به ترتیب، تعرفه‌هایی بر واردات محصولاتی نظیر ماشین‌های شست و شو، صفحات تولید نیروی الکتریکی خورشیدی، آلومینیوم و فولاد وضع شدند. پس از آن نیز دولت آمریکا تعرفه‌هایی علیه واردات گستره‌ای از محصولات از چین وضع کرد. پس از گذشت یک سال، هنوز هم تعرفه‌های وضع شده برقرارند و هر از چند گاهی زمزمه‌هایی از وضع تعرفه‌های دیگر نیز شنیده می‌شود. این همه در فضای نظری یک مدل اقتصادی تبعاتی دارد. در چنین مدلی، تعرفه‌ها موجب تغییر در قیمت‌های نسبی می‌شوند. تغییر در قیمت‌های نسبی بر تقاضای کالاهای وارداتی در میان خانوارها و بنگاه‌ها اثری منفی می‌گذارد و بر تقاضای محصولات حمایت شده داخلی می‌افزاید. چنین تغییری با هزینه‌ای فراوان و غالبا غیر قابل توجیه به رونق تولید داخلی و اشتغال در برخی از بخش‌های اقتصادی می‌انجامد. شرکای تجاری نیز نظیر چین، در عکس‌العمل به افزایش تعرفه‌ها، موانع تعرفه‌ای در برابر صادرات به وجود می‌آورند که به کاسته شدن صادرات و اشتغال در برخی از بخش‌های دیگر اقتصادی می‌انجامد. البته در مدل‌های نظری اقتصاد افزایش تعرفه‌ها تبعات دیگری نیز دارد که می‌توان در جایگاه دیگری به تفصیل به آن پرداخت. اما تاثیرات رفاهی تعرفه‌ها همواره مورد مطالعه بسیاری از مدل‌های نظری اقتصادی بوده است. برای مثال، «رلف آسا» (دانشگاه زوریخ) در مطالعه‌ای که اخیرا توسط «انجمن اقتصادی آمریکا» منتشر شد، به بررسی تاثیرات نظری تعرفه‌ها بر قیمت‌های تعادلی و رفاه عمومی می‌پردازد. وی همچنین شواهدی آماری از چند و چون این تاثیرات ارائه می‌کند. با بهره بردن از یافته‌های مطالعه فوق‌الذکر و مطالعات مشابه دیگر، «پابلو فجلبام» (دانشگاه کالیفرنیا در لس‌آنجلس)، «پنلپی گلدبرگ» (دانشگاه پیل و بانک جهانی)، «پاتریک کندی» (دانشگاه کالیفرنیا در بریکی) و «آمیت خندلوال» (دانشگاه کلمبیا) در پژوهشی که در اسفند ماه سال ۱۳۹۷ نتایج اولیه آن منتشر شد، تخمینی از تاثیرات مخرب رفاهی تعرفه‌های اخیر در آمریکا ارائه کرده‌اند - ایشان این هزینه‌ها را تاکنون در حدود هشت میلیارد دلار تخمین زده‌اند. «مری آمیتی» (بانک مرکزی آمریکا)، «استفن ردینگ» (دانشگاه پرینستون) و «دیوید واینشتاین» (دانشگاه کلمبیا) نیز در پژوهشی که نتایج اولیه آن در اسفند ماه سال ۱۳۹۷ منتشر شد، به ارزیابی تاثیراتی مشابه پرداخته‌اند. تخمین‌های ایشان حاکی از آن است که به واسطه تعرفه‌های اخیر تاکنون ماهانه در حدود یک و نیم میلیارد دلار از درآمد حقیقی آمریکا کاسته شده است.  مطالعات فوق‌الذکر نمونه‌هایی از تحلیل علمی در اقتصاد ارائه می‌دهند که غالبا حاصل تلفیقی هستند از مدل‌های بهینه‌یابی و تعادلی (مثال: مطالعه «زلف أسا») به همراه ارزیابی شواهد آماری (مثال: مطالعه‌ «پابلو فجلبام» و همکاران و مطالعه‌ «مری آمیتی» و همکاران). بنا بر کنجکاوی‌ها و توانایی‌های شخصی، بخشی از اقتصاددانان تنها به جنبه‌های نظری علاقه‌مندند و بخشی تنها به ارزیابی‌های آماری. برخی از اقتصاددانان نیز هم دستی بر آتش نظریات اقتصادی دارند و هم مهارتی در مطالعات آماری. فارغ از علاقه‌مندی‌های شخصی اقتصاددانان، اما دانش امروزین اقتصاد نه تنها بر مدل‌های نظری اتکا می‌کند، بلکه به ارزیابی‌های آماری نیز تکیه می‌کند.

