او گفت: برادرم مسافرکش است. امروز (روز حادثه) سوار بر خودرویش از خانه بیرون رفت، اما بعد از آن دیگر هیچ خبری از او نداریم و به تلفنش هم جواب نمی‌دهد. به همین دلیل نگران شده‌ایم و احتمال می‌دهیم اتفاق ناگواری برای او رخ داده باشد. چون کاظم هیچ‌وقت بی‌خبر جایی نمی‌رفت و در طول روز چند بار با خانه تماس می‌گرفت.

مأموران بعد از دریافت این شکایت، تحقیقات خود را آغاز کردند و در گام نخست مشخصات خودروی کاظم را در اختیار تمام واحدهای انتظامی قرار دادند تا به محض رؤیت این اتومبیل آن را متوقف و سرنشینانش را بازداشت کنند.

درحالی‌که جست‌وجوها برای یافتن مرد مسافرکش ادامه داشت، خبر رسید خودروی او کنار خیابان کشف شده است، اما آنچه موضوع را پیچیده‌تر می‌کرد این بود که جنازه مردی نیز در اتومبیل وجود داشت.

کارآگاهان جنایی وقتی در محل حادثه حاضر شدند فهمیدند مرد جوان با ضربات پیاپی چاقو از پا درآمده است. جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و وقتی خانواده کاظم به آنجا رفتند جنازه را شناسایی و هویت او را تأیید کردند. این‌گونه بود که معمای ناپدیدشدن کاظم به پرونده‌ای جنایی تبدیل شد و کارآگاهان ابتدا به پرس‌وجو از خانواده مقتول پرداختند. آنها گفتند کاظم مردی آرام بود که با کسی اختلاف نداشت و قتل او نمی‌تواند به دلیل انتقام‌جویی باشد.

افسران جنایی که حدس می‌زدند عامل یا عاملان این جنایت به قصد سرقت با راننده مسافرکش درگیر شده‌اند، تلاش کردند ردی از دزدان جنایتکار به دست بیاورند.

تجسس‌های پلیسی، مأموران را به دو مرد به نام‌های داوود و نیما ظنین کرد و این دو، در عملیاتی ویژه دستگیر شدند. متهمان که ابتدا قصد داشتند وانمود کنند از ماجرای قتل کاظم خبری ندارند وقتی تحت بازجویی‌های فنی قرار گرفتند به کشتن مرد مسافرکش اعتراف کردند.

داوود در اعترافاتش گفت: من و نیما مشکلات مالی زیادی داشتیم به همین دلیل تصمیم گرفتیم سرقت کنیم؛ برای این‌ کار نقشه‌ای کشیدیم و برنامه‌مان این بود که خودرویی را به‌صورت دربستی کرایه کنیم و بعد با تهدید راننده، ماشین را بدزدیم. 

روز حادثه طبق نقشه خودروی مقتول را کرایه کردیم. او که از نقشه ما خبر نداشت به سمت مقصدی که گفته بودیم و جایی دورافتاده و خلوت بود، راه افتاد. بعد از طی مسافتی وقتی شرایط را مناسب دیدم، چاقویم را از جیبم درآوردم و راننده را تهدید کردم. به او گفتم خودرو را متوقف کند. 

راننده کنار خیابان نگه داشت. بعد درحالی‌که فریاد می‌زدم و تهدید می‌کردم، از او خواستم از ماشین پیاده شود. خیال می‌کردم آن مرد از ترس جانش به‌راحتی تسلیم می‌شود و خودرو را در اختیار ما می‌گذارد، اما پیش‌بینی‌ام درست نبود و او شروع به مقاومت کرد. من که عصبانی شده بودم، با چاقو چند ضربه به راننده زدم و وقتی دیدم او مرده است جسد را همان‌جا رها و همراه همدستم فرار کردم.

نیما نیز در اعترافاتش گفت: من در قتل نقشی نداشتم و اصلا برنامه ما این نبود که کسی کشته شود. فقط می‌خواستیم با تهدید راننده، خودروی او را سرقت کنیم اما داوود راننده را کشت و بعد از آن، من هم به‌ناچار فرار کردم.

بنا بر این گزارش، دو متهم درحال‌حاضر در بازداشت هستند و تحقیقات از آنها ادامه دارد.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.