دوقطبی شدن فضای انتخابات در ایران چند دوره ایست با برخی از بی‌اخلاقی‌ها، اتهام‌پراکنی‌ها و کاشتن بذر تفرقه از سوی جریانی افراطی همراه شده است. جریانی که حتی ابایی ندارد تا در این کش و قوس‌های سیاسی که به راه می‌اندازد، چشم خود را بر توصیه‌های مقام معظم رهبری مبنی بر ضرورت پرهیز از تفرقه‌افکنی و حفظ وحدت ببندد.

صادق زیبا کلام، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و فعال سیاسی اصلاح طلب در گفت‌وگو با خبرآنلاین نیز با تایید این موضوع که جریان تندرو برای منافع شخصی دست به دوقطبی سازی می‌زند، گفت:طیف‌های رادیکال می‌کوشند تا با کوبیدن دولت و مجلس در شرایط نابسامان اقتصادی بهره‌برداری سیاسی انجام دهند و خود را همراه مردم نشان دهند.

مشروح گفت‌وگوی خبرآنلاین با صادق زیباکلام را در ادامه بخوانید؛

****

آقای زیباکلام! در چند انتخابات اخیر شاهد دوقطبی سازی‌ها و دوگانه‌سازی‌ها خصوصا از سوی برخی طیف های افراطی هستیم تا با سوار شدن بر موج حاصل از این دوقطبی‌ها، آرائی را به سمت خود جذب کنند، اساسا این دوقطبی سازی ها مضر انتخابات هستند یا امری معمول در فضای انتخابات است؟

 اصولگرایان چندسالیست که با ریزش آراء روبرو شده اند، نقطه آغاز آن نیز به دوم خرداد ۷۶ باز می‌گردد. نخستین‌بار در این سال بود که متوجه  این واقعیت تلخ شدند که تا چه میزان پایگاه اجتماعی آن‌ها دچار ریزش شده است. در انتخابات مجلس که حدود پنج ماه آینده برگزار می شود نیز طیف تندرو اصولگرایان با همین مشکل مواجه هستند. البته تندروها خیلی نگران مشارکت نکردن مردم نیستند چراکه در بسیاری از حوزه‌ها که تک نماینده یا دو نماینده هستند بیشتر رقابت‌های قومی و محلی وجود دارد نه سیاسی و حزبی. بنابراین در هر حالت شهرستان‌های کوچک مردم در انتخابات مجلس شرکت دارند چراکه نامزد قوم خود را می‌خواهند حمایت کنند.

افراطیون در حوزه های انتخابیه بزرگ شانس انتخاب شدن ندارند

این تلقی در بین برخی گروه ها و چهره های سیاسی وجود دارد که هرچه میزان نارضایتی عمومی افزایش یابد، در نتیجه آن نرخ مشارکت پایین می آید و شانس آن‌ها بالا می‌رود. تصور می‌کنید دوقطبی‌سازی‌های اخیر و هجمه‌ها علیه دولت نیز با همین هدف انجام می‌شوند؟

در انتخابات مجلس دهم برخی از افراد لیست امید آرای بالای یک و نیم میلیون کسب کردند اما شاهد بودیم که در انتخابات مجلس هفتم، هشتم و نهم برخی از نمایندگان تندرو با مجموع آرای ۳۰۰ هزار نفر به بهارستان راه یافتند. اکنون نیز در تهران همان تعداد رای برای تندروها همچنان وجود دارد اما مشکل اساسی این است که حوزه های انتخابیه بزرگ مثل تهران، اصفهان، مشهد و رشت چه اصولگرایان و چه تندروها هیچ شانسی برای انتخاب شدن ندارند. حتی با توجه به اینکه مشارکت بسیار پایین‌تر خواهد بود. اما همان افرادی که در تهران و دیگر شهرهای بزرگ در انتخابات شرکت می‌کنند به علاوه آرای قومیتی ، در نهایت مجموع نرخ مشارکت کل کشور در انتخابات مجلس را به بیش از ۵۰ درصد می‌رساند و تندروها نیز به این امر آگاه هستند.

دوقطبی‌سازان می‌خواهند خود را مردمی نشان دهند

اما هدف اصلی آن‌ها از دوقطبی کردن انتخابات آن است  که با سوار شدن بر موج نارضایتی‌های عمومی و هجمه و سیاهنمایی علیه دولت و مجلس، خود را همراه با مردم نشان دهند . از سوی دیگر می‌خواهند به جامعه القا کنند که چون سیاست‌های رادیکال و آمریکا ستیزی نبوده است اقتصاد  با معضلات مختلفی مواجه شده است.

مانند استالین می گویند هرکه با ما نباشد دشمن است...

در واقع این طیف از سیاسیون بقای خود را در ایجاد دوقطبی در عرصه سیاسی و اجتماعی می‌بینند و ...

تندروها را اگر از حیث سیاسی بررسی کنیم درست به‌مانند تمامی دیکتاتورهای دیگر هستند. این افراد تندرو نیز به‌مانند استالین معتقدند که هرکه با ما نیست دشمن ما است. اما تنها اصلاح‌طلبان و ترقی‌خواهان نیستند که در برابر تندروها قرار دارند، بلکه آن‌ها افرادی همچون علی لاریجانی، محمدرضا باهنر، احمد توکلی و هرکسی که با تندروها نیست نیز برای آن‌ها دشمن محسوب می‌شود.

برای عناصر رادیکال اقبال عمومی بی‌معنی است

این طیف از سیاسیون خیلی به‌دنبال مشروعیت عمومی با اقبال مردم نیستند. آن‌ها با اتکا بر تشکیلات و رسانه‌هایی که در اختیار دارند در قدرت خود را مطرح می‌کنند. این جریان و افراد متبوع آن به هیچ وجه در میان اکثریت قشر جوان و باسواد مقبولیتی ندارند.اما برای آن‌ها این موضوعات دغدغه نیست.

تندروها براساس منافع خود از رهبری عبور می‌کنند

در شرایطی که سپاه و وزیرخارجه ما را تحریم می کنند و همه از چپ و راست کنار هم قرار می گیرند تا وحدت یکدست در مقابل دشمن خارجی داشته باشند و رهبری انقلاب هم بر ضرورت یکپارچگی تاکید دارند، چرا این طیف از سیاسیون که خود را انقلابی تر و ارزشی تر معرفی می کنند باز هم دنبال دوقطبی سازی و تند کردن فضا هستند؟

تندروها در کلام می‌گویند که ذوب در ولایت هستند اما تجربه این چهار دهه نشان داده است که هرگاه منافع سیاسی و عقیدتی آن‌ها ایجاب کند از اینکه برخلاف بیانات رهبری عمل کنند. در جریان مذاکرات هسته‌ای در حالی که مذاکرات با مجوز رهبری آغاز شد اما این افراد به وضوح با این سیاست رهبری مخالفت می‌کردند و این مذاکرات را خیانت می‌دانستند. واهمه داشتن که برجام در تنش‌زدایی میان ایران و غرب موثر باشد. بنابراین هرگاه بخواهند براساس مصالح سیاسی خود از مواضع رهبری هم عبور می‌کنند.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.