موسوی، مدیرعامل شرکت بازرگانی «نیکان تجارت شفق» با اشاره به اینکه اثرات کارکرد این شرکت در صادرات محصولات شرکت‌های تابعه هلدینگ کاملا مشهود است، می‌گوید: در سال ۹۷ صادرات سیمان هلدینگ سیمان غدیر یک‌میلیون و ۲۰۰هزار تن بود و در سال ۹۹ مجموع صادرات شرکت‌های زیرمجموعه به دومیلیون و ۳۴۰هزار تن رسید. در سال ۹۷ ارزش ریالی صادرات ۲۲۵میلیارد تومان بود که در سال ۹۹ به سه برابر افزایش پیدا کرد که البته بخشی از این رشد ناشی از افزایش نرخ صادرات بود. وی درعین‌حال به مشکلات صادرات سیمان اشاره می‌کند و می‌افزاید: ما در بنادر مشکلات خاص خودمان راداریم. در بندرعباس به‌عنوان بزرگ‌ترین بندر کشور، روزانه در بهترین حالت ۱۰هزار تن کلینکر بارگیری می‌کنیم درحالی‌که در امارات این عدد به ۲۰هزار تن می‌رسد و عربستان روزانه چهل هزارتن بارگیری می‌کند. نکته دیگر اینکه ظرفیت اسکله‌ها خیلی محدود است و گاهی تا ۱۰ روز برای پهلو گرفتن کشتی‌ها برای بارگیری زمان صرف می‌شود که این اتفاقات هزینه دموراژ را به‌شدت افزایش می‌دهد. متن پیش رو مشروح گفت‌وگوی «دنیای‌اقتصاد» با ایرج موسوی، مدیرعامل شرکت بازرگانی «نیکان تجارت شفق» در خصوص فعالیت این شرکت و مشکلات و چالش‌های صادرات سیمان است.

 لطفا در خصوص ماموریت‌ها و عملکرد شرکت توضیحاتی ارائه کنید.

شرکت ما از سال ۹۲ فعالیت را به‌عنوان کارگزار سیمان سپاهان در بازار داخلی آغاز کرد و در سال ۹۷ به دلیل تغییر سیاست‌ها فعالیتش متوقف شد؛ اما در سال ۹۹ با ماموریت جدید به‌عنوان شرکت بازرگانی هلدینگ سیمان غدیر مجددا شروع به کارکرد. هلدینگ سیمان غدیر مدیریت ۶ کارخانه سیمانی با ظرفیت تولید حدود ۵/ ۸میلیون تن، ۱۰درصد ظرفیت تولید کشور را در اختیار دارد. شرکت ما هم‌اکنون موضوع صادرات سیمان شرکت‌های تابعه را پیگیری می‌کند و از طرفی مشارکت فعالی در مدیریت بازار صادراتی کشور دارد. ماموریت دیگر ما فروش داخلی است که در این زمینه سیاست‌گذاری‌های هلدینگ در شرکت بازرگانی «نیکان تجارت شفق» انجام می‌شود. ضمن اینکه نظارت بر بخش فروش شرکت‌های زیرمجموعه هلدینگ را هم عهده‌دار هستیم. مسائلی نظیر ورود به بورس کالا و همین‌طور تدارکات و خرید ماشین‌آلات و تجهیزات مانند آجرنسوز و... نیز توسط شرکت ما انجام می‌شود. اقدام مهم دیگر مطالعات بازار بین‌المللی و داخلی است که گزارش‌ها تهیه و در اختیار هلدینگ قرار می‌گیرد. اثرات کارکرد این شرکت در صادرات شرکت‌های زیرمجموعه هلدینگ کاملا مشهود است به‌گونه‌ای که در سال ۹۷ صادرات سیمان یک‌میلیون و ۲۰۰هزار تن بود و در سال ۹۹ مجموع صادرات این شرکت‌ها به دو میلیون و ۳۴۰هزار تن رسید. در سال ۹۷ ارزش ریالی صادرات ۲۲۵میلیارد تومان بود که در سال ۹۹ این رقم به سه برابر افزایش پیداکرده است که البته بخشی از آن ناشی از افزایش نرخ صادرات بود. هم‌اکنون درصد صادرات به ظرفیت تولید در هلدینگ سیمان غدیر با اختلاف زیاد نسبت به سایر هلدینگ‌ها به ۲۵درصد رسیده است.

