتد وضع ما از سال ۹۰ بهتر است. چون آن مسیر یا به جنگ و درگیری ختم می شد یا انزوای کامل یا فقر و قحطی و بدتر از همه غیر قابل بازگشت به نظر می رسید.

 

اکنون اما سایۀ جنگ دور است و نباید گمان کرد که تهدید به بستن تنگۀ هرمز که در گزارش اخیر تکرار و حتی بۀ آن اشاره نشد همان صدای جنگ است.

 

چون غالب کشورها با ایالات متحده دست کم در لفظ همراهی نمی کنند به انزوای کامل ایران نمی انجامد و اگر اروپا خرید یک میلیون بشکه نفت ایران را تضمین کند نیز کالاهای اساسی تأمین خواهد شد.

 

نکتۀ مهم تر اما این است که آن تحریمها غیر قابل بازگشت به نظر می رسید در حالی که اکنون خود ترامپ هم چه بسا دست از لجاجت بردارد و کنار بیاید چه رسد به این که دموکراتها سر کار بیایند. پس اگر هم در تونل تاریک افتاده باشیم انتهای تونل روشن است.

 

این که بگوییم پس برجام چه فایده داشت مثل این است که بگوییم چرا وقتی تنها یک نفر در مسابقۀ دو قهرمان می شود، صد نفر می دوند؟!

 

یک بار دیگر داستان را مرور می کنیم. غنی سازی ۲۰ درصدی اورانیوم در ایران، مایۀ نگرانی کشورهای صنعتی شده بود. زور می گفتند ولی به هر حال اراده کرده بودند ایران، اتمی نشود و به این خاطر ایران را در چنبرۀ تحریم گرفتار کردند. نه فقط آمریکا که اروپا و روسیه و چین نیز.

 

برجام، حق فعالیت هسته ای را تثبیت کرد و از تحریمها هم جِستیم. حالا بخش آمریکایی آن بازگشته و بقیه هم تق و لق شده درست. اما هنوز هم ممکن است آمریکا برگردد و هم ترامپ ماندگار نیست.

 

صریح و روشن می خواهم نتیجه بگیرم هر اتفاقی که بیفتد باز بهتر از هفت سال پیش است. چون ضرورت نزدیک شدن به اروپا معیارهای حقوق بشری را ارتقا می دهد و با مخالفت اروپا و روسیه و چین ولو لفظا گرفتار انزوای کامل نمی شویم.

 

این واقعیتها اما به این معنی نیست که از شرایط ایجاد استقبال کنیم. اتفاقا روحانی و دولت باید سیاست مدارانه تر و جسورتر رفتار کنند و یکی از مهم ترین کارهایی که باید انجام دهند این است که طرفهای تجاری ایران و خصوصا کشورهایی چون عراق که حالا بازی درآورده اند بدانند هر آن احتمال توافقی است که آنان را ضایع می کند. در مثل مناقشه نیست ولی مهم ترین دلیلی که بستگان در دعوای زن و شوهر کمتر مداخله می کنند یا در مداخله از جانب داری شدید از یک طرف خودداری می کنند این است که اگر آن دو آشتی کنند و کدورتها را به فراموشی بسپارد مواضع بستگان طرفین علیه خود را فراموش نمی کنند.

 

اگر حیدر عبادی نخست وزیر عراق حدس بزند که ممکن است توافقی صورت پذیرد بیشتر احتیاط می کند و نگران است که در آن موقع شرمندۀ ایران نباشد ولی وقتی به گونه ای رفتار کنیم که انگار قرار نیست در زمانی نزدیک اتفاقی بیفتد آنان جسور می شوند.

 

تحریمها برگشته؟ بله! اما نه همه در حالی که پیش از برجام تحت تحریم همه بودیم.

 

ممکن است آمریکا دست از تحریم بردارد؟ بله! حتی در زمان ترامپ شاید. بعد از او که محتمل تر است.

 

با این اوصاف این گزاره که این وضع باز هم از قبل از برجام بهتر است ادعایی گزاف نیست. این خواست که دولت اما باید جسورتر باشد و نهادهای مالی و اعتباری خارج از کنترل دولت را مهار کند و تحت اختیار خود آورد و یک صدای رسمی شنیده شود و هر که از گوشه ای خط و نشان نکشد نیز درست است.

 

مهم ترین دستاورد دوره جدید این است که تحریم قبلی به انزوای کامل می انجامید و تحریم کنونی در صورتی برچیده می شود که روابط ما با اروپا گسترش یابد و منزوی نباشیم و منزوی نبودن، الزامات و اقتضائاتی دارد که به سود مردم است و خواهیم دید.

 

این دوران گذراست و به تعبیر نیچه آنچه مرا نکُشد مقاوم ترم می‌سازد...

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.