کتاب «کلیات علم اقتصاد» که توسط «دارون عجم اوغلو» (دانشگاه ام.آی.تی)، «دیوید لیبسون» (دانشگاه هاروارد) و «جان لیست » (دانشگاه شیکاگو) نوشته شده است و اخیرا توسط «سید علیرضا بهشتی شیرازی» و «محمدحسین نعیمی‌پور» به فارسی ترجمه شده است، بی‌گمان بهترین روایت را از چگونگی تلفیق تحلیل‌های نظری بهینه‌یابی و تعادلی و ارزیابی شواهد آماری در مطالعات نوین اقتصادی ارائه می‌کند. از همان ابتدا، نویسندگان این کتاب بر اهمیت همراهی ارزیابی‌های نظری و سنجش‌های آماری در اقتصاد تاکید کرده و در موارد گوناگون مثال‌های فراوانی از این همراهی ارائه می‌کنند. چنین رویکردی اهمیت مدل‌های نظری و چگونگی ارزیابی‌های آماری پیش‌بینی مدل‌های نظری در اقتصاد را نشان می‌دهد.

برای مثال، در فصل هشتم این کتاب، نویسندگان با استفاده از چارچوب نظری برای امکانات تولیدی در اقتصاد، مفهوم «هزینه فرصت» را به اختصار توضیح می‌دهند و با استفاده از آن به تشریح مبسوط مفاهیم «مزیت مطلق» و «مزیت نسبی» می‌پردازند. آن چنان که پیش از این در نوشته‌ای آورده بودم، مفهوم مزیت نسبی و منطق آن مهم‌ترین بنیاد دفاع از تجارت آزاد جهانی‌ است. هم از این روست که نویسندگان این کتاب برای ارزیابی منافع و مضار تجارت آزاد به این مفهوم کلیدی اتکا می‌کنند. با استفاده از این مفهوم، ایشان به توصیف چگونگی تعیین قیمت تعادلی بین‌المللی و جریان‌های صادراتی و وارداتی می‌پردازند. در این میان، ایشان بر چگونگی تاثیر جریان‌های صادراتی و وارداتی بر تولید و اشتغال داخلی تاکید می‌کنند و از «برندگان و بازندگان تجارت» سخن به میان می‌آورند. پس از توصیف پیش‌بینی‌های نظری نیز با نگاهی به برخی داده‌های تجارت، نویسندگان به تشریح مطالعاتی می‌پردازند که به بررسی تاثیر تجارت بر اشتغال داخلی پرداخته‌اند. به‌طور خاص، ایشان به مطالعاتی از «رابرت لارنز» (دانشگاه هاروارد) و «پال کروگمن» (دانشگاه شهر نیویورک) رجوع می‌کنند. این همت، تصویری نیک از مفاهیم بنیادین تجارت بین‌الملل به دست می‌دهد و خواننده را با چند و چون تاثیرات تجارت بر تولید، مصرف، و اشتغال آشنا می‌سازد.

به گمان من، این کتاب با فاصله‌ای چشمگیر بهترین کتابی است که علاقه‌مندان دانش اقتصاد می‌توانند این روزها در بازار کتاب ایران بیابند. این کتاب مرجعی است برای گستره‌ای از موضوعات بنیادین «اقتصاد خرد» و «اقتصاد کلان». نویسندگان این کتاب توصیفی دقیق از مفاهیم خرد و کلان ارائه می‌کنند و به نیکی به ارزیابی بهینه‌یابی‌های عاملان اقتصادی و برون‌داد تعادلی آن بهینه‌یابی‌ها می‌نشینند. پس از توصیف مفاهیم بنیادین، نویسندگان این کتاب توصیفی به‌روز و دقیق از گستره‌ای از موضوعات اقتصادی ارائه می‌کنند که هر یک در نوع خود جذاب است و خواندنی. اجازه بدهید مثالی بزنم. به واسطه حضور گسترده دولت در اقتصاد، بسیاری از علاقه‌مندان به موضوعات اقتصادی در ایران پیگیر آموختن چارچوب‌های نظری و یافته‌های آماری هستند که به موضوع دولت در اقتصاد مرتبط است.

 پس از مرور موضوعات بنیادین خرد و کلان (فصول یک تا ۷، به علاوه‌ فصول ۱۱، ۱۹ و ۲۰)، این دسته از مخاطبان می‌توانند به فصول ۹ و ۱۰ کتاب مراجعه کنند که در آن از «تاثیرات جانبی تصمیمات خرد اقتصادی»، «کالاهای عمومی» و «مالیات‌ستانی و تنظیم‌گری توسط دولت» سخن رفته است. همچنین، ایشان می‌توانند در فصول ۲۳ تا ۲۷ کتاب درباره‌ گستره‌ای از موضوعاتی که به نوعی مرتبط با «سیاست‌گذاری پولی» و «سیاست‌گذاری مالی» هستند مطالبی آموزنده و جذاب بیابند؛ به‌طور خاص، در فصل ۲۷ چگونگی کاربست سیاست‌های پولی و مالی جهت مدیریت ادوار رکود و رونق مورد ارزیابی قرار می‌گیرد که بسیار خواندنی است. به علاوه، ایشان در فصول ۲۱ و ۲۲ کتاب می‌توانند درباره «عوامل موثر بر رشد اقتصادی در بلندمدت» و «توسعه‌یافتگی یا عقب‌ماندگی اقتصادی کشورهای گوناگون» مطالبی درخور بیابند. فراموش نباید کرد که «دارون عجم اوغلو»، یکی از نویسندگان این کتاب، در زمره اقتصاددانان پیشرو در پژوهش‌های رشد و توسعه است.

