علیرضا سلطانی درباره اینکه آیا دولت ترامپ در نهایت گزینه جنگ را در قبال ایران انتخاب می کند گفت: احتمال برنده شدن ترامپ در انتخابات بیشتراز شکستش است و این یک واقعیت است. در فرصت 8 ماهه تا انتخابات آمریکا، احتمال بروز جنگ خیلی پایین است. جنگ به نفع ترامپ نیست.ترامپ نه تنها وارد جنگ با ایران نمی‌شود بلکه سعی می‌کند ایران را وارد فاز مذاکره کند. حالا یا از طریق فشار یا از طریق واسطه و سازوکارهایی مانند آنچه در مورد مکانیسم ماشه بیان شد.

وی در پاسخ به اینکه اگر برجام در زمان جمهوری خواهان امضا می شد پایبندی آنان نسبت به دموکرات ها بیشتر بود گفت: معتقدم اگر برجام در دوره جمهوری خواهان امضا می شد، امکان پایداری آن و تعهد آمریکا بیشتر بود هرچند که رسیدن به توافق با جمهوری خواهان هم می تواند به نسبت دموکرات ها آسانتر باشد و هم سخت تر . آسان تر این این منظر که جمهوری خواهان به نسبت دموکرات ها بیشتر اهل معامله هستند اما سخت به این دلیل که جمهوری خواهان بیشتر روی قدرت سخت متمرکز هستند و چالش اصلی ایران با آمریکا هم بیشتر بر قدرت سخت است.

سلطانی درباره نقش روسیه و چین در مکانیسم ماشه و گفت و گوهای ایران با اروپا نیز گفت: در مکانیزم ماشه اگر خود مکانیسم بخواهد فعال شود هیچ کشوری قدرت مقابله و جلوگیری ندارد. حکایت برجام مانند طنابی است که یک سر آن را ایران و سر دیگر آن را آمریکا گرفته است. یک دسته از کشورها مانند ۳ کشور اروپایی، می خواهند برجام را حفظ و اجرا کنند؛ چین و روسیه با توجه به نزدیکی با ایران در عمل برای حفظ برجام اقدامی نکردند. چینی ها سیاست سکوت، روس ها نیز سیاست انفعال را در پیش گرفتند و ایران برای فعال کردن فرصت های خود در برجام نتوانسته است از این دو کشور کمک بگیرد یا روی آن ها حساب باز کند. توپ های ایران برای حفظ برجام در زمین ۳ کشور اروپایی می چرخد. این ۳ کشور اجماع خاص  خود را دارند. اما چین و روسیه فعالیتی برای حفظ برجام نکردند. برخی معتقدند این دو کشور به عنوان شاهد در این معاهده وجود داشتند. البته می توانند از ظرفیت های خود در شورای امنیت به نفع ایران استفاده کنند. اما بعید به نظر می رسد که چین و روسیه با توجه به مکانیسم ماشه ، قدرت مانوری برای حفظ برجام داشته باشند مگر اینکه معامله ای دیگر بین قدرت های بزرگ بر سر برجام صورت گیرد که سناریوهای آن را قبلا اشاره کردم.

کارشناس اقتصاد سیاسی در پایان در خصوص اینکه در شرایط پیچیده فعلی ایران باید با چه رویکردی با مسائل مواجه شود گفت: در سیاست نباید به مسائل و تحولات و موضوعات نگاه صفر و صدی یا سیاه و سفید داشت. باید همه شرایط ، احتمالات و فرصت ها را در نظر گرفت و متناسب با آن و در راستای منافع ملی پیش رفت. در گام اول باید در داخل کشور و در صدر سیاستگذاری کلان کشور ، یک وحدت واجماع نظر تصمیم گیری شکل گیرد. این اجماع باید متمرکز بر هدف مشخص ، پیش بینی سناریوهای مختلف و تحلیل هزینه و فایده باشد. در گام بعدی ، کاهش  سطح تنش با آمریکاست که بعد از ترور سردار سلیمانی و حمله موشکی ایران به آمریکا به اوج خود رسید هرچند نشانه های کاهش تنش در روزهای اخیر از سوی دو طرف آشکار شده است. فعال کردن ظرفیت های میانجی گرایانه و بهره گیری از این ظرفیت ها در دو سطح منطقه ای و بین المللی نیز اهمیت زیادی دارد. این رویکرد باید همراه با کاهش سطح تنش با کشورهای منطقه به خصوص عربستان سعودی باشد که در این زمینه هم نشانه هایی آشکار شده است که مطلوب است. در کوتاه مدت هم تلاش برای بهره گیری از فرصت ۳۰ روزه کمیسیون مشترک برای رسیدن به توافقی برای برجام با ۳ کشور اروپایی اهمیت دارد تا مانع از ارجاع به شورای امنیت شود. درصورت ارجاع نیز همه سناریوها و شرایط برای جلوگیری از بازگشت تحریم های شورای امنیت باید اندیشیده شود تا سیاست مطلوب ترامپ یعنی شکل گیری اجماع جهانی علیه ایران محقق نشود.

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.