 صادرات به چه کشورهایی انجام می‌شود؟

ما هم‌اکنون ۲۳ مقصد صادراتی داریم درحالی‌که قبل از ورود ما شرکت‌های تابعه هلدینگ به ۱۶ کشور صادرات داشتند. تمرکز ما بیشتر بر کشورهای حوزه خلیج‌فارس و به‌ویژه عراق و کویت است. در صادرات سیمان خاکستری، تنها صادرکننده از ایران به قطر مجموعه ما هست. همچنین بازار بنگلادش را به‌عنوان یک بازار استراتژیک مدنظر قراردادیم. در شرق کشور افغانستان را به‌عنوان یک بازار سنتی نگاه کردیم و توسعه دادیم و در حوزه کشورهای cis به ترکمنستان بیش از سایر کشورها ورود کردیم، ضمن اینکه به دلیل کیفیت بالای سیمان‌سفید شرق به‌عنوان تنها شرکت ایرانی توانسته‌ایم این محصول را به روسیه و هند صادر کنیم. در قزاقستان هم سهم خوبی از بازار داریم. همچنین نخستین شرکتی بوده‌ایم که به غنا سیمان صادر کرده‌ایم. به‌طور کلی مطالعات بازار را مدنظر قرار دادیم و ماهانه یک کشور را به‌طور کامل آنالیز می‌کنیم.

 شما به صادرات سیمان اشاره کردید در شرایطی که در بازار داخلی با کمبود سیمان مواجه هستیم.

ما در کشور ۸۶میلیون تن ظرفیت کلینکر و بیش از ۱۰۰میلیون ظرفیت تولید سیمان داریم. تا قبل از سال ۹۹ در کشور ۵۴میلیون تن تقاضای سیمان داشتیم و ۳۰میلیون تن مازاد ظرفیت داشتیم که این اتفاق باعث شد تا شرکت‌ها با کمتر از ۷۰درصد ظرفیت فعالیت کنند؛ بنابراین کارخانه‌ها همواره برای فروش با مشکل مواجه بودند. در سال ۹۹، با افزایش مصرف ۱۰میلیون تنی، عرضه ۶۴ میلیون تن سیمان در داخل کشور اتفاق افتاد که دلایل خاص خودش را داشت با این ‌وجود صنعت سیمان با تولید بیشتر نشان داد که به بازار داخلی متعهد است؛ اما در سال جدید که کرایه حمل به‌شدت افزایش پیدا کرد، زنجیره توزیع سیمان دچار مشکل شد و عملا حمل سیمان از استان‌های با سرانه تولید بالا به استان‌های مجاور با مشکل مواجه شد، چراکه در مسافت‌های بالای ۲۰۰ کیلومتر، حمل‌ونقل سیمان عملا توجیه اقتصادی ندارد؛ بنابراین در مناطقی که تمرکز تولید کمتری داشتیم این مشکل به وجود آمد، البته در برخی از استان‌ها که دارای تعدد کارخانه هستند مانند اصفهان و خراسان هیچ‌گونه مشکلی وجود ندارد؛ بنابراین کمبود سیمان به دلیل کمبود تولید نیست و بیشتر نحوه توزیع و پراکندگی شرکت‌ها این مشکل را به وجود آورده است. نکته مهم دیگر که تاثیر بسزایی در تغییر شرایط بازار دارد، قطعی گاز در زمستان و برق در تابستان است که مانع جدی تولید و توزیع سیمان در فصول یادشده است که مشکلات را افزایش داده است.

 افزایش ۴۰ درصدی قیمت سیمان در سال جاری چه تاثیری بر عملکرد شرکت‌ها گذاشت؟

در سال ۹۹ دولت با افزایش ۱۰۰درصدی قیمت سیمان موافقت کرد و مقرر شد این افزایش در دو مرحله ۳۷درصدی و ۶۳ درصