«محمد بن سلمان آل سعود» ولی‌عهد و وزیر دفاع سعودی، در مصاحبه‌ای با روزنامه الشرق الاوسط که روز یکشنبه (۲۶ خردادماه) منتشر شد، روایت جدیدی از آغاز جنگ یمن ارائه کرد.

جنگ یمن روز ششم فروردین سال ۱۳۹۴ آغاز شد و تا امروز ادامه یافته است. مصاحبه بن سلمان در آخر ماه سوم سال پنجم جنگ ارائه شده و با روایتی که یمنی‌ها از آغاز جنگ دارند، در تناقض است.

 

بن سلمان در پاسخ به این سوال الشرق الاوسط که پرسید «چهار سال از عملیات ائتلاف عربی در یمن گذشت. به آنچه در حوزه سیاسی و نظامی محقق شده، چطور می‌نگرید؟ فرصت‌های پایان دادن به بحران یمن چیست بخصوص بعد از حصول توافق‌های استکهلم و بعد از حمله تروریستی که شبه‌نظامیان حوثی به ایستگاه‌های پمپاژ نفت در پادشاهی سعودی و دو فرودگاه نجران و أبها انجام دادند؟» مدعی شد:

«همه فراموش کرده یا خود را به فراموشی زده‌اند که بحران در یمن چگونه آغاز شد».

«عملیات ائتلاف، بعد از تمام شدن همه راه‌حل‌های سیاسی جامعه بین‌الملل آغاز شد. راهکارهایی که بین طرف‌های یمنی و شبه‌نظامیان حوثی مطرح شد. باید اینجا یادآوری کرد که پادشاهی سعودی، پیشگام [حمایت از] راهکاری سیاسی است. اوست که طرح ابتکار خلیج [فارس] را ارائه و از سال ۲۰۱۱ برای انتقال سیاسی مسالمت‌آمیز در یمن تلاش و از گفت‌وگوی ملی حمایت و بیش از هفت میلیارد دلار برای حمایت از اقتصاد و توسعه یمن بین سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۴ هزینه کرده است. تلاش‌های پادشاهی سعودی از سال ۲۰۱۱ با هدف تحقق انتقال سیاسی روان در یمن بوده به طوری که استقلال یمن و حاکمیت و انسجام نهادهای سیاسی و امنیتی آن حفظ شود و وارد وضعیت آشوب نشود. عملاً، طرف‌های یمنی در ریاض، طرح ابتکار خلیجی و مکانیزم اجرایی آن را امضا کردند. همه طرف‌های یمنی از جمله حوثی‌ها در گفت‌وگوی ملی فراگیر یمن حضور داشتند».

روایت صنعاء

روایت بن سلمان، با روایت یمنی‌ها در تضاد است. گزارش‌های خبری نزدیک به صنعاء می‌گوید:

حدود دو ماه بعد از قیام ۱۱ فوریه ۲۰۱۱ (۲۲ بهمن ۸۹) مردم یمن علیه دولت «علی عبدالله صالح»، کشورهای عربی خلیج فارس به رهبری عربستان طرحی (به نام المُبادرة الخلیجیة) برای نجات نفوذ خود در یمن و همچنین نجات صالح (متحد خود) ارائه کردند که در نهایت، معاون او «عبدربه منصور هادی» به قدرت رسید. صالح و ۵۰۰ نفر از اطرافیانش هم مصونیت قضایی گرفتند تا از محاکمه در امان باشند. منصور هادی نیز برای یک مدت دو ساله دوره انتقالی و در فوریه ۲۰۱۲ قدرت را در دست گرفت و بعد از امضای سند گفت‌وگوی فراگیر ملی یک سال دیگر بقای او (یعنی تقریباً یک ماه قبل از شروع جنگ) در این منصب تمدید شد. با تغییر رأس هرم قدرت در سال ۲۰۱۱، تقریباً هیچ تغییری در جهت برآورده شدن خواست مردم معترض حاصل نشد و صرفاً ویترین حکومت تغییر کرد، تا آنکه اعتراض‌ها به رهبری جنبش انصارالله بالا گرفت و منجر شد به برگزاری مذاکراتی میان معترضان و دولت منصور هادی.

