روزنامه نیویورک تایمز در مطلبی نوشت: قرار بود یک ابزار مالی جدید (اینستکس)، استقلال راهبردی اتحادیه اروپا از ایالات متحده را به ارمغان آورد، اما این پروژه نافرجام نشان داد که این هدف چقدر دست نیافتنی است. اینستکس که در سال ۲۰۱۹ تاسیس شد تا مبادلات تجاری بین ایران و اتحادیه اروپا را تسهیل کند، به نماد تلاش‌های بیهوده اروپا برای استقلال راهبردی از ایالات متحده تبدیل شد.

برای امضاکنندگان اروپایی برجام، خروج ایالات متحده از این توافق یک مسئله مهم راهبردی است. از زمان خروج آمریکا، ایران فعالیت هسته‌ای اش را افزایش داده و اروپا هم در برآوردن تعهدش نسبت به ایران با چالش‌هایی مواجه است.

در تحریم‌های ثانویه ایالات متحده پس از خروجش از برجام، فقط قدرت تجاری این کشور مطرح نیست. در اینجا از قدرت دلار آمریکا در کنترل سیستم مالی جهانی نمی‌توان چشم پوشی کرد. بنابراین دستیابی به ظرفیت مالی مستقل می‌تواند اتحادیه اروپا را به اینستکس نزدیک کند.

اینستکس بخشی از یک سیستم تهاتری است که تحت آن لازم نیست پول از یک خط نامرئی بین ایران و اتحادیه اروپا عبور کند. اینستکس و همتایان ایرانی اش ارزش حمل و نقل از اروپا به ایران و برعکس را در یک سر خط ثبت می‌کنند و مقدار بودجه مناسبی را برای صادرکنندگان و وارد کنندگان در سر دیگر خط در نظر می‌گیرند. این فرایند بر روی کاغد آسان و تحقق آن در دنیای واقعی بسیار مشکل است.

یافتن پرسنل و کارمندان مناسب برای ساز و کار اینستکس دشوار است. این افراد باید در حوزه دیپلماسی و بانکی متخصص و مایل به پذیرش ریسک شخصی باشند، چرا که در معرض تحریم‌های ایالات متحده هستند که می‌تواند به بستن حساب‌های خصوصی منتهی شود.

پس از شعارهای طولانی سرانجام در ژانویه 2019، سه کشور اروپایی تولد اینستکس را اعلام کردند. در همان ماه وزیر امور خارجه آلمان اعلام کرد که ما فقط در مورد زنده نگه داشتن توافق هسته‌ای صحبت نمی‌کنیم، بلکه امکان ایجاد معاملات تجاری را نیز فراهم می‌کنیم. اما در عین حال رهبران اتحادیه اروپا اصرار دارند بر این نکته تاکید کنند که ساز و کار اینستکس کاملا قانونی و مطابق با تحریم‌های ایالات متحده است.

اولین مبادله تجاری با صادرات دارویی یک شرکت آلمانی صورت گرفت که نام آن هنوز آشکار نشده و در ازای این صادرات هیچ وارداتی از سوی ایران به اروپا صورت نگرفته است. اروپا این بار در برابر قلدری ایالات متحده ایستاد.

حتی با وجود ترور سلیمانی و سکوت چند هفته‌ای، اروپایی‌ها باز هم امیدوارند گفتگوی منطقه‌ای را قوت بخشند، و نگرانی‌های ناشی از فشار حداکثری راهبرد ترامپ را تخفیف دهند.

برای اتحادیه اروپا به عنوان همسایه مستقیم خاورمیانه، خطر راهبرد ایرانی پر ریسک ترامپ بسیار بالاست. تجربه اروپایی‌ها به آنها نشان داد که دونالد ترامپ می‌تواند در یک چشم به هم زدن منافع امنیت قاره‌ای را در معرض خطر قرار دهد. آنها همچنین می‌دانند که اجرای یک سیاست خارجه مستقل در یک دنیای دلاریزه شده بسیار دشوار است. آنها هم فوریت مسئله را درک کرده‌اند و هم ناتوانی در اجرای آن را.

از نظر سیاستمداران آلمانی شاید بهتر باشد که برنامه هسته‌ای ایران تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا مهار شود. اگر ترامپ باز هم انتخاب شود، خطر همراهی با ایالات متحده بیشتر از خطر همراهی نکردن است. روسیه و چین هم مدت‌هاست تلاش می‌کنند تا روابط تجاری و وابستگی خود به دلار را کاهش دهند. آنها تا به حال از اینستکس اروپایی و پیوستن به آن استقبال کرده‌اند، اما آلمان این پیشنهاد را رد کرده است.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.