به‌همین خاطر است که ما در شتاب‌دهنده دیموند، بخشی از خدمات حقوقی خود را به تنظیم روابط میان اعضای تیم استارت‌آپ و تدوین سازوکاری برای حل چالش‌ها و تعارض‌های درون تیمی آنها اختصاص می‌دهیم؛ زیرا در عمل می‌بینیم که چگونه اختلافات بنیان‌گذاران استارت‌آپ، یک کسب‌وکار نوپا و یک سرمایه‌گذاری را به‌هدر می‌دهد. بر همین اساس، در ادامه از اختلافات شایع بنیان‌گذاران استارت‌آپ خواهم گفت که می‌توانند با تدوین قرارداد هم‌بنیان‌گذار، از رخ‌دادن آن‌ها جلوگیری یا در فرض بروز، آنها را حل کنند.

 روابط دوستانه، رفتار حرفه‌ای را تحت تاثیر قرار می‌دهد

در اکثر مواقع، اعضای تیم‌های استارت‌آپی دوستان دوران دانشجویی یا رفقای قدیمی هستند. هنگامی ‌که کسب‌وکار را شروع می‌کنند، ذهن آنان بیش از هرچیز معطوف به ابعاد تجاری و مالی کسب‌وکار است. همین امر سبب می‌شود تا توافق درباره مشارکت خودشان در کسب‌وکار را در حد قول‌های شفاهی و پراکنده نگه دارند و به‌خاطر همین روابط دوستانه، شانس بروز هرگونه اختلاف میان اعضای تیم استارت‌آپ را ناچیز ارزیابی کنند. این در حالی ‌است که تجربه، خلاف آن را ثابت کرده‌ و هنگامی‌که کسب‌وکار در مراحل حساسی مانند رشد مقیاس‌پذیر است، اختلافات بروز می‌کنند. بنابراین یکی از اقدامات اولیه دپارتمان حقوقی شتاب‌دهنده دیموند، کمک به اعضای تیم استارت‌آپ برای رسیدن به یک توافق مکتوب درون‌تیمی است. طبیعتا این توافق اجزایی دارد که می‌توان توافق درباره نصاب سهام، وظایف و آورده‌های هر کدام از اعضای تیم استارت‌آپ، شرایط تصمیم‌گیری درون تیمی، رعایت محرمانگی اطلاعات، تعیین تکلیف درباره شرایط و راه‌های خروج از استارت‌آپ، سهام تشویقی، تخصیص زمانی سهام (Vesting)، رفع مساله رقابت و حل تعارض منافع را از مهم‌ترین موارد آن دانست.

 تعیین سازوکار تصمیم‌گیری و تعیین نقش‌ها

یکی از ویژگی‌های تیم‌های استارت‌آپی این است که هر کدام از اعضای بنیان‌گذار آنها، نسبت به کسب‌وکار حس مالکانه و تعلق خاطر قابل توجهی دارد. همین امر که گاهی از دلسوزی برای استارت‌آپ نشأت می‌گیرد، ریشه یکی از مشکلات جدی آنها، یعنی عدم توافق اعضای تیم درباره تصمیمات و اقدامات تجاری کسب‌وکار نوپا و ایجاد مانع یا مداخله نامطلوب در فرآیند مدیریت و تصمیم‌گیری است. برای همین مناسب است تا در قرارداد هم‌بنیان‌گذار، درباره روش تصمیم‌گیری و حاکمیت نظر جمعی بر اتخاذ تصمیمات کلیدی کسب‌وکار، توافق شود. همچنین لازم است مدیرعامل استارت‌آپ، به‌عنوان بالاترین مقام اجرایی آن، از اختیارات اجرایی مورد نیاز برای اداره کسب‌وکار برخوردار باشد و ضروری است همه بر این امر توافق کنند. درغیر این‌صورت، کارها به درستی پیش نمی‌رود و این امر در برخورد با مشتریان یا سرمایه‌گذاران، تاثیر مخربی دارد. علاوه‌بر این تعیین نقش هر کدام از اعضای تیم و وظایفی که برعهده دارند هم کلیدی است.