نکته مهم در روایت صنعاء که مورد تأیید نماینده وقت سازمان ملل است:

هم‌زمان، جمال بن عُمر اولین فرستاده «مغربی» سازمان ملل در امور یمن از جانب جامعه‌بین‌الملل، میانجی دو گروه درگیر بود. او پنج سال در این سمت بود اما هر چه به جلوتر می‌رفت، فشار عربستان و شورای همکاری خلیج فارس را بیش از پیش احساس می‌کرد تا اینکه کمتر از یک ماه پس از آغاز جنگ (۱۶ آوریل ۲۰۱۵) ناچار شد استعفا کند.

اما دلیل استعفای اولین فرستاده سازمان ملل در امور یمن:

جمال بن عمر پس از استعفا و رها شدن از فشار عربستان، یکی از مهم‌ترین حقایق «روایت آغاز جنگ یمن» را فاش کرد. بن‌عمر دوشنبه ۲۷ آوریل ۲۰۱۵ در مقر سازمان ملل در نیویورک در کنفرانسی خبری گفت «من به اعضای شورای امنیت گفتم که یمنی‌ها زمانی که در حال دستیابی به توافق [برای حل مشکلات خود] بودند، حملات هوایی ائتلاف عربی به رهبری عربستان سعودی آغاز شد».

بنابراین آنچه بن سلمان گفت که مذاکرات به نتیجه نرسید، تناقضی بزرگی است. بن‌عمر نماینده سازمان ملل آوریل ۲۰۱۵ (یک ماه پس از آغاز جنگ) می‌گوید، مذاکرات طرف‌های یمنی تقریباً به نتیجه رسیده بود که عربستان حملات هوایی به یمن را آغاز کرد. بنابراین، طرفی که مذاکره را کنار زد و جنگ نظامی را آغاز کرد، عربستان است.

ادامه روایت بن سلمان:

«متأسفانه ایران از طریق شبه‌نظامیان وابسته به خود، مسیر سیاسی در یمن را تعطیل و اشغال شهرهای یمن و سلطه بر مقدرات کشور یمن را آغاز کرد. پادشاهی سعودی همه فرصت‌ها را برای حل مسالمت‌آمیز در اختیار قرار داد اما ایران روی تحمیل وضع موجود از طریق [انتقال] سلاح در کشورهای عربی حساب کرده بود».

ادامه روایت صنعاء:

چند ماه قبل از استعفای نماینده سازمان ملل در امور یمن، عربستان هم‌زمان با مذاکرات انصارالله و احزاب یمنی با دولت منصور هادی، مشاهده کرد که روال مذاکرات به نفع ریاض نیست و یمنی‌ها در حال نوعی توافق برای اداره کشور (بدون نفوذ ریاض) هستند. به همین دلیل ۲۲ ژانویه ۲۰۱۵ خالد بحاح نخست‌وزیر وقت یمن و دولت او تحت فشار عربستان استعفا کرد تا روند مذاکراتی که به سود ریاض نبود، متوقف شود یا تغییر کند. این اتفاق، نکته دیگری است که روایت بن سلمان را رد و ثابت می‌کند، ریاض روند حل سیاسی را سرکوب و تعطیل کرده است.

نکته بسیار مهم؛ چرا هادی مشروعیت ندارد؟

۲۴ ساعت قبل از استعفای نخست‌وزیر دولت هادی، مدت قانونی ریاست هادی به پایان رسید. لذا در مقابل منطق مخالفان مبنی بر اینکه او مشروعیت ندارد، هادی ناچار شد برای ادامه حضور در قدرت، تن به توافقی با جنبش انصارالله بدهد که هدف آن تدوین یا اصلاحات در قانون اساسی و سیاست اداره کشور بود؛ اموری که احزاب مختلف از جمله احزاب جنوب یمن نیز خواستار آن بودند. عربستان سعودی از این اقدام هادی خشمگین شد و فشار برای استعفای او را آغاز کرد. انصارالله برای ابراز حسن نیت خود که نشان دهد اقداماتش برای تسلط بر قدرت نیست، چند وزارتخانه‌ای را که منصور هادی قولش را به انصارالله داده بود، به احزاب جنوب بخشید تا عملاً ثابت کند به دنبال اصلاح سیاست اداره کشور و تحقق خواسته‌های مردم است. بعد از استعفای خالد بحاح، مذاکرات سیاسی احزاب مختلف یمن، همچنان به ضرر عربستان پیش رفت تا اینکه سرانجام منصور هادی که تحت فشار عربستان قرار گرفته بود، استعفا کرد و به عربستان گریخت حال آنکه دوره ریاستش نیز تمام شده بود و عملاً او رئیس جمهور نبود.

