جنگ ترامپ و جمهوری‌خواهان علیه دموکراسی آمریکایی

در مقاله جوزف استیگلیتز که در وبسایت پراجکت سیندیکیت  ( Project Syndicate ) منتشر شده، آمده است: همانطور که از رفتار دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده و هم‌حزبی‌های جمهوری‌خواه وی در طی چهار سال گذشته کاملاً روشن شده است، دموکراسی آمریکا نیز در انتخابات امسال در لبه پرتگاه قرار دارد. بدون پیروزی قاطع دموکرات ها در همه سطوح، حکومت اقلیت جمهوری‌خواه برای مدت نامحدودی ادامه خواهد یافت.

«جمهوری‌خواهان علیه جمهوریت» ترامپ

برنده نوبل اقتصاد در ادامه نوشت:

«در تاریخ آمده است نرون -امپراتور روم- در حین سوختن رم کرک (نوعی ویولون) می‌نواخت. دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده، هم در حالی که کالیفرنیا می سوزد، لینک‌های مربوط به ضرر مالی ناشی از زمین‌های گلف خود را برجسته می‌کند. این روزها در حالی که بیش از ۲۰۰هزار آمریکایی بر اثر ابتلا به کرونا جان خود را از دست داده اند، آزمایش کرونای رئیس‌جمهور و بانوی اول مثبت اعلام شد.

همچون نرون، بدون شک از ترامپ نیز به عنوان یک شخصیت سیاسی با خوی بی‌رحمانه، غیرانسانی و احتمالاً دیوانه یاد خواهد شد.

تا همین اواخر، اکثر مردم در سراسر جهان از طریق کلیپ های کوتاهی از دروغ و یاوه‌های پوچ ترامپ در اخبار شبانه یا رسانه‌های اجتماعی، در دوزهای پایین‌تری در معرض این فاجعه آمریکایی بودند. اما در اواخر ماه سپتامبر ، ده‌ها میلیون نفر یک نمایش ۹۰دقیقه‌ای را تحمل کردند که به عنوان «مناظره» ریاست جمهوری معرفی شد و در آن دونالد ترامپ به روشنی نشان داد که رئیس جمهور نیست و یا چرا بسیاری از مردم سلامت روانی او را زیر سوال می‌برند.

به طور حتم، طی چهار سال گذشته، جهان شاهد آن بوده است که این دروغگوی بیمار رکوردهای جدیدی ثبت کرده است؛ از جمله ثبت حدود ۲۰ هزار دروغ یا اظهارات گمراه‌کننده از اواسط ماه جولای، بر اساس گزارش واشنگتن‌پست. چه نوع مناظره‌ای می‌تواند وجود داشته باشد وقتی‌که یکی از دو کاندیدا فردی بی‌اعتبار بوده و اساساً هدف وی از حضور در سالن مناظره، بحث و گفت‌وگو کردن نیست؟

وقتی از وی در مورد افشاگری اخیر نیویورک تایمز -که نشان می‌داد که دونالد ترامپ تنها ۷۵۰ دلار برای مالیات بر درآمد فدرال آمریکا در سال‌های ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ پرداخته و سال‌ها قبل از آن چیزی پرداخت نکرده است- سوال شد، ترامپ ابتدا برای پاسخ مردد بود و سپس بدون ارائه هیچ مدرکی ادعا کرد که "میلیون‌ها دلار" پول پرداخت کرده است. او به وضوح هر پاسخی را که فکر می‌کرد کار را به سمت موضوعی راحت‌تر پیش می برد، ارائه می داد، بدون اشاره به هیچ دلیل موجهی که کسی گفته‌اش را باور کند.

