د. عارف بنی حمد در رای الیوم نوشت: در مقابل، ایالات متحده نیز اقدامات نظامی خود در پایگاههایش در خلیج فارس، عراق، دریای مدیترانه و دریای سرخ را تقویت نموده است، تا برای هر گونه حمله و عملیات نظامی ایران یا جنگ های جدیدی در خاورمیانه آماده باشد.

با اینکه در نتیجه نبود اجماع بین المللی در مورد تحریمهای آمریکا علیه ایران، تردیدهایی در خصوص اثرگذاری این تحریمها وجود دارد، قسمتی از تحریمهای مذکور که صادرات نفت ایران و تعاملات موسسات مالی خارجی با بانک مرکزی ایران را هدف قرار داده، باعث نابه سامانی اوضاع اقتصادی و اجتماعی در ایران شده است، که بارزترین مظاهر آن، عبارتند از: افزایش قیمتها در بازارهای ایرانی، افزایش تقاضای ارزهای خارجی در بانکهای داخلی، کاهش قدرت خرید ارز ایران، در نتیجه کاهش ارزش ریال ایرانی، که نیمی از ارزش خود را از دست داد. افزایش نسبت تورّم تا ۱۰درصد و بالا رفتن نسبت بیکاری تا ۱۲ درصد، افزایش قیمتها و کاهش سطح زندگی مردم، پایین آمدن سطح سرمایه گذاریهای خارجی، به دنبال اعلام تصمیم شرکتهای اروپایی مبنی بر خروج از ایران، در نتیجه تحریمهای آمریکا و تظاهرات مردمی در شهرهای مختلف ایران.

در این شرایط، سه سناریو در خصوص آینده تنشها بین آمریکا و ایران مطرح است:

۱-خروج از توافق هسته ای و بازگشت به غنی سازی اورانیوم توسط ایران، این سناریو دیگر دولتهای حامی توافق هسته ای را نیز به سمت برداشتن حمایت خود از ایران، سوق می دهد.

۲-درگیری نظامی؛ احتمال این سناریو زمانی بیشتر می شود که ایران نسبت به بستن تنگه هرمز اقدام کرده و باعث بروز یک بحران نفتی در جهان شود، یا اینکه مستقیما منافع آمریکا در خلیج، عراق و سوریه را هدف گرفته باشد.

۳-انتخاب مذاکره و دست یافتن به یک معامله، در سایه استراتژی دونالد ترامپ در رابطه با تعامل با دشمن، براساس سیاست فشار و تهدید، از طریق فشارهای مختلف و تحریمهای اقتصادی؛ برای واداشتن دشمن به نشستن بر میز مذاکره و ارائه امتیازهایی برای دست یابی به امضای توافقی، موافق با منافع امریکا(چیزی شبیه انچه در الگوی کره شمالی اتفاق افتاد.)

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.