ادامه روایت بن سلمان:

در حالی که گزارش‌های خبری و حتی نماینده سازمان ملل در آن زمان حرفی از ایران یا چیزی به نام «دخالت ایران» نزده‌اند، اکنون بن‌سلمان همه اتفاقات را به ایران مرتبط می‌کند و روایتش را با تأکید بر «قانونی بودن» دولت مستعفی هادی، اینطور ادامه می‌دهد:

«متأسفانه جامعه بین‌الملل آن‌زمان با این شیوه توسعه‌طلبانه و فرقه‌گرایانه ایران برخورد نکرد، لذا از طریق شبه‌نظامیان خود تلاش کرد بر کل یمن مسلط شود. اما ملت یمن و سرانش مقابل این دخالت ایران موضعی تاریخی گرفتند. ما با برادرانمان در ائتلاف، در پاسخ به درخواست دولت قانونی برای حمایت از یمن و مردمش و امنیت ملی خود شتافتیم و تعلل نکردیم. پس پادشاهی سعودی نمی‌تواند حضور شبه‌نظامیانی خارج از نهادهای کشور را در مرز خودمان بپذیرد».

ادامه روایت صنعاء:

بعد از فرار (بحاح) نخست‌وزیر و (هادی) رئیس جمهور مستعفی یمن به عربستان که دوره موقت او نیز به پایان رسیده و رسماً رئیس جمهور نبود، جنگ از ششم فروردین ۱۳۹۴ آغاز شد و در حالی که طبق وعده ریاض به واشنگتن، قرار بود ظرف یک ماه طومار انصارالله در هم پیچیده شود، این جنگ اکنون سال پنجم را پشت سر می‌گذارد و نه تنها ریاض اهدافش را محقق نکرده بلکه جنگ به خاک خودش در دو منطقه جازان و نجران کشیده شده و اخیراً وزیر دفاع دولت نجات ملی یمن وارد خاک عربستان شد و از نیروهایش در خط مقدم بازدید کرد.

ادامه روایت بن سلمان:

«الحمد لله، بیشتر خاک یمن آزاد شده و ما از تلاش‌ها برای رسیدن به حل سیاسی بحران یمن، حمایت کرده‌ایم. اما متأسفانه شبه‌نظامیان حوثی به زیان منافع یمن و ملت عزتمندش، برنامه‌های ایران را به پیش می‌برند… موضع ما در ائتلاف در خصوص تمام شدن بحران یمن خیلی روشن است. ما از تلاش‌ها برای حصول راهکار سیاسی طبق قطعنامه شورای امنیت به شماره ۲۲۱۶ و طرح ابتکار خلیجی و مکانیزم اجرایی آن و نتیجه گفت‌وگوی فراگیر ملی حمایت می‌کنیم و مشارکت طرف‌های یمنی در روند سیاسی را می‌پذیریم اما طبق سه مرجع [که اشاره کردم]».

نکته پایانی؛ ادعای عجیب بن‌سلمان:

«عملیات و حمایت خود از ملت یمن را برای نیل به حمایت، استقلال و حاکمیتش به هر مقدار قیمت، ادامه می‌دهیم. در عین حال، پادشاهی سعودی کار خود در دو سطح انسانی و اقتصادی و در حوزه بازسازی مناطق آزادشده را ادامه می‌دهد. هدف ما فقط آزادسازی یمن از شبه‌نظامیان ایران نیست بلکه تحقق رفاه، ثبات و شکوفایی برای همه مردم یمن نیز هدف ماست».

 

* * *

اکنون که بن سلمان هدفش در یمن را «رفاه مردم یمن» عنوان کرده، نباید نادیده گرفت که (طبق گفته نیویورک تایمز در تابستان سال گذشته)، بیش از پنجاه هزار یمنی تا یک سال پیش به دلیل جنگ کشته شده‌اند. هم‌زمان صدها هزار نفر آواره شده، میلیون‌ها یمنی در معرض گرسنگی، قحطی و بیماری هستند و زیرساخت‌های این کشور که فقیرترین کشور عربی است، ویران شده است. آگوست ۲۰۱۷ (مرداد ۱۳۹۶) وزارت حقوق بشر دولت نجات ملی یمن در صنعاء گزارش داد که شمار مجموع قربانیان یمن در نتیجه محاصره عربستان و امارات و جنگ آنان، ۲۴۷ هزار یمنی جان خود را از دست داده‌اند.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.