هفته ای که برای ایران سپری شد هفته نفس گیر و پر از تحولات گوناگون برای آن بود. در حالی که نشست ورشو محلی برای برای تلاش امریکا در جهت شکل دادن اجماعی منطقه ای و بین المللی علیه ایران شده بود، همزمان اعلام رای دادگاه لاهه در مورد داشتن صلاحیت برای رسیدن به پرونده شکایت ایران از امریکا، توانست این فضای ضد ایرانی را بشکند و از آن سو نشست سوچی و کنفرانس امنیتی مونیخ نشان داد، دنیا میخواهد بر علیه یکجانبه گرایی امریکا مبارزه کند. در حالی که معاون رئیس جمهور امریکا علنا از اروپا خواست که از برجام خارج شود اروپا بر ادامه حضور خود در این توافق تاکید کرد. در این روند کدام کشور دست برتر را داشت و توانست تاثیرگذاری بیشتری داشته باشد؟ آیا امریکا توانست اهداف خود را در ورشو محقق کند؟ در این باره با دیاکو حسینی کارشناس مسائل بین المللی گفت و گو کرده ایم که در ادامه می خوانید: 

در میانه اجلاس ورشو، رأی لاهه به نفع ایران در رابطه با داشتن صلاحیت آن برای رسیدن به شکایت ایران علیه امریکا اعلام شد. این رأی به نظرتان به خودی خود چه اهمیتی داشت و چه تاثیری روی ورشو داشت؟

این رأی با اینکه در آن زمان خاص صادر شد اما مستقل از اجلاس ورشو بود و زمان بندی متفاوتی داشته است که به این معنا نیست که با هم ارتباط دارند یا در هماهنگی باهم در یک زمان برگزار شده اند. نتیجه آن دادگاه میتواند به تقویت موضوع اخلاقی ایران در کشاکش هایی که با ایالات متحده داشته است، کمک کند. اگر در نهایت این مسیر، دادگاه رای به نفع ایران هم بدهد مجددا غیر از تاثیر مستقیمی که  بر کلیت پرونده در دادگاه خواهد  داشت میتواند تاثیرات بسیار بزرگتری را هم در فضای روانی بین ایران و آمریکا در رقابت جهانی و یارگیری های بین المللی به وجود بیاورد. در مورد کنفرانس ورشو هم به نظرم کاملا واضح است و نیاز به تصریح نیست که به اندازه بسیار زیاد شکست خورد و عملا به یک شوآف عربستان سعودی, اسرائیل و آمریکا محدود شد و اگر آنها همین  اوقات را در نشست سه جانبه صرف می کردند به نتیجه ای بیش از آنچه در ورشو اتفاق افتاد نمی رسیدند.

گفته می شود با اینکه موضوع ایران در جلسه زیاد مطرح نشد ولی در کنار هم قرار گرفتن اعراب و اسرائیل به دلیل دشمنی آنها با ایران است و از این جهت یک موفقیت برای آنها به حساب می آید. آیا ما باید منتظر تحولات جدیدی در منطقه باشیم با تلاشی که برای تغییر تدبیرات جدید امنیتی انجام می شود ؟

این زیر یک سقف نشستن در ورشو ایجاد نشده است و قبل از آن هم روابط پنهان و آشکاری وجود داشته است که تعدادی از کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس با اسرائیل دارند و از مدتها پیش شروع شده است و من فکر نمیکنم ورشو یک نقطه عطف در جمع کردن اینها بوده باشد .

چون این موضوع پیش از این نیز سابقه داشته است و مدتهاست که اینها با هم به صورتهای مختلف همفکری یا همکاری دارند. روندی که امروزه در حال شکل گرفتن است این است که تعدادی از  کشورهای مهم عربی  مثل عربستان سعودی ,امارات, عمان در حال بازنگری روابط خودشان با اسرائیل هستند و این میتواند در آینده ای نزدیک حتی تا سرحد به  رسمیت شناختن موجودیت اسرائیل توسط این کشورها پیش برود و من فکر میکنم که ما این آمادگی را داشته باشیم دست کم سه چهار کشور عربی و در راس آنها عربستان سعودی این کار را بزودی انجام بدهد. در مورد ایران این کاملا درست است که حداقل سه کشور یعنی عربستان سعودی امارات و بحرین به لحاظ بهانه این را بخاطر ایران وضرورت مهار ایران هست که میبایستی با یک کشور قدرتمند دیگری که به زعم آنها توانایی مقابله با ایران را دارد متحد شوند یا بقول خودشان در اتحاد باهم به مقابله با نفوذ ایران بپردازند.

