نشانه‌های ابتدایی امیدوارکننده بودند مانند صدور بیانیه‌هایی در سازمان ملل به حمایت از اسراییل و دیدار ترامپ از اسراییل در سال ۲۰۱۷ که استقبال گرمی از او به عمل آمد. با خروج ایالات متحده از توافق هسته‌ای با ایران و انتقال سفارت آمریکا از تل‌آویو به بیت‌المقدس، گرمای روابط دو دولت به اوج خود رسید. اگر به همه اینها یک نماینده طرفدار اسراییل در سازمان ملل یعنی نیکی هیلی را نیز اضافه کنیم که در اسراییل حتی از برخی سیاستمداران محلی نیز محبوب‌تر است، با رویایی مواجه می‌شویم که در واقعیت متبلور شد و می‌رفت که عصری طلایی در روابط آمریکا و اسراییل رقم بزند. اما به نظر می‌رسد در طول شش ماه گذشته، تلخی‌هایی در این بهشت، ظهور یافته است. این معضلات بیشتر در حلقه‌های دیپلماتیک، امنیتی و دفاعی اسراییل برجسته شده‌اند که در آنها افراد متخصص، همه روزه رفتار ترامپ را زیر ذره‌بین خود دارند، تلاش می‌کنند روحیه و سیاست او را درک کنند و به شدت نگران حوادث پیش رو هستند.

نخستین علامت از تغییر سیاست ترامپ را می‌توان در تصمیم غافلگیرانه او برای بازگرداندن نظامیان آمریکایی از خاک سوریه دید که هیچ دلیلی منطقی برای آن یافت نشده است. متعاقب آن نیز با مخالفت پنتاگون برای فروش جنگنده‌های اف۱۶ ارتقایافته از طرف اسراییل به کرواسی روبرو بودیم و درنهایت تازه‌ترین اظهارنظر شوکه کننده ترامپ که گفت «صادقانه می‌گویم تا جایی که به من مربوط است، ایرانی‌ها می‌توانند هر کاری که دوست دارند در سوریه انجام بدهند». تمام این‌ها در کنار طرح صلح نهایی ترامپ برای فلسطین و اسراییل، موجب نگرانی خیلی‌ها در اسراییل شده است. یکی از مقامات ارشد وزارت جنگ اسرائیل به المانیتور گفت که «با این رییس‌جمهور هر چیزی ممکن است رخ بدهد. در دولت او یک سیاست پخته وجود ندارد، الگوی واضحی از رفتار در او نمی‌بینیم و روال تصمیم‌گیری منظمی وجود ندارد. هر روز صبح با امید به بهترین‌ها از خواب بیدار می‌شویم». یک دیپلمات ارشد به شرط حفظ هویتش به ما گفت: «شاید عجیب به نظر برسد اما سیاست ترامپ دنباله‌روی سیاست اوباماست و تنها در ظاهر و ابزار با آن تفاوت دارد. اوباما می‌خواست از خاورمیانه خارج شود و ترامپ نیز همین را می‌خواهد. هدف آمریکا همچنان بازگشت به خانه است. این هدف تغییر نکرده و نخواهد کرد. تنها تفاوت در استفاده از موشک‌های تاماهاوک است که اوباما از آن خودداری کرد اما ترامپ انجامش داد.» این منبع افزود: «ترامپ از سوریه خارج خواهد شد. باید یاد بگیریم که چگونه به سخنان او گوش کنیم. و اکنون ما در حال همین کار هستیم».

اسراییل شرایط آسوده‌ای ندارد و نگران خروج آمریکا از سوریه است. از لحاظ نظامی، حضور ارتش آمریکا یک حاشیه امن برای اسراییل ایجاد می‌کرد. از لحاظ روانی و دیپلماتیک نیز اهمیت فراوانی داشت. حضور آمریکا موجب محدود شدن نفوذ روسیه در منطقه می‌شد و به متحدان آن یعنی کردها و اسراییل، اعتماد به نفس می‌داد. همچنین کمک خوبی برای عملیات نظامی اسرائیل در سوریه، علیه ایران بود. به همین دلیل نتانیاهو با اعمال فشار بر آمریکا، به ادعای خودش توانسته عقب‌نشینی فوری آمریکا را به یک عقب‌نشینی تدریجی تبدیل کند. برخی اطرافیان نتانیاهو معتقدند که او باید شدت عمل بیشتری به خرج دهد و با تحریک تمایلات سیاسی ایوانجلیستی ترامپ، او را به تغییر تصمیمش ترغیب کند. اما نتانیاهو در این باره درنگ می‌کند. علی‌رغم نفوذی که روی ترامپ دارد، هیچکس نمی‌داند خطوط قرمز ترامپ کجا ترسیم شده‌اند و چه وقت ممکن است از آنها تخطی شود؛ اتفاقی که ممکن است ترامپ را به دشمن اسراییل تبدیل کند، همان چیزی که طی دو سال گذشته برای برخی متحدان آمریکا رخ داد.

