ماجرای شب شهادت حاج قاسم از زبان یک رفیق قدیمی

به مناسبت سالگرد شهادت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی فرمانده سابق نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برنامه گفت‌وگو محور یک و بیست دقیقه را تولید شده است که در این مجموعه گفت‌وگو‌ها قرار است تا همرزمان و دوستان شهید سلیمانی درباره ابعاد مختلف شخصیت سردار سلیمانی مطالبی را بیان کنند.

در ادامه می‌توانید دومین قسمت از این برنامه را با حضور سید ابوالحسن مهدوی رئیس اسبق فدراسیون هندبال جمهوری اسلامی ایران و دوست دوران نوجوانی سردار سلیمانی را مشاهده کنید.

در ادامه می‌توانید مهم‌ترین بخش‌های سخنان ابوالحسن مهدوی را مطالعه کنید:

*حاج قاسم سلیمانی شخصیت بزرگ و کاملی دارد.

*از سال ۱۳۵۴ در زورخانه جهان در کرمان با حاج قاسم سلیمانی آشنا شدم.

*حاج قاسم در رشته کاراته و در ورزشگاه کارگران فعالیت می‌کرد، اما بدنسازی و پرورش اندام رشته‌های اصلی ورزشی سردار سلیمانی بود.

*سردار سلیمانی برای امرار معاش بهتر از قنات ملک به کرمان آمده بود و مامور سازمان آب شده بود. او حتی چند ماه در یک کبابی هم کار کرده بود.

*خاطرات خوب و خوشی از دوران نوجوانی با حاج قاسم دارم، او در منزل ما نیز رفت و آمد داشت.

*قبل از انقلاب به حاج قاسم گفتم که آیا تمایل داری که به سینما بروی و پاسخ او منفی بود. او از رفتن من هم به سینما ممانعت کرد.

*پیش از حاج قاسم وارد سپاه شدم و دو سال فرمانده بسیج شهرستان کرمان شدم، همین موقع بود که به مرور وارد بسیج شد.

*سردار پوریانی که یکی از دوستان مشترک من و حاج قاسم بود باعث شد تا حاج قاسم وارد بسیج و سپاه شود.

*شهادت سردار سلیمانی برای ما بسیار غیر منتظره بود. البته او با شیدایی کامل به دنبال شهادت بود.

*شهادت تنها هدف سردار سلیمانی نبود بلکه می‌خواست از این راه به شهد شهود و بزم وصال برسد.  

*دو ماه قبل از شهادت سردار سلیمانی را ملاقات کردم و از صبح تا ظهر در منزل او بودم.

*خوش طبعی یکی از خصلت‌های حاج قاسم سلیمانی بود و همیشه صورت او خندان بود.

*اتاق‌های منزل شهید سلیمانی مزین به تصاویر شهدا بود. حاج قاسم با شهدا زندگی می‌کرد و از آن‌ها الهام می‌گرفت.

* حاج قاسم پیش از شهادتش یک انگشتر و تسبیح را به دوستانش می‌دهد تا به زینب دخترش بدهند.

*در دوران دفاع مقدس به خواست حاج قاسم در عملیات‌ها به جبهه می‌رفتم، دستور‌های خاص حاج قاسم را اجرا می‌کردم.

* خاطره همرزم و دوست قدیمی حاج قاسم از نگرانی او برای مشکلات اسرای عراقی در عملیات بیت المقدس.

*سخنان حاج قاسم در پاسخ به اظهار نظر یک قاضی معروف  درباره اسرای عراقی.

*رفاقت من با حاج قاسم پس از دفاع مقدس نیز ادامه داشت و با او رفت و آمد خانوادگی داشتم.

*حاج قاسم یک بار از من پارچه کعبه خواست و همسرم پارچه را به او نداد. اما او گفت که این برای سید است و برای تو نیست.

*سردار سلیمانی ۸ سال در جبهه‌های جنوب و کردستان، ۹ سال مسئول امنیت جنوب شرق و ۲۲ سال هم فرمانده نیروی قدس سپاه بود.

*سردار سلیمانی سال ۱۳۸۱ بازنشست شده بود و می‌توانست مانند سایر دوستانش به دنبال کار‌های اقتصادی و سیاسی برود. اما راه و سلوک او این اجازه را به وی نداد تا هنگام شهادتش به عنوان یک سرباز ولایتمدار به کار خود ادامه داد.

*ماجرای شب شهادت حاج قاسم از زبان یک رفیق قدیمی؛ دو نفر به من خبر شهادت سردار سلیمانی را دادند، یکی سردار کریمیان پیک مخصوص سردار سلیمانی و دیگری سردار پلارک.

*می دانستم حاج قاسم شهید می‌شود، اما باورش سخت و مانند یک شوک بزرگ بود.

*یاد، کار و خون شهید سلیمانی بالاتر از خود شهید سلیمانی است. هزاران سلیمانی در حال خروش هستند.

*دختر شهید سلیمانی کمتر از حاج قاسم نیست و یک مبارز کامل است. او دوره‌های دیده و بسیار امیدوار است که بتواند شخصا انتقام بگیرد.

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.