 نصاب سهام؛ یکی از  چالش‌های هم‌بنیان‌گذاران استارت‌آپ

یکی از دشواری‌های رایجی که با آنها مواجه هستیم آن است که نصاب سهام به‌درستی تقسیم نمی‌شود و پس از مدتی اعضای تیم استارت‌آپی خودشان را با یکدیگر یا با سایر دوستان‌ هم‌حرفه‌شان در استارت‌آپ‌های دیگر مقایسه می‌کنند و سپس احساس می‌کنند که در مقایسه با کاری که انجام می‌دهند، استحقاق سهام بیشتری دارند. تعیین نصاب سهام اعضای تیم استارت‌آپ تابعی از تجربه، تخصص، مهارت، وظایف و مسوولیت‌های هرکدام از آنها است. گاهی این برآوردها واقع‌بینانه نیست و در روند اجرا، تیم هرچه پیش‌تر می‌رود، نارضایتی بروز بیشتری می‌یابد. بنابراین یکی از اقدامات ما در شتاب‌دهنده دیموند این است که به اعضای تیم استارت‌آپ کمک کنیم تا با یک چشم‌انداز بلندمدت به‌نوعی نصاب سهام میان خود را تقسیم کنند تا منطقی و واقع‌بینانه باشد.

 ضرورت رعایت محرمانگی اطلاعات و اسرار تجاری استارت‌آپ

هم‌بنیان‌گذاران یک استارت‌آپ، بیش از هر شخص دیگری از جزئیات امور، بیزینس مدل، مدل درآمدی و به صورت کلی طرح کسب‌وکار و اطلاعات مالی و فنی آن مطلع هستند. گاهی دیده می‌شود که وقتی اختلافات درون تیمی رخ می‌دهد، یکی از اعضا حسب دسترسی‌ای که دارد بخشی از داده و اطلاعات مهم را از کسب‌وکار خارج یا آن را اهرمی برای دستیابی به مقاصد خود می‌کند. بنابراین وجود شرط یا قراردادی جامع و کامل به‌همراه ضمانت‌اجرای مناسب برای حفاظت از اطلاعات محرمانه و اسرار تجاری استارت‌آپ از یک طرف و جلوگیری از سوءاستفاده و بهره‌برداری شخصی اعضای تیم استارت‌آپ از این اطلاعات از طرف دیگر، ضروری به‌نظر می‌رسد.

 چاره‌اندیشی برای موضوع «عدم رقابت» و «حل تعارض منافع»

یک قرارداد هم‌بنیان‌گذار خوب، باید دربردارنده توافقاتی برای «عدم رقابت» و «حل تعارض منافع» باشد. طبیعی است که به‌واسطه یک کار تیمی، دستاوردها، دانش و تخصص جمعی به‌وجود آمده است؛ حال اگر یکی از اعضای تیم جدا شود و بخواهد کسب‌وکاری مشابه و در رقابت با بیزینس استارت‌آپ قبلی خود راه بیندازد، استارت‌آپ را متضرر می‌کند. البته که شرط عدم رقابت و عدم تعارض منافع، دوران همکاری اعضای تیم استارت‌آپ را هم باید دربر بگیرد. برای همین منظور درنظر گرفتن یک شرط عدم رقابت با کسب‌وکار استارت‌آپ، با مدت مشخص و با حوزه فعالیت جغرافیایی معین که جامع و کامل باشد، می‌تواند دغدغه سایر هم‌بنیان‌گذاران را رفع کند. علاوه بر این تعهدات ناظر بر رعایت محرمانگی و عدم افشا هم لازم است برای یک بازه زمانی پس از خاتمه همکاری ادامه پیدا کند.

