از زمان  آغاز بحران کرونا عربستان سعودی و کشورهای نزدیک به آن سیاست سکوت را برای خود انتخاب کرده اند. این در حالیست که بسیاری از کشورها از فرصت این همه گیری به عنوان شانسی طلایی برای احیای روابط خود با دیگر کشورها دست زده اند. با این حال ریاض سکوت کرده است و حتی دیگر از حملات تند و تیز مقامات سعودی به تهران و حملات لفظی پی در پی و شرط و شروط گذاشتن، خبری نیست. آنها که پیش از این برای تهران شرط و شروط تعیین کرده و تلاش داشتند تا ایران را تحت فشار سیاسی و بین المللی قرار دهند، در دوماه گذشته برای اولین بار در ۵ سال گذشته دست از رقابت برداشته اند.  در مقابل، یاران قدیمی سعودی ها، یعنی اماراتی ها با چرخشی آشکار به سمت کشورمان، گمانه زنی ها در مورد تقسیم بندی های جدید در منطقه را بیشتر کرده اند. حالا عربستان و بحرین تنها کشورهایی هستند که کماکان رویکردی خصمانه نسبت به تهران دارند. با صباح زنگنه کارشناس مسائل خاورمیانه در مورد رویکرد تازه ریاض به گفتگو نشسته ایم:

مدتی است که عربستان و در ادامه آن بحرین، در مقابل ایران سکوت اختیار کرده و برخلاف گذشته تمایلی به جدل های لفظی علیه کشورمان به خرج نمی دهند. شما علت این سکوت را چه می دانید؟

ظاهرا مسئولان سعودی بیشتر درگیر کرونا و کنترل آن در مرزهایشان هستند و مانند دیگر کشورها قوای خود را برای حل این معضل گذاشته اند. اما این همه ماجرا نیست، فشارهایی که از نظر سیاسی، اقتصادی و نظامی بر روی عربستان وجود دارد، مشکلات بسیاری را برای این کشور به وجود آورده است. برخلاف امارات که متوجه شده منافعش ایجاب می کند تا رویکرد جدیدی داشته باشد و از رویه قبلی خود فاصله بگیرد، عربستان هنوز چنین احساسی نکرده است. با این حال ترجیح داده که در مورد تغییر رویه ابوظبی ساکت بماند.. من بعید می داند که باتوجه به شرایط فعلی که برای این کشور پیش آمده، در ریاض آنها به فکر یک استراتژی آگاهانه و عاقلانه در قبال منطقه و روابط خود با دیگر کشورها داشته باشند.

عربستان به طور مرتب و متوالی در حال شکست خوردن در یمن است. این شکست ها قدرت تعادل و توازن فکر و اندیشه و حتی اقدام را مشکل کرده است.

با این حساب می شود گفت که عربستان دست به نوعی اولویت بندی در حل مشکلاتش کرده و فعلا دشمنی با ایران و پرداختن به موضوعات مرتبط با کشورمان در اولویت ریاض نیست. مشکلاتی که سعودی ها با آن سرگرم هستند و باعث شده تا به نوعی در منطقه منفعل عمل کنند، کدامند؟

هر اقدامی که عربستان اخیرا انجام داده، به خسارت بیشتر به این کشور انجامیده است.آنها سعی کردند در یمن به جنوبی ها امکانات بیشتری بدهند اما به اختلافات بیشتر میان بخش های مختلف این کشور انجامید که عربستان را در یک مخمصه جدید قرار داد. کنار کشیدن امارات از اتفاقات یمن،به معنای خالی کردن پشت عربستان بود که باعث شد توان مدیریت صفحه شطرنج یمن از دست ریاض خارج شود.عربستان نیروهایی را به مناطق نفت خیز یمن فرستاد اما همین مناطق به دست انصارالله افتاد و یک شکست دیگر هم برای آنها ثبت شد،توافق ریاض عملی نشد و آتش بسی که سعودی ها برای آن برنامه ریزی کرده بودند، شکست خورد. همه اینها باعث شده تا سعودی ها با احساس شکست مواجه شوند و در کارهایشان گره بیفتد و این گره ها خودشان را در تصمیم گیری های مقامات این کشور نشان می دهند.