رفتارهای انتخاباتی ترامپ تهدید صریح علیه دموکراسی است

حتی نگران کننده‌تر، امتناع ترامپ از نکوهش سفیدبرترپنداران (برتری‌طلبان سفیدپوست) و گروه‌های تندرو خشن مانند «پسران مغرور» -که وی به آنها دستور داد «عقب بمانید و آماده باشید» *- همراه با خودداری وی از تعهد به انتقال مسالمت‌آمیز قدرت و تلاش مداوم برای مشروعیت‌زدایی از روند رای گیری پستی بود. رفتارهای ترامپ در آستانه انتخابات به طور فزاینده‌ای یک تهدید صریح برای دموکراسی آمریکا است.

* (اصطلاح " Stand back and Stand by " که ترامپ خطاب به گروه راستگرای رادیکال "پسران مغرور" اظهار داشت، بصورت تحت‌اللفظی به معنای "عقب بایستید و بایستید" است. اما معنای درونی و ضمنی این اصطلاح اندکی متفاوت است. Stand back علاوه بر عقب ایستادن بطور ضمنی به معنای " از دور ایستادن و تماشا کردن " و نیز " متوقف کردن اقدامات در حال انجام " است. همچنین " Stand by " اصطلاحی رایج در ادبیات نظامیان بوده و استعاره از " ایستادن در حالت آماده‌باش " است. وقتی فرمانده به سربازان دستور Stand by می‌دهد به نوعی از آن‌ها می‌خواهد آماده دستور حمله بایستند.)

زمانی‌که که من در گری -واقع در ایالت ایندیانا- بزرگ می‌شدم، درباره فضیلت قانون اساسی ایالات متحده -از دادگستری مستقل و تفکیک قوا تا اهمیت کنترل و حفظ تعادل نهادهای قانونی- آموختم که پدران قانون‌گذار ما مجموعه‌ای از نهادهای بزرگ را ایجاد کرده‌اند. (اگرچه آن‌ها وقتی اعلام کردند که همه مردم برابر هستند، تا زمانی که زن یا رنگین‌پوست نباشند، بخاطر تزویر و دورویی گناهکار بوده اند.)

هنگامی که من در اواخر دهه 1990 به عنوان اقتصاددان ارشد در بانک جهانی خدمت می‌کردم، با همکارانم به سراسر جهان سفر می‌کردیم و در مورد روش صحیح حکومت‌داری و نهادهای کارآمد، برای دیگران سخنرانی می‌کردیم و اغلب ایالات متحده به عنوان مصداق عالی این مفاهیم مطرح بود.

هنجارهای سیاسی علیه قانون اساسی

استیضاح ترامپ / اوکراین گیت

اما وضعیت کنونی روایت دیگری است. ترامپ و جمهوری‌خواهان حامی او بر روی پروژه آمریکایی سایه افکنده‌اند تا به ما یادآوری کنند که نهادها و نظم برآمده از قانون اساسی‌مان چقدر شکننده -و به گفته برخی ناقص- است.

ما کشور قوانین هستیم، اما این هنجارهای سیاسی هستند که باعث کارایی سیستم می‌شوند . هنجارها انعطاف‌پذیر، و در عین حال شکننده هستند.

وقتی جورج واشنگتن، اولین رئیس جمهور آمریکا، تصمیم گرفت که فقط دو دوره خدمت کند، هنجاری را ایجاد کرد که تا زمان ریاست‌جمهوری فرانکلین روزولت شکسته نشد. پس از آن، با یک اصلاحیه قانون اساسی محدودیت دو دوره‌ای ریاست‌جمهوری تعریف شد.

در طول چهار سال گذشته، ترامپ و جمهوری‌خواهان حامی او علاوه بر رسوا کردن خود، هنجارشکنی را به سطح جدیدی رسانده و نهادهایی را که قرار است مدافع آن باشند را تضعیف می‌کنند. دونالد ترامپ به عنوان نامزد انتخابات در سال ۲۰۱۶ از انتشار اظهارنامه مالیاتی خودداری کرد. وقتی که وارد دفتر ریاست‌جمهوری شد، بازرسان عمومی را به دلیل انجام وظایف خود اخراج کرد، بارها از تعارض منافع چشم پوشی کرد و با سوءاستفاده از موقعیت و قدرت خود بهره برد، دانشمندان مستقل و سازمان‌های مهم تخصصی و کارشناسی را تضعیف کرد، سعی در سرکوب آشکار رای‌دهندگان داشت و در تلاش برای بدنام کردن مخالفان سیاسی خود، به اخاذی از یک دولت خارجی روی آورد.

