به گفته مصدق امتیاز دادن رهبران گذشته ایران به قدرتهای خارجی اشتهای آنان را تحریک کرده بود. از نظر او راه پایان دادن به این وضعیت خطرناک خاتمه بخشیدن به اعطای امتیازات جدید به این قدرتها بود. به طوری که مطمئن شوند ایران شیوه غیر متعهدانه سختی در پیش گرفته است.۲ البته فکر و طرح خلع ید انگلیس از نفت ایران نخستین بار توسط غلامحسین رحیمیان نماینده قوچان در مجلس چهاردهم به مصدق پیشنهاد شد.۳ با این حال هم آیت الله کاشانی و هم دکتر مصدق به شدت حامی کوتاه کردن دست انگلیس از نفت ایران بودند و سرانجام در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ با تصویب مجلس سنا، نفت ایران ملی شد.

انتقام انگلیس

ملی شدن نفت سبب شد انگلستان نخستین تحریم جامع سراسری علیه ایران در دوران معاصر را به منظور واکنش در مقابل ملی شدن به کار بندد. البته انگلیس ابتدا روشهای حقوقی را دنبال کرد. بنابراین با شکایت از ایران به سازمان ملل متحد و شورای امنیت از یک سو، تلاش کرد تا اجماع بین‌المللی را برای محکومیت اقدام مردم ایران به دست آورد و در همان حال علیه دولت ایران در دادگاه بین‌المللی لاهه اقامه دعوا کرد. شورای امنیت سازمان ملل صدور رأی در خصوص شکایت دولت بریتانیا را موکول به اعلام رأی دادگاه لاهه کرد. دیوان اختلاف را بین یک دولت و یک شرکت دانسته و بدین ترتیب قاضی انگلیسی دیوان، به نفع ایران رای صادر کرد.۴ نتیجه این ناکامیها اتخاذ رویکرد نظامی انگلیس در برابر ملی شدن نفت ایران بود.

 

هنگامی که کار هیات خلع ید از شرکت نفت انگلیس و ایران در آبادان در ۱۳۳۰ پایان یافت، انگلیس برای حفظ اتباع خود دستور به پهلو گیری رزمناو موریتشس در آبادان داد. علاوه بر این به ۴۰۰۰ چترباز انگلیسی در پایگاههای مجاور خلیج فارس دستور آماده‌باش داده شد.۵ چند روز پس از آن ناوهای جنگی فلامینگو و وِرن وارد آبهای ایران شدند. تعداد ناوهای جنگی انگلیس در خلیج فارس در مردادماه به ۹ فروند رسید. البته انگلیس سیاست چماق و هویج را پیش گرفت و هم‌زمان برای اقناع کردن ایران اقدام به فرستادن هیاتهایی برای حل مسالمت آمیز دعوا نمود. به عنوان مثال هیات جکسون در ۲۱ خرداد ۱۳۳۰ وارد تهران شد که پیشنهادهایش ناقض قانون ملی شدن نفت بود و بر اساس آن انحصار انگلیس بر نفت ایران تداوم می‌یافت.

 

بخش‌های دیگری از این مقاله را در زیر می‌خوانید:

در هشت مرداد ۱۳۳۰ هیات انگلیسی به سرپرستی استوکس وارد تهران شد که همانند هیات جکسون خواهان تداوم انحصار انگلیس بر نفت ایران بود. از جمله این که نفت انحصارا به انگلیس فروخته شود. در همین راستا پیشنهادهایی از سوی بانک جهانی و دو پیشنهاد مشترک از سوی انگلیس و آمریکا راجع به مساله نفت مطرح شد. از آنجا که این پیشنهادها با قانون ملی شدن نفت در تضاد بودند، هیچ کدام مورد قبول ایران واقع نشد. آنچنان که خود مصدق در خاطرات خود بیان کرده بود دولتش برای سازش با شرکت سابق تشکیل نشده بود، بلکه موجودیت آن روی این اصل بوده که مملکت آزادی و استقلال خود را به دست آورد.

 

تحریم اقتصادی - اقتصاد بدون نفت

تحریم اقتصادی انگلیس اگرچه نخستین تحریم جامع ضد ایران بود، به نوعی اولین تجربه اقتصاد بدون نفت را برای ایران عصر مصدق پدید آورد. توجه به اقتصاد درونزا نیز پیامد این تحریمها بود. در ۱۵ شهریور ۱۳۳۰ دولت انگلستان اعلام داشت که خریداران نفت ایران را در محاکم مورد تعقیب قرار خواهد داد. استدلال دولت انگلستان و «شرکت نفت انگلیس و ایران» این بود که نفت ایران مایملک آن شرکت است و فروش آن بدون اجازه شرکت غیرقانونی است. این تحریمها سبب شد صادرات نفت ایران بسیار کم شود. در واقع توسل به تحریم اقتصادی سومین راهکار انگلیس برای مقابله با صنعت ملی شدن نفت ایران بود.

