آقای آبه حق دارد مبهوت شود، زیرا می‌بیند از یک‌سو آمریکا بزرگ‌ترین تحریم‌ها را اعمال کرده و موضع ایران در این زمینه به فرمایش رهبر انقلاب استقامت است و بیان «جنگ اقتصادی» نشانه مقابله با آمریکا و اذناب آن با ایران است و از سوی دیگر مسئولان سیاسی به دولت فشار می‌آورند تا معیشت بهتر برای مردم را فراهم آورند و دولت هم بودجه خود را خیلی عادی به مجلس تقدیم و مجلس هم خیلی عادی‌تر آن را تصویب می‌کند و هیچ‌چیز تغییر نمی‌کند و هیچ نشانه‌ای از اعمال سیستم‌های جدید برای مقابله نیست و اسراف و تبذیر همچنان در کشور در جریان است و در یک تعطیلی چندروزه هشت‌میلیون از مردم با اتومبیل‌های شخصی به مسافرت‌هایی می‌روند و راه سه‌ساعته را در ۱۰ ساعت می‌پیمایند و آب و برق و گاز و بنزین را مسرفانه به‌هدر می‌دهند. 

...شاید بخواهد بیاید یک پروژه تحقیقاتی در این زمینه تشکیل دهد یا همه اینها را دلیلی برای تمایل ایران به یک اقتصاد اسراف‌کارانه بداند و فکر کند وقتی ایران در این شرایط چنین چراغ‌سبز می‌دهد حالا ما هم از این نمد برای خود کلاهی دست‌وپا کنیم تا عقب نیفتیم.

آقای آبه حق دارد به تحقیق بنشیند، زیرا در فضای مجازی می‌بیند یک یا چند یا چندین سایت، بزرگ‌ترین اهانت و بدترین القاب را به رئیس‌جمهوری قانونی منتخب مردم و تأییدشده ازسوی رهبر انقلاب می‌دهند و وزیرخارجه را خائن و وطن‌فروش خطاب می‌کنند و آب از آب تکان نمی‌خورد و برخی روزنامه‌ها پا را فراتر می‌گذارند و بهتان‌های ناروا می‌زنند.

البته آقای آبه برخی چیزها را نمی‌داند وگرنه بیشتر مبهوت می‌شد و شاید از پروژه تحقیقاتی خود دست می‌کشید. آقای آبه نمی‌داند که در قرآن ناسزاگفتن حتی به بت‌های پرستیده‌شده منع شده است و مولی علی‌(ع) در جنگ صفین سربازان را از ناسزاگفتن منع کرد، درحالی‌که در ایران برخی سیاسیون ما هم به یکدیگر ناسزا می‌گویند. 

حتما آقای آبه می‌داند که مذاکره برای مذاکره نیست، بلکه برای به‌نتیجه‌رسیدن است. وقتی حاصل چند سال مذاکره و امضای نتیجه مذاکرات به‌جای وفای به عهد و اجرا ازسوی یک فرد به هوا می‌رود، دیگر مذاکره چه حاصلی دارد؟ زیرا این دور تسلسل مذاکره- جرزدن پایان نخواهد داشت. او این درک را از طرف ما دریافت می‌کند اما ظواهر و شواهد سردرگمش خواهد کرد. 

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.