این نگرش در بین این سه کشور هست و فقط محدود به اینهاست و گسترش و مقبولیتی در سراسر جهان عرب هم ندارد . به هر حال من تصور نمی کنم که اجلاس ورشو به مثابه ی مادرید یا اسلو  باشد . این زد و بند ها هم پیش از این اجلاس وجود داشته است و چیز پنهانی نبوده و در آنجا فقط توجه رسانه ها و دوربین رسانه ها را به  خود جلب کرد . من فکر نمی کنم نکته ی تازه ای در اینجا مطرح شده باشد .

فضای کنفرانس مونیخ را چطور ارزیابی کردید؟ به نظر میرسد رویکرد خوبی برای آمریکا از سوی اروپایی ها شکل نگرفت؟

این حرف کاملا درست است که اروپا و دولت ترامپ اختلاف نظرهای عمیقی داشته است طبیعتا در مونیخ هم نباید انتظار می داشتیم رفع  شود و این ادامه خواهد داشت . در عین حال در طرف دیگر ماجرا هم باید این را دید که گاهی اشتراکات آمریکا و اروپا هم خودش را نشان می دهد و به نظرم صحبت های خانم مرکل هم در یکی از همین موضوعاتی بود که اصرار داشت اروپا در رابطه با مسئله ایران اشتراک نظر دارند ولی در تاکتیک ها و نحوه برخورد اختلاف نظر دارند . این هم نشان دهنده آن وجه اروپایی ها است که تلاش میکنند که در میانه ی ایران و آمریکا بایستند و به یک طرف کاملا نغلتند و طرف دیگر را از دست ندهند که منجر به ایجاد هزینه هایی برای اروپا به لحاظ امنیتی سیاسی و اقتصادی بشود.

وضعیت ایران را چگونه ارزیابی می کنید ؟ آقای ظریف در چه شرایطی سخنرانی کردند و ایران چه نکاتی را باید مدنظر داشته باشد ؟

اقای ظریف به خوبی اطلاع داشتند که فضای اجلاس مونیخ تا جاییکه به مسائل منطقه ما مربوط می شود، کاملا در سایه فضاسازی های اخیر در رابطه با برنامه های موشکی ایران قرار گرفته بود. دفاع اصولی وزیر امور خارجه از برنامه های موشکی و نیات ایران، در برهم زدن این فضاسازی ها بسیار موثر بود؛ البته هنوز کارهای زیادی دیگری هست که می باید برای مقابله با این برخوردهای نادرست با فعالیت های دفاعی ایران صورت بگیرد. ایران آمادگی کافی را میبایست داشته باشد و دارد برای اینکه بتواند با کشورهای خارج از این منطقه و همینطور کشورهای منطقه که در سالهای اخیر روابط تنش آلودی با ایران داشته اند ،برای ایجاد صلح و حفظ صلح و تقویت صلح در یمن و در سوریه همکاری کند. این پیام و ابتکارهایی برای محقق کردن این دیدگاه در شرایط کنونی مهم ترین چیزی است که ما به آن نیاز داریم.

یعنی ما باید اروپایی ها را همراه کنیم و مکانیسم هایی را طراحی کنیم که آنها را در مسائل امنیتی مشترک مثل حوزه شامات وارد کنیم و در نهایت ترتیبات امنیتی آینده منطقه بر اساس لحاظ دیدگاه های همه کشورها , کل کشورهای اروپایی ساماندهی بشود . همینطور به رغم اختلاف نظرهای عمیقی که ما با کشورهای حوزه عربی مثل عربستان داریم فکر میکنم که دستیابی به یک نظم منطقه ای پایدار مستلزم لحاظ شدن دیدگاه های این کشورها هست . ضمن اینکه رقابت ها و اختلافات در مسائل مختلف باقی خواهد ماند لازم است که ایران نشان دهد که خودش را پیروز مطلق میدان جنگ سوریه نمیداندو قرار نیست که تمامی مزایای حاصل از آن را به تاراج ببرد . این یک دیدگاه سنتی و منسوخ است به جای این دیدگاه بهتر است که ما از طیف دیگری از همکاری ها و مکانیسم هایی که هدف آن تضمین صلح با ثبات در این منطقه  با در نظر گرفتن منافع همه کشورهای مقتدر  و مردم سوریه باید باشیم .فکر میکنم این مهم ترین پیامی است که ایران میتواند انجام دهد.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.