علاوه بر این گاهی، اعضای تیم استارت‌آپ که خودشان کسب‌وکاری دارند یا به‌صورت پاره‌وقت، فعالیت دیگری انجام می‌دهند، ممکن است در مواقعی با کسب‌وکار استارت‌آپ در وضعیت تعارض منافع قرار بگیرند. بنابراین لازم است قرارداد هم‌بنیان‌گذار، سازوکاری بیندیشد که چنین تعارضاتی را شناسایی کند و برای حل آنها راهکار ارائه دهد.   

 تدوین شرایط خروج یکی از هم‌بنیان‌گذاران استارت‌آپ

در هرصورت ممکن است شرایطی رخ دهد که ادامه همکاری میان اعضای تیم استارت‌آپ و هم‌بنیان‌گذاران مقدور نباشد. گاهی اوقات به‌علت تنش‌های ناشی از اختلافات درون‌ تیمی، از دست دادن انگیزه ادامه کسب‌وکار، بورسیه‌های تحصیلی، ناسازگاری‌های رفتاری اعضای تیم استارت‌آپ یا سایر علل، امکان ادامه همکاری با یک یا چند نفر از اعضای تیم استارت‌آپ وجود ندارد. یکی از چالش‌های اصلی هم‌بنیان‌گذاران آن است که آیا سهامی به عضو ترک‌کننده تعلق خواهد گرفت یا خیر؟ در اینجا نقش یک توافق خوب و کامل در قرارداد هم‌بنیان‌گذاران، برای تعیین تکلیف وضعیت سهامداری عضوی که تیم را ترک می‌کند برجسته می‌شود. طبیعی است ترک استارت‌آپ، گاهی به‌علت نقض تعهدات آن عضو، گاهی به‌علت بروز فورس ماژور، گاهی به‌علت اختلافات درون تیمی و... رخ می‌دهد. همچنین گاهی این خروج، در اوایل راه استارت‌آپ است و گاهی هنگامی رخ می‌دهد که چندسالی از عمر استارت‌آپ می‌گذرد. بنابراین هرکدام از این حالت‌ها شرایط خاص خودش را دارد. یکی از مشاوره‌های حقوقی شتاب‌دهنده دیموند، تدوین سازوکاری مناسب برای خروج عضو استارت‌آپ در هر کدام از این حالت‌ها به صورت کلی است. در میان تیم‌های استارت‌آپی، ما تجربیات مختلفی از انواع توافقات خروج اعضای تیم استارت‌آپ داریم. در برخی موارد، سایر اعضای تیم استارت‌آپ سهام عضو متقاضی خروج را خریداری کرده‌اند، گاهی خروج در زمانی رخ داده‌ که طبق توافقات قراردادی، هیچ میزان سهامی به فرد تعلق نگرفته ‌است و گاهی نیز تنها بخشی از سهام متناسب با تعهدات ایفاشده و خدمات عضو متقاضیِ خاتمه همکاری به وی تعلق گرفته و مابقی سهام از او مسترد شده‌است. همچنین شیوه‌های دیگری برای جداشدن اعضای تیم استارت‌آپ وجود دارد و منحصر به موارد بالا نیست. به این ‌ترتیب اکنون می‌توان نقش یک قرارداد هم‌بنیان‌گذار کامل و دقیق در تنظیم روابط داخلی میان اعضای تیم استارت‌آپی را درک کرد. چنین قراردادی هرچند ممکن است در ابتدا برای اعضای تیم استارت‌آپ و هم‌بنیان‌گذاران ضروری و مهم قلمداد نشود؛ اما هنگام بروز اختلافات آتی و شرایطی که در آینده رخ می‌دهند، تاثیر آن احساس می‌شود. این مدل قرارداد، هزینه‌های چانه‌زنی اعضای تیم استارت‌آپی را کاهش می‌دهد و به حل مسائل و موضوعات کامل کمک می‌کند.