هنگامی که کار هیات خلع ید از شرکت نفت انگلیس و ایران در آبادان در ۱۳۳۰ پایان یافت، انگلیس برای حفظ اتباع خود دستور به پهلو گیری رزمناو موریتشس در آبادان داد. علاوه بر این به ۴۰۰۰ چترباز انگلیسی در پایگاههای مجاور خلیج فارس دستور آماده‌باش داده شد. چند روز پس از آن ناوهای جنگی فلامینگو و وِرن وارد آبهای ایران شدند.

بلوکه کردن داراییهای ایران توسط انگلیس، کشور را با بحران ارزی مواجه کرد. اداره تاسیسات نفت و پرداخت حقوق پرسنل در شرایط تحریم اوضاع کشور را وخیم‌تر می‌کرد. در این شرایط تشویق صادرات و محدود کردن واردات کالاهای غیر ضروری مورد توجه قرار گرفت و معاملات تهاتری نیز با توجه به محدود بودن ارز رسمی و ترغیب تجار به استفاده از ارز آزاد برای کالاهای غیر ضروری مطرح شد و دامنه آن، کشورهای بیشتری را گرفت.

دولت در سال ۱۳۳۰ از افزایش حجم اسکناسهای در گردش اجتناب کرد و سعی کرد با انتشار «اوراق قرضه ملی» کمبودهای خود را مرتفع کند. مردم و تجار غیر وابسته در آن شرایط سخت حدود ۵۰ میلیون تومان این اوراق را خریداری کردند. دولت مصدق همچنین سعی در افزایش درآمدهای خود از طرق گوناگون داشت که مهم‌ترین آنان عبارتند از تصویب و اجرای لایحه قانونی «مالیات بر اراضی غیرکشاورزی» لایحه قانونی «ثبت اراضی موات اطراف شهر تهران»، لایحه قانونی «ثبت اراضی موات اطراف شهرهای غیرتهران» و لایحه قانونی «تسویه حساب مالیاتهای معوقه».

 

مردم و دولت مصدق در شرایطی کشور را بدون درآمد نفت اداره می‌کردند که بخش مهمی از هیات حاکمه داخلی مخالف سرسخت ملی شدن نفت بودند. چنان که مصدق در «خاطرات و تالمات» خود بیان می‌کند، دولت توانست متجاوز از دو سال بدون کمک خارجی و عواید نفت و پرداخت بودجه شرکت ملی نفت که آن هم سربار بودجه دولت شده بود مملکت را اداره کند و سازمان برنامه هم تمام وظایف خود را انجام دهد و روزی هم که دولت سقوط نمود وجهی معادل ۸۰۰ میلیون ریال نقد و در حدود ۱۲۰۰ میلیون ریال مطالبات و جنس موجود داشت که دولت بعد از آن استفاده نمود. سرانجام طراحی کودتا برای سرنگونی دولت مصدق آخرین حربه انگلیس در مسیر ملی شدن نفت بود.

نقش اقتصاد در کودتا

کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در واقع ناشی از فشارهای اقتصادی و خستگی ملت نبود. این کودتا طرحی خارجی بود. بررسی دلایل وقوع آن نیز نشان می‌دهد که وخامت وضع اقتصادی در وقوع این کودتا جایگاهی نداشت.

 

کودتا که با پخش چند صد هزار دلار به اجرا درآمد، مرحله نهایی فرآیند مقابله انگلیس با نهضت ملی کردن نفت ایران بود. چنان که دیدیم نه راهکارهای حقوقی و نه مذاکرات هیاتهای انگلیسی و نه تحریم اقتصادی نتوانست دولت و ملت ایران را از هدف خود که ملی کردن نفت بود، منصرف کند. از این رو کودتا آخرین گزینه استعمار بود. کودتا نه تنها سلطه مجدد انگلیس، بلکه سلطه آمریکا را نیز برای منابع نفتی پدید آورد. اساساً مهمترین وظیفه اصلی دولت برآمده از کودتا حل مساله نفت بود. کنسرسیوم نفتی علاوه بر انگلیس و آمریکا، پای کشورهای دیگری را نیز به منابع نفتی ایران باز کرد.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.