جنگ ترامپ و جمهوری‌خواهان علیه دموکراسی آمریکایی

«جمهوری‌خواهان علیه جمهوریت» ترامپ

به همین دلیل ، ما آمریکایی ها اکنون در این فکرفرورفته‌ایم که آیا دموکراسی ما دوام خواهد آورد؟ بالاخره یکی از بزرگترین نگرانی‌های بنیانگذاران این بود که ممکن است یک سیاستمدار عوام‌فریب ظهر کرده و سیستم از درون نابود کند. و تا حدودی به همین دلیل است آن‌ها با اعمال روش "کالج الکترال" در سیستم انتخاباتی، به ساختاری از دموکراسی با نماینده غیرمستقیم روی آوردند که قرار بود متضمن تطبیق و توازن باشد.

اما پس از 233 سال، ساختار نهادی دیگر به اندازه کافی قدرتمند نیست. جمهوری‌خواهان -به ویژه در مجلس سنا- در مسئولیتی که برای بررسی صلاحیت یک مدیر اجرایی خطرناک و نامنظم به عهده دارند، کاملاً شکست خورده‌اند؛ چرا که رئیس‌جمهور علناً در حال جنگیدن علیه نظم برآمده از قانون اساسی و روند انتخابات دموکراتیک در ایالات متحده است.

نقشه راه نجات دموکراسی

یک مسئولیت دلهره‌آور پیش روی آمریکا است. علاوه بر پرداختن به شیوع خارج از کنترل کرونا، افزایش نابرابری و بحران آب و هوایی، نیاز مبرم به نجات دموکراسی آمریکا نیز وجود دارد. با توجه به اینکه جمهوری‌خواهان مدت‌ها است که از سوگندهای خود در امور رسمی غافل شده‌اند، زمان  جایگزین کردن هنجارهای دموکراتیک با قوانین فرارسیده است. اما این آسان نخواهد بود؛ در یک نگاه کلی، هنجارها اغلب به قوانین ترجیح داده می‌شوند، چراکه راحت‌تر می‌‌توانند با شرایط آینده سازگار شوند. به ویژه در جامعه منازعه‌آمیز آمریکا که همیشه افرادی که مایل به دور زدن قانون هستند وجود دارند و ضمن احترام به متن قوانین، روح آن‌ها را نقض کنند.
 
اما وقتی طرف دیگر طبق قوانین بازی نمیکند، باید محافظ‌های محکم‌‌تری تعریف شود. خبر خوب این است که ما در حال حاضر یک نقشه راه داریم . لایحه «برای مردم» که در اوایل سال ۲۰۱۹ توسط مجلس نمایندگان تصویب شد، دستورکار گسترش حقوق رأی، محدود کردن کنترل جناحی، تقویت اصول اخلاقی و امحدودسازی تأثیر پول‌های اهداکنندگان خصوصی در امور سیاسی را تعیین کرده است.

خبر بد این است که جمهوری‌خواهان می‌دانند که در بیشتر موضوعات مهم سیاسی روز به طور فزاینده‌ای در اقلیت هستند. آمریکایی‌ها خواهان کنترل سختگیرانه‌تر حمل سلاح، حداقل دستمزد بالاتر ، مقررات منطقی زیست‌محیطی و مالی، بیمه درمانی مقرون‌به‌صرفه، گسترش بودجه بخش آموزش پیش دبستانی، دسترسی بهتر به دانشگاه و افزایش محدودیت‌ها برای تأثیر پول در سیاست هستند.