دسته دیگری از مخاطبان، بیش از آنکه به موضوعات کلان علاقه‌مند باشند، به موضوعات خرد اقتصادی علاقه‌مندند. ایشان نیز می‌توانند پس از مرور موضوعات بنیادین اقتصاد خرد (فصول یک تا ۷، به علاوه فصل ۱۱)، به فصول ۱۲ تا ۱۴ کتاب مراجعه کنند تا درباره «بازارهای غیررقابتی» (فصول ۱۲ و ۱۴) و «نظریه بازی‌ها و راهبردها » (فصل ۱۳) مطالعه‌ای کنند و مداقه‌ای. همچنین، ایشان با مراجعه به فصل ۱۵ کتاب می‌توانند درباره موضوعاتی بیاموزند که به «تصمیم‌گیری عاملان اقتصادی در طول زمان و تحت مخاطره» مرتبط است. به علاوه، در این کتاب به موضوعات دیگری نظیر «اقتصاد اطلاعات» (فصل ۱۶)، «حراج‌ها» (فصل ۱۷)، «مذاکرات» (فصل ۱۷) و «اقتصاد اجتماعی» (فصل ۱۸) نیز پرداخته شده است، که همگی از موضوعات جذاب مرتبط به اقتصاد خرد هستند. نباید فراموش کرد که «دیوید لیبسون» و «جان لیست»، دو نویسنده دیگر این کتاب، هر دو در زمره اقتصاددانانی هستند که خدمات پژوهشی فراوانی در حوزه اقتصاد خرد کرده‌اند.

در نهایت نیز مخاطبانی که به موضوعات اقتصاد بین‌الملل علاقه‌مندند، می‌توانند فصولی در این کتاب بیابند که به موضوعات بنیادین «تجارت بین‌الملل» (فصل ۸) و «مالیاتی بین‌الملل» (فصول ۲۸ و ۲۹) می‌پردازد. در کنار موضوعات بنیادین خرد و کلان، فصول یادشده می‌توانند تصویری درخور از چند و چون تجارت و مالیه بین‌الملل به دست دهند. از قضا در بخش پنجم فصل ۸ این کتاب، نویسندگان به‌طور خلاصه به موضوع تعرفه‌ها در تجارت بین‌الملل که در بالا بدان اشاره‌ای شد می‌پردازند.

نویسندگان این کتاب همگی در زمره خوش‌نام‌ترین اقتصاددانان هستند. محتوای کتاب نیز به‌روز است و گستره‌ای از موضوعات دانش امروزین اقتصاد را شامل می‌شود. به علاوه، مترجمان این کتاب نیز در زمره خوش‌نام‌ترین مترجمان کتب اقتصادی در ایران هستند. تا به امروز چند اثر ارزشمند به همت ایشان به فارسی برگردانده شده است که می‌توان در جایگاه دیگری به تفصیل به توصیف آنها پرداخت. در وهله اول، مخاطبان این کتاب دانشجویان اقتصاد، مدیریت، علوم سیاسی، حقوق و جامعه شناسی‌اند. به شخصه، برای تدریس «مقدمه‌ای بر اقتصاد خرد» (سال تحصیلی ۱۳۹۴ - ۱۳۹۳، دانشکده اقتصاد دانشگاه ویسکانسین در میلواکی) و «مقدمه‌ای بر اقتصاد کلان» (سال تحصیلی ۱۳۹۵ - ۱۳۹۴، دانشکده اقتصاد دانشگاه اکلاهما) از این کتاب استفاده کردم. اگر امروز نیز وظیفه تدریس دروسی از این دست بر عهده من بیفتد، باز هم از همین کتاب بهره خواهم برد. به استادان خویش و همکارانم نیز همین کتاب را توصیه خواهم کرد. مهم‌تر از آن، مخاطبان غیردانشگاهی‌ای هستند که به دانش اقتصاد علاقه‌مندند. برای ایشان، این کتاب مقدمه‌ای بی‌بدیل خواهد بود بر دانش امروزین اقتصاد. نه تنها آن دسته از مخاطبان که در پی آموختن موضوعات بنیادین اقتصاد هستند، بلکه آنان که به موضوعات خاص اقتصادی (نظیر نقش دولت در اقتصاد، موضوعات اقتصاد خرد کاربردی و موضوعات اقتصاد بین‌الملل) نیز علاقه‌ای دارند، همگی می‌توانند از فصل‌های گوناگون این کتاب بهره‌ای ببرند. از این روی، این کتاب را هم به دانشجویان و پژوهشگران و دانشگاهیان توصیه می‌کنم و هم به عموم افرادی که به دانش امروزین اقتصاد و تحلیل‌های اقتصادی علاقه‌مند هستند.