این اتفاقاتی که در یمن افتاده و سکوت سعودی ها در منطقه و چرخش اماراتی ها و.. می تواند شروعی برای تقسیم بندی های جدید منطقه ای باشد؟

عربستان در وهله اول باید تصمیم بگیرد که به جنایاتی که در یمن اتفاق می افتد پایان دهد. خرید تسلیحات برای کوبیدن این کشور را متوقف کند. اما سخن تا عمل تفاوت بسیاری دارد و سعودی ها در عمل چندان تمایلی به تغییر وضع موجود نشان نمی دهند. هر وقت بن سلمان بتواند مشکلاتی که در یمن ایجاد کرده را برطرف کند، ما می توانیم منتظر اتفاقات و تغییرات در منطقه باشیم. اما پیش زمینه هر تغییری مستلزم حل بحران یمن است.

اتفاقاتی که برای عربستان در حال وقوع است و این کشور را در بحران قرار داده، هشداری برای ریاض است که اگر بتواند آن را دریافت کند، به اصلاحات اساسی در سیاست خارجی خود دست خواهد زد. عربستان در فروش نفت شکست خورده و آن چیزی که سالها مایه مباهات آنها بود از بین رفته است و با نفتی که قیمتی بسیار پایین دارد، دولت این کشور نمی تواند نیازهایش را برطرف کند. حتی ریاض برای برطرف کردن نیازهای روزمره اش هم نیازمند کمک های صندوق بین المللی و نهادهای این چنینی و بورس های جهانی است.این وضعیت برای سعودی ها فاجعه بار است.

در چنین شرایطی که در منطقه وجود دارد و با سکوتی که عربستان فعلا آن را انتخاب کرده، باید منتظر چه چیزی در خاورمیانه باشیم؟

اگر عقلانیت در ریاض وجود داشته باشد و نیروهای دیگری به غیر از بن سلمان خودی نشان داده و مسیر عقلانیت را به او نشان دهند، ممکن است که دو قطبی که در خاورمیانه وجود دارد، برطرف شود. چرا که عربستان دیگر عملا توان و کشش دشمنی ها را ندارد و برای رد شدن از بحران هایی که با آن رو به روست، نیاز به روابط خوب با دیگر کشورهای منطقه دارد. اما در عمل حالا از هر وقت دیگری تنهاتر است و تنها بحرین است که هنوز هوای آنها را دارد و سیاست های دیکته شده سعودی ها را می پذیرد. از طرفی دیگر آمریکا هم حمایتی از آنها نمی کند و تنها در ظاهر متحد عربستان به حساب می آید.

اما متاسفانه در ریاض عقلانیت وجود ندارد و کسانی که می توانستند در این شرایط به کمک سیستم بیایند، قبلا حذف شده اند. برای همین نمی توانیم بگوییم که می شود منتظر تغییرات شگرفی حداقل در کوتاه مدت باشیم.

زمانی که روابط بین تهران و ریاض قطع شد، سعودی ها توانستند اجماعی علیه ایران در میان کشورهای عربی ایجاد کنند. اما به مرور این نفوذ کم تر شد و کشورهایی که در ابتدا در کنار عربستان به تهران می تاختند، پا پس کشیدند.  با چرخش امارات از سمت عربستان به سوی ایران می شود منتظر چرخش های دیگری بود؟

فعلا این تنها بحرین است که اراده اش را در اختیار عربستان قرار داده است. متحدان دیگری که وزنه ای به حساب بیایند و سیاست های عربستان را هم بپذیرند تقریبا وجود ندارند. مصر و کویت و... که قبلا متحد به حساب می آمدند، حالا دیگر منتقد سیاست های ریاض هستند.قطر و امارات مخالفت های خود را علنی کرده اند و انتظار می رود چنین چرخش هایی افزایش هم بیابد .خود عربستان هم چرخش هایی از خود نشان داده. به دنبال ترمیم روابط با سوریه است و از قدرت گرفتن جریان های اخوانی نگران است. برای همین با ترکیه بر سر لج افتاده است. به نظر می رسد که سعودی ها به دنبال اصلاح روابط خود با سوریه هستند و این می تواند یک مقدمه برای ادامه تغییرات باشد. اما این اتفاق به سرعت نخواهد افتاد. در مورد سوریه، ریاض احساس خطر می کند و به نظر می رسد پرونده آن به خالد بن سلمان سپرده شده باشد. اگر این موضوع صحت داشته باشد می شود منتظر تغییراتی در روابط با سوریه و حتی لبنان بود. اما در دیگر موارد، سیاست واحدی از سوی ریاض مشاهده نشده است.

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.