بگوید «من به عنوان رییس‌جمهور شما با ۲۴ میلیون رای، دنده پهنی برای شنیدن فحش و حرف‌های درشت دارم.هر کجا دلتان شکست یا فشار زندگی بیش از طاقتتان شد، اگر دلتان خنک می‌شود فحشش را به من بدهید. فکر کنید من مسبب وضع پیش آمده‌ام. من برادر شما هستم. یا پدر شما. اگر بدانم دلتان آرام می‌گیرد و لبتان به خنده باز می‌شود با روی باز از شما می‌خواهم دق دلتان را سر من خالی کنید. من با این حرف‌ها از کوره درنمی‌روم و نسبت به شما مردم رو ترش نمی‌کنم بلکه خم به ابرو نمی‌آورم. شبانه‌روز در تلاشم تا قدری از بار معیشت را که بر دوشتان سنگینی می‌کند، کم کنم. اگر نتوانستم، بدانید که سخت است نه اینکه من و همکارانم اهمال می‌کنیم. نه. اهمالی در کار نیست...»

اما رییس‌جمهور همانقدری که در مواجهه با مردم باید آسانگیر و خنده‌رو و رفیق باشد در مقابل توطئه‌گران باید سخت بگیرد. فحش یک راننده تاکسی را که از سر عصبانیت چیزی به رییس‌جمهور می‌گوید نباید با تهمت سیاسی بعضی از رقبا در یک کفه قرار داد. تهمت‌هایی که در فضای مجازی منتشر می‌شود مثل آتشی است که اگرچه دودش به چشم رییس‌جمهور می‌رود اما شعله‌هایش به نظام و به کشور می‌افتد و همه را اعم از صغیر و کبیر در معرض خطر قرار می‌دهد. سخت نیست بفهمیم که پشت این تهمت‌ها و ناسزاها هیچ نیت خیری نهفته نیست. از راه دور هم می‌شود فهمید که این کار خطرناک یا با نفسانیت و وسوسه‌های شیطانی ممزوج است یا با توطئه‌های دشمنان این مرز و بوم که آنها هم چیزی از شیطان کم ندارند.

 رییس‌جمهور شأن قدسی ندارد، راه نقدش هم باز است. نه فقط رقبای اصولگرا نقدش می‌کنند بلکه حامیان اصلاح‌طلب نیز بیش از بقیه گفتار و کردار رییس‌جمهور را در ترازو قرار می‌دهند و می‌سنجند. 

انصاف این است که در این دولت بیش از دولت‌های قبل هزینه نقد پایین است. البته تکنولوژی هم به کمک منتقدان آمده و باعث شده کسی نتواند، بلکه زورش نرسد که جلوی مخالف‌خوانی و منفی‌بافی منتقدان را بگیرد. زمان جنگ با یک دستور و تمهید ساده می‌شد جلوی انتشار فراگیر روزنامه رسالت را- که جدی‌ترین منتقد دولت دهه ۶۰ بود- گرفت و نگذاشت که هشدارها و تحلیل‌های سیاسی- اقتصادی توی دل رزمندگان را خالی کند اما حالا هیچ‌کس جلوی هیچ حرفی را نمی‌تواند بگیرد.

  انصاف این است که حسن روحانی پیشقراول میدان دادن به منتقدان شد و نظری و عملی فضا را برای نقد، هر نقدی، چه سازنده و چه مخرب و با هر انگیزه‌ای، چه مصلحانه و چه کینتوزانه، باز گذاشت. با این حال چیزی که امروز جریان دارد، نقد نیست بلکه ناسزاگویی و بی‌ادبی و تهمت است. از یک‌سو معاندان خارج از کشور بد و زشت و درشت به رییس‌جمهور می‌گویند، از سوی دیگر عده‌ای در داخل زیر لوای دفاع از انقلاب و ارزش‌ها به رییس‌جمهور تهمت می‌زنند. این بدگویی و بهتان‌زنی اگر رواج پیدا کند که تا حدودی رواج پیدا کرده، به قوه مجریه منحصر نمی‌ماند.

بعضی‌ها هم البته چون فکر می‌کنند که در این اوضاع و احوال، سیاسی یا اقتصادی مظلوم واقع شده‌اند و چون مظلوم دستش به جایی نمی‌رسد، پس عیبی ندارد اگر فحشی بدهند و خودشان را تخلیه کنند. مثلا شهروندی به قصابی می‌رود و چون با قیمت گزاف گوشت روبه‌رو می‌شود، دهنش را باز می‌کند و رکیک و درشت کلماتی را نثار مقامات می‌کند و می‌رود. در عرصه سیاسی هم خیلی‌ها هنوز با باختشان در ۹۶ کنار نیامده‌اند و کماکان حرصشان نخوابیده. هواداران جزء را عرض می‌کنم نه بزرگان را. این هواداران جزء از آنجایی که خود را مظلوم تبلیغات انتخابات می‌بینند، دیواری کوتاه‌تر از دولت نمی‌یابند و با فحش و تهمت سینه پر کینه خود را سبک می‌کنند. اما فحش‌ها را باد می‌برد و مناسبات سیاسی با این فرمایش‌ها عوض نمی‌شود. مگر اینکه عده‌ای رند از این فحش‌ها سوءاستفاده کنند و از آنها در کف خیابان شعار بسازند و کار را نه فقط بر دولت که بر حکومت مشکل کنند. جلوی این اتفاق خطرناک را البته باید گرفت.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.