اراده صریح اکثریت -در صورت اعمال- حزب جمهوری‌خواه را در موقعیتی غیرممکن قرار می‌دهد: جمهوری‌خواهان نمی‌توانند دستورکار غیرمردمی خود را دنبال کنند و همزمان از یک حکمرانی صادقانه، شفاف و دموکراتیک نیز حمایت کنند. به همین دلیل است که اکنون فیل‌ها علناً به جنگ علیه دموکراسی آمریکایی برخاسته‌اند، و برای سلب حقوق رأی‌دهندگان، سیاسی کردن دادگستری و دیوان‌سالاری فدرال تلاش مضاعف به خرج می‌دهند. جمهوری‌خواهان همچنین می‌توانند از طریق تاکتیک‌هایی مانند « جری‌مندرینگ حزبی »* قوانین را بطور دائمی در حاکمیت اقلیت قفل کنند.

* جری مندرینگ (Gerrymandering) یا تعیین غیرمنصفانه‌ حوزه‌‌های انتخابی ، یک ترفند انتخاباتی است که اجازه دستیابی به نتایج مطلوب انتخابات را به یک حزب خاص -بالأخص حزب حاکم- می‌دهد. در این تاکتیک سیاسی برای کاهش اثرگذاری جمعیت‌های خاص مانند یک گروه سیاسی، قومی، نژادی و زبانی، حوزه‌ها و مناطق انتخاباتی به‌گونه‌ای طراحی می‌شوند که حزبی که از مزیت اکثریت آرای عمومی برخوردار است، امکان پیروزی در انتخابات را نداشته باشد. درواقع یک حزب با این کار برای خود مزیت سیاسی ناعادلانه‌ای را می‌سازد.

دموکراسی آمریکایی در لبه پرتگاه

از آنجا که حزب جمهوری‌خواه معامله خود را با شیطان قبلاً انجام داده است، هیچ دلیلی وجود ندارد که انتظار داشته باشیم جمهوری‌خواهان از تلاش‌ها برای تجدید و محافظت از دموکراسی آمریکا حمایت کنند.

تنها گزینه باقی‌مانده برای آمریکایی ها تحقق پیروزی قاطع دموکرات‌ها در همه سطوح در انتخابات ماه آینده است.

دموکراسی آمریکایی در لبه پرتگاه است. اگر سقوط کند، دشمنان دموکراسی در سراسر جهان پیروز خواهند شد.

دونالد ترامپ و جمهوری‌خواهان

جوزف استیگلیتز ( Joseph E Stiglit) ، برنده نوبل اقتصاد ، استاد دانشگاه کلمبیا و اقتصاددان ارشد در موسسه روزولت است.

وی همچنین نویسنده کتاب پرفروش «ملاقات دوباره جهانی‌سازی و نارضایتی‌های آن: ضدجهانی‌سازی در عصر ترامپ، هزینه نابرابری و سقوط آزاد» است.

جو استیگلیتز در زمان ریاست‌جمهوری بیل کلینتون رئیس شورای مشاوران اقتصادی کاخ سفید و اقتصاددان ارشد بانک جهانی  بود که توسط مجله تایم به عنوان یکی از 100 فرد متنفذ جهان معرفی شد.

جوزف استیگلیتز

آخرین کتاب جوزف استیگلیتز « ملت، قدرت و منفعت؛ سرمایه‌داری مترقی برای عصر نارضایتی » ( People, Power, and Profits: Progressive Capitalism for an Age of Disconten ) است.

نشریه نیویورکر درباره این کتاب نوشته است: گزارش معتبری از خطرات بازارهای بی‌قیدوبند و سیاست های پولی است که ملت، قدرت و منفعت یک آمریکای غرق در بحران را نشان می‌دهد. اگرچه مردم آمریکا بسیار دور از قدرت هستند اما جوزف استیگلیتز از طریق چشم انداز خود از سرمایه‌داری مترقی ، با مجموعه‌ای جامع از تغییرات سیاسی و اقتصادی ، یک مسیر جایگزین پیش رو فراهم می‌کند.

ملت فدرت و منفعت

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.