به عنوان نمونه، در ایالات‌متحده آمریکا از نزدیک به ۲۶۰ هزار فروند هواپیما، ۲۴۰ هزار فروند هواپیما متعلق به این بخش هوانوردی عمومی است و تنها ۲۰ هزار فروند متعلق به خطوط حمل‌ونقل هوایی است. این بخش از صنعت هوایی سهم مناسبی از اقتصاد این کشور را دارد، به‌گونه‌ای که تاکنون برای بیش از یک میلیون و ۳۰۰ هزار نفر اشتغال ایجاد شده و به‌طور متوسط سالانه ۱۰۲ میلیارد دلار درآمد معادل یک درصد تولید ناخالص داخلی را به‌خود اختصاص داده است. بنابراین می‌توان اذعان کرد که بخش قابل توجهی از ظرفیت فعالیت‌های مرتبط با صنعت هوایی به این رده اختصاص یافته است. حال سوال اینجاست که چه عواملی موجب توسعه هوانوردی عمومی می‌شود؟ پرواضح است که دو عامل اصلی و حیاتی برای توسعه این صنعت، یکی وجود تعدد و پراکندگی مناسب فرودگاهی در کل پهنه سرزمینی کشور و دیگری تعداد ناوگان هوایی مناسب و به‌روز است. در حال حاضر کشور ما دارای زیرساخت فرودگاهی نسبتا مناسبی است، اما تعداد قابل توجهی از آنها عملا غیرفعال یا غیر اقتصادی است. اگر علت را جویا شوید، پاسخ عدم توجه به توسعه ناوگان هوانوردی عمومی و شبکه پروازی متناسب با ظرفیت‌های مناطق گوناگون است. کمبود یا بهتر است بگوییم نبود هواپیمای مناسب با ظرفیت‌های ۲ تا ۱۹ نفره، عملا امکان توسعه بخش هوانوردی عمومی به‌ویژه تاکسی هوایی را غیرممکن ساخته است. بنا بر آخرین آمار منتشر شده تاکنون کمتر از ۲۰۰ فروند انواع هواپیمای سبک و فوق سبک در کشور به ثبت رسیده که در حال حاضر کمتر از نیمی از آنها فعال بوده و اکثر آنها نیز هواپیماهای قدیمی دو نفره ویژه آموزش خلبانی و امور تفریحی است. بنابراین نه تنها ناوگان مناسبی برای توسعه تاکسی هوایی در کشور وجود ندارد، بلکه اساسا بخش هوانوردی عمومی از کمبود و فقدان شدید رنج می‌برد.  در شرایط فعلی، آنچه می‌توان به عنوان محرک‌های توسعه این بخش نام برد: ابتدا اصلاح و تدوین قوانین و مقررات مناسب و ایجاد بستر حمایتی مطلوب برای تسهیل سرمایه‌گذاری و توسعه عملیات بخش هوانوردی عمومی نظیر محدودیت‌های امنیتی و تعرفه‌های فرودگاهی و گمرکی است و دومین محرک، حمایت از توسعه ناوگان هوانوردی عمومی به‌ویژه کلاس هواپیماهای ۲ تا ۱۹ نفره با ویژگی‌های عملیاتی متناسب با شرایط اقلیمی کشور است. در گذشته نه‌چندان دور  به‌ دلیل نبود حمایت کافی، اقداماتی در جهت تامین ناوگان از مسیر خرید از خارج، تولید مشترک یا طراحی و ساخت داخل صورت پذیرفته که هیچ‌کدام به‌دلایلی مانند نبود اطمینان از قابلیت عملیاتی مناسب محصول داخلی یا نبود توجیه اقتصادی در خرید از خارج، مستمر نبوده است. حتی اخیرا خرید از خارج این کلاس هواپیما به‌طور کلی ممنوع شده که با وضع این چنین مقرراتی نمی‌توان انتظار توسعه متوازن ناوگان هوانوردی عمومی را داشت، چراکه این گونه اقدامات در واقع اکوسیستم بخش هوانوردی عمومی صنعت هوایی را مختل می‌کند. بنابراین وجود توامان دو محرک فوق برای توسعه هوانوردی عمومی و به‌خصوص تاکسی هوایی امری الزامی است. اکنون که توجه مسوولان به رفع موانع قانونی و مقرراتی توسعه هوانوردی عمومی معطوف شده و تحولاتی نیز درحال انجام است، لازم است همزمان بستر لازم جهت توسعه ناوگان هوایی کلاس ۲ تا ۱۹ نفره نیز مورد توجه قرار گیرد. با توسعه و شکل‌گیری این بخش از هوانوردی در کشور، عموم آحاد و اقشار جامعه می‌توانند از مزایای اختصاصی آن بهره‌مند شوند و با فعال شدن بخش هوانوردی عمومی تحولی چشمگیر در صنعت و اشتغال، توسعه اقتصادی و اجتماعی و افزایش سطح رفاه عمومی در سطح کشور صورت خواهد پذیرفت.