یک مقام ارشد دیپلماتیک در اسراییل به المانیتور گفت: «در کل تأثیرگذاری ترامپ بر منطقه ما زیاد است و همیشه به نفع ما تمام نمی‌شود. او مسأله فلسطین را به باد داد، با انتقال سفارت جرقه خشونت‌ها در نوار غزه را زد و به دشمن محمود عباس، رییس تشکیلات خودگردان فلسطین تبدیل شد که تمام اعتمادش به روند صلح را از دست داده است. او با رفتارش در قبال ولیعهد عربستان، آنها را هم شوکه کرده است. همه اینها به قتل خاشقجی و ادامه کشتار در یمن ختم شد. باید از خود بپرسیم که اوضاع به کدام سو می‌رود و خود را برای هر اتفاقی آماده کنیم.» اما هنوز باید به مهمترین و حساس ترین مسأله یعنی کمپین اسراییل علیه برنامه هسته‌ای ایران و نفوذش در سوریه اشاره کنیم. این منبع در ادامه افزود: «در اسراییل از خروج آمریکا از توافق هسته‌ای به گرمی و مشتاقانه استقبال شد.» اما منبع اطلاعاتی دیگر ما در اسراییل می‌گوید: «هنوز نتیجه کار معلوم نیست و ممکن است به پیامدهای نامطلوبی ختم شود. ایرانی‌ها زمانی که دو سال با ساخت بمب هسته‌ای فاصله داشتند، برنامه‌های خود را متوقف کردند. حالا هنوز هم همانجا هستند اما دارند شکیبایی به خرج می‌دهند. آنها در تلاشند راهی برای دور زدن تحریم‌ها بیابند. اگر در این کار موفق نشوند، ممکن است به ادامه برنامه تسلیحاتی خود بپردازند و حتی به ساخت سلاح هسته‌ای شتاب ببخشند تا دنیا را با نسخه دیگری از بحران کره شمالی مواجه کنند.»

نهادهای جاسوسی اسراییل که اخیرا به منظور رصد اقدامات ایران در سوریه، از تمرکز بر برنامه هسته‌ای ایران غافل شده بودند، بار دیگر ملزم شده‌اند منابع و مسیرهای جاسوسی درباره برنامه هسته‌ای ایران را به کار بگیرند. به نظر می‌رسد ایران در حال تصمیم‌گیری برای مسیر آتی است. آیا باید دستور پیگیری تدریجی برنامه قبلی و کوتاه کردن مسیر رسیدن به بمب از دو سال به یک سال یا کمتر را بدهد یا اینکه خواستار اقدام سریع و طوفانی نیروهای تحت امرش شود؟ چنانکه گفته شد، اسراییل اوضاع را تحت نظارت دارد. آنها نه تنها نگران تحولات در تهران هستند، بلکه به واشنگتن نیز نظر دارند. هرچند در این باره رسماً چیزی گفته نمی‌شود اما به نظر می‌رسد آنها خود را برای شرایطی آماده می‌کنند که ایرانی‌ها دست به تولید بمب اتمی بزنند و ترامپ مانند مذاکراتش با کره شمالی، به راحتی آن را نادیده بگیرد. یک مقام بلندپایه امنیتی به شرط عدم افشای هویت به المانیتور گفت: «بزرگترین ترس ما این است که ترامپ زمانی حوصله‌اش تمام شود و بگوید ایرانی‌ها هر کاری بخواهند می‌توانند با برنامه هسته‌ای خود بکنند و برای ما اهمیتی ندارد؛ یعنی دقیقا همان چیزی که اخیرا درباره نفوذ ایران در سوریه گفت. ما باید برای آن وضعیت هم مهیا شویم. در دوران حکمرانی ترامپ، ما فقط باید خود را برای مواجهه با هر شرایطی آماده کنیم و از وقوع هیچ اتفاقی غافلگیر نشویم».

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.