علی مطهری با اشاره به وضعیت تحقق آزادی بیان در ۴۰ سال گذشته به فراز و نشیب آن در ادوار مختلف بعد از انقلاب اشاره کرد و گفت: ما در ۴۰ سال گذشته همیشه این مشکل را داشته‌ایم. دولت‌هایی که به دنبال گسترش آزادی بیان بودند با مخالفت‌هایی از طرف بخشی از حاکمیت مواجه شده‌اند.

وی فاصله گرفتن زندگی برخی مسؤولان از سطح متوسط مردم را از آسیب‌هایی دانست که به انقلاب وارد شده و با اشاره به حساسیت مردم نسبت به پدیده آقازادگی گفت: ما باید در این زمینه عادلانه قضاوت کنیم. ممکن است فرزند یک مسئولی بدون هرگونه سابقه به مقامی منصوب شود در حالی که افرادی شایسته‌تر از او وجود داشته‌اند اما وقتی فرزند مسئولی مراحل لازم را طی کرده و استحقاق لازم را دارد نمی‌شود گفت نباید به فلان جایگاه برسد زیرا آقازاده است.

نایب رئیس مجلس در بخش دیگری از این گفت‌وگو به چالش‌های پیش‌روی نظام در ۴۰ سالگی اشاره کرد و بر ضرورت اصلاح روش برخورد با منتقدان و مخالفان، پرهیز از ورود نیروهای مسلح به اقتصاد و سیاست، بهبود روابط با کشورهای اسلامی و آزادی محصورین تاکید کرد.

اهم اظهارات علی مطهری به شرح زیر است:

* اصل بر برائت و اعتماد به اظهار نظر مردم است. ما نباید بی‌جهت در این‌باره سخت‌گیری کنیم. این‌که در اداره‌ای ضوابطی برای کارمندان وجود داشته باشد که مثلاً سیگار کشیدن ممنوع است یا نوع پوشش به یک شکل خاص باشد ریا نیست. ممکن است خانمی در منزلش حجاب را رعایت نکند و در مقابل نامحرم بی حجاب باشد. کسی کاری با او ندارد ولی همین فرد باید در اداره، قانون حجاب را رعایت کند. در برخی دانشگاه‌های آمریکا دانشجویان لباس فرم دارند. این ضوابطی است که همه باید آن را رعایت کنند اما در زندگی شخصی هر کس روش خود را دارد و ما مأمور به تجسس در زندگی مردم نیستیم. مهم این است که قواعد در اجتماع رعایت شود.

*در حوزه سیاست داخلی باید روش برخورد با منتقدان و مخالفان را اصلاح کنیم. برخی سخت گیری‌ها اساساً ضرورتی ندارد. موضوع حصر خانگی آقایان میرحسین موسوی، مهدی کروبی و خانم زهرا رهنورد ضرورتی ندارد و این افراد باید زودتر آزاد شوند. اگر لازم است محاکمه شوند. چرا از محاکمه آنها می‌ترسند؟ آنها به اندازه کافی مجازات شده‌اند. هشت سال حصر خانگی مجازات کمی نیست. بعضی گفته‌اند حصر خانگی مجازات نیست. من به آنها گفتم اگر مجازات نیست ۱۰ روز یا یک ماه این نوع حصر را آزمایش کنید و ببینید مجازات است یا نه. مخصوصاً حصر در شرایط اولیه.

 

*در مورد مجلس خبرگان رهبری هم نیازمند رویکرد متفاوتی هستیم. الان اعضای مجلس خبرگان تنها وظیفه‌شان را انتخاب رهبر جدید می‌بینند و کار دیگری انجام نمی‌دهند. این کار، غلط و خلاف قانون اساسی است. آن‌ها باید بر رهبری و بر بقای شرط عدالت در ایشان نظارت کنند، گاهی سوال کنند و پاسخ بشنوند. اما به جای این کار بر دولت نظارت می‌کنند و وارد وظایف مجلس می‌شوند. به نظرم یک راه این است که صلاحیت خبرگان توسط نمایندگان مراجع تقلید احراز شود تا اینکه این افراد بتوانند اظهار نظر مستقل و آزادانه داشته باشند. البته برخی از این موارد به تغییر قانون اساسی نیاز دارد و به نظرم این ضرورت برای تغییر قانون اساسی وجود دارد.

*مجمع تشخیص مصلحت می‌خواهد مثل مجلس سنا عمل کند در حال حاضر نظارت مجمع تشخیص بر اجرای سیاست‌های کلی نظام به روشی منجر شده که خلاف قانون اساسی است. می‌خواهند مثل مجلس سنا عمل کنند. مصوبات مجلس را اصلاح می‌کنند در حالی که این نیاز به تغییر قانون اساسی دارد و در شرایط فعلی مجمع مجاز به اعمال تغییر در مصوبات مجلس نیست. البته در دوره آقای هاشمی پیش آمده که مجمع از طریق شورای نگهبان نظر بدهد. در این صورت مشکلی نیست اما اینکه خود مجمع بگوید موضوعی خلاف قانون اساسی است و مستقیماً به مجلس ارسال کند درست نیست.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.