«‌به افتخار این مدیر بادرایت دست بزنید»؛ این گفتۀ محمدرضا گلزار (مدل/ هنرپیشه) است که در قامت «مجری» مسابقۀ «برنده باش» در اختتامیۀ جشنوارۀ جام جم بر زبان آورد. 

گفته ای که برای او کمی تا قسمتی گران تمام شده چون موجب کاهش تعداد دنبال‌کننده‌های او در فضای مجازی شده هر چند نمی‌دانیم از تعداد کسانی که «دنبال» خودرو او حین خروج از پارکینگ استودیو می‌دویدند نیز کم شده است یا نه؟!

محمد رضا گلزار به صورت ناخواسته وارد رقابت با عادل فردوسی‌پور مجری محبوب برنامه «نود» شد و با افشای دست‌کاری در آرای جشنواره جام جم درست یا نادرست این حس درگرفت که ابزاری در دست کسانی شده که دوست نداشتند عادل انتخاب شود اما «از قضا سرکنگبین صفرا فزود» و با ورود و افشاگری وزیر ارتباطات قضیه شکل دیگری پیدا کرد و در نهایت فردوسی‌پور هم جایزۀ هیأت داوران را برد و هم جایزۀ انتخاب مردمی را و هم پس از چند ماه پُر‌فشار فرصت را مغتنم شمرد و سفرۀ دل گشود و بغض خود را فروریخت.

تصویر‌بردار تلویزیونی هم تا توانست چهرۀ مبهوت علی فروغی رییس جوان شبکه سه را نشان داد تا ضمیر، مرجع خود را پیدا کند و بیننده بداند عادل از که می‌نالد.

 فردوسی‌پور از همه تشکر کرد ولی به عمد نام علی فروغی را نیاورد چون اصل شِکوه و شکایت او از مدیر جوانی است که نمی‌دانست اینجا باید کار ایجابی و تولیدی انجام دهد نه سلبی و حذفی.

محمد رضا گلزار اما گفت: «به افتخار این مدیر بادرایت دست بزنید» و منظورش از مدیر بادرایت هم علی فروغی رییس جوان شبکه سه بود و لابد «درایت» در نگاه او این است که اجازه اجرای یک برنامه کپی شده را بدهی که در یادداشت زیبای علی ورامینی در شمارۀ نوروزی «کرگدن» حق مطلب دربارۀ آن کاملا ادا شده است:

«سلبریتی‌یی که نه به فنون اجرا مسلط است و نه تصویری که در ذهن دارد با متن‌هایی که از رو می‌خواند هم‌خوانی دارد. تمام تمرکز شرکت‌کنندگان و برگزار‌کنندگان مسابقه هم حول یک دالّ مرکزی است: پول. پول نقدی که با جواب صحیح به هر سؤال به صورت تصاعدی بالاتر می‌رود و در این میان نه برای تماشاچی مهم است که تعداد موهای بُز بنگلادشی چندتاست و نه برای مجری. مهم گردش مالی به واسطۀ نصب اپلیکیشن و فروش سؤالات و تبلیغات است.»

بنا‌بر‌این بر محمد رضا گلزار سخت نگیریم و او را آماج انتقاد نسازیم. چون:

۱. گلزار، فقط یک «مدل» است و حتی هنرپیشه یا بازیگر هم نیست. البته تلاش کرده هنر‌پیشه و بازیگر شود اما نمی‌توان هم گلاب آدینه و شهاب حسینی و مهدی هاشمی و گوهر خیر‌اندیش را بازیگر دانست و هم او را. او «مدل» است و چون فعالیت زیر عنوان مدل در ایران امکان‌پذیر نبود از فرصت پیشنهاد بازیگری مرحوم ایرج قادری استفاده کرد و به عنوان بازیگر وارد صحنه شد و عملا همان کار مدلینگ را انجام داد.

۲. رضا گلزار، خوش‌تیپ است. سیمای جذابی هم دارد. پس به سیمای او توجه کنید و کاری به حرف‌های او نداشته باشید. چون حرفی برای گفتن ندارد یا چندان ندارد.

۳. او از مدیر شبکه سه تعریف کرده است. این تیپ آدم‌ها از هر که بالاتر باشد و پول و شهرت‌شان دست او باشد تشکر می‌کنند. اگر اصغر پورمحمدی هم به او میدان داده بود همین کار را می‌کرد. کما این که عادل فردوسی‌پور هم به پور‌محمدی مدیر سابق شبکه سه علاقه داشت هر چند هیچ گاه این‌گونه از حاضران نخواسته بود به افتخار او کف بزنند.

۴. برنده باش، چنان که از نام آن بر می‌آید یک بخت‌آزمایی است. اصلا کل تلویزیون شده لاتاری و بخت‌آزمایی. گلزار و هشتگ مربع‌ها را با زنده‌یاد منوچهر نوذری مقایسه نکنید. اینها را با مجریان بخت‌آزمایی های چهارشنبه‌های پیش از انقلاب مقایسه کنید.

۵. گلزار، خوش‌تیپ است. خوش اخلاق و مؤدب است. اما از خط و ربط ها اطلاعی ندارد. او را جدی نگیریم.

مدل، پول می‌گیرد و برای کالا یا خدمات تبلیغ می‌کند. کاری که قبلا انجام می‌داد و حالا هم انجام می‌دهد.

  شما هم پول خوب بدهید شاید برای شما و کالای شما و خدمات شما هم تبلیغ کند. البته با چهره‌اش. از او انتظار حرف‌زدن نداشته باشید!

۶. اشتباه نشود! با آگهی مشکل نداریم. درآمد این تارنما هم از آگهی تأمین می شود اما تصور کنید وسط مطلب سیاسی و اجتماعی بنویسم هشتگ مربع پول بدهید! یا مقاله را که خواندید پیامک بزنید و از این مسخره بازی‌ها!

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.