امروز دوم آبان ماه، سالروز تولد، شهید آیت الله بهشتی است، نمونه تمام عیار یک سیاستمدار با اخلاق و متفکری سیاسی اندیش. چهره ای روحانی که بزرگان را همانگونه تکریم می کرد که مردم عامه را. در دلجویی و ارتباط صمیمانه با جوانان همانگونه پیشتاز بود که در ارتباط با نزدیکان و خانواده خودش. مخالفان و منتقدان را دشنام نمی داد و در ارتباط با آنان همچون همفکران و هم مسلکان، برخوردی اخلاق مدارانه داشت. اهل گفت وگو بود و عشق و عقل هردو همپای هم در ارتباطش با همگان پیدا بود.

یادداشتی از محمد سروش محلاتی، فقیه و پژوهشگر که تبار فکری اش به مرحوم مطهری و بهشتی بازمی گردد، را در ادامه می خوانید؛

در سال ۱۳۵۸ که قانون اساسی تدوین می‌شد، اتفاق نظری برای نهاد شورای نگهبان وجود داشت؛ ولی درباره جایگاه و اختیارات آن، مباحثی در مجلس خبرگان مطرح بود.

شهید بهشتی در برابر چند نظر ایستادگی کرد:
 
۱. ورود شورا به تشخیص مصلحت کشور
2. جلوگیری از حضور حقوق‌دانان در شورا (سید محمد خامنه‌ای)
۳. عدم محدودیت زمانی برای اعلام نظر شورا (حسن آیت)
4. دخالت شورا در نهادهای دیگر (رشیدیان)
۵. مسدود شدن راه بازنگری در قانون اساسی درباره شورا (آیت الله منتظری)

شهید بهشتی با مخالفت‌های خود در هر یک از این موارد، شورای نگهبانِ دخیل در همه امور کشور را به شورای نگهبانِ حداقلی با وظایف تعریف شده تبدیل کرد. او به کسانی که از آن شورای نگهبان دفاع می‌کردند گفت: «هیچ وقت عنان کشور و دولت را به دست چند نفر نسپاریم» و گفت: «شما همه جا پای شورای نگهبان را به میان می‌کشید، نمی‌دانم این تا چه حد است؟»

ولی امروز باید تأمل کرد که شورای نگهبان در چه جایگاهی قرار دارد؟ آیا این، همان است؟ آیا شورای نگهبان جنتی، همان شورای نگهبان بهشتی است؟

خلاصه‌ای از سخنرانی در دانشکده فنی دانشگاه تهران - ۱۷ اسفند ۱۳۹۵

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.