سیدمجتبی حسینی ـ معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ـ در پیام خود به سی و هشتمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر نوشت:

«هوالبصیر

إِنّ لِربِّکُم فی أیّامِ دَهرِکُم نَفَحاتٍ، فَتَعَرَّضُوا لَهُ لعَلَّهُ أن یُصِیبَکُم نفحةٌ مِنها فَلا تَشقَونَ بَعدَها أبدا ...

همانا از سوی پروردگار شما در طول عمرتان نسیم‌هایی می‌وزد، پس خود را در معرض آن‌ها قرار دهید، باشد که نسیمی از آن نفحات به شما بوزد و زان پس هرگز به شقاوت نیافتید.

هنر، فضیلت انسان است که متولد می‌شود تا بار امانت را به درک و درد به جان بخرد و جویای گوهر گمشده باشد که آدمی اگر بخواهد سزاوار «فتبارک الله احسن الخالقین» باقی بماند، باید به تماشای خویش در آبگینه هنر، زلال‌تر شود. شادمانی اندوهناکی است این تولد که تلخ تلخ، جان هنرمند می‌خراشد تا جهان هنر، نوشین و نازنین باشد.

حماسه باشکوهی است «رنجی» که به «گنج» و «دردی» که به «درود» بیانجامد. «جمال» و «جلال» آدمی است هنر و بی‌دریغ در خوش‌حالی و بد احوالی مردمان دیروز و امروز، شریک بوده است که از جان برخاسته و بر جان‌ها نشسته است. شرح شریف هنر در شیدایی روزگار «انقلاب» شنیدنی است. به یاد آوریم زمزمه‌هایی که به لحن و لهجه هنر «فریاد» شد و دستانی که به آرمان هنر، «داستان».

جشنواره‌های فجر، ستایش ستم‌ستیزانی است که به سلاح هنر، صلاح سرزمین خویش را رقم زدند. این روزها نیز که ناگریزان از خشم، به ورطه وطن می‌اندیشند، تن از هنر، رویینه باید کرد و به شوق صلح، به بردباری از هفت خوان بگذریم که جان هنرمندان به تمامی به وصل اندیشیده است و در دریای تلاطم‌ها و تشویش‌ها به لنگر صبر، ساحل سامان بوده‌اند.

رواست که خاصه بدین روزگار، ستایش‌گر همت و هوشیاری هنرمندانی باشیم که به هنگام سوگ و در هوای سور، مردم اندیشند.

تئاتر، همه این سال‌ها، قدم به قدم از «عزلت» به «صحبت» کوچیده و چنان شبیه است به «مردم» که هر دو سوی صحنه تئاتر، می‌تواند «مردم» نام بگیرد. این هم‌هوایی و هم‌احوالی اما به کیمیای گفت و گو رونق گرفته و مقصدش فهم مخاطبان و نشاط شهروندان و توانش هنرمندان بوده است.

جشنواره تئاتر فجر متولد چنین آرمانی است و آن به، که مصائب و مرارت‌های این ایام، پر سیمرغی شد که اهریمن نومیدی را از کمان فرهیختگی و فرزانگی هنرمندان تئاتر به زانو درآورد. این رویداد، تعظیم فروتنانه هنرمندانی است که به مدد نور و نوا و نقش، مردم را به آبادی و آزادی فرا می‌خوانند چنان که رودکی چنگ برگرفت و در «پرده عشاق» بوی جوی مولیان خواند و شعله شوق بخشید.

مدح معرفت هنرمندان و شرح شفقت همکارانم در این روزگار از این قلم برنخواهد آمد و به ناگزیر، خداوندگار هنر را به سربلندی و رستگاری این مهربانان سوگند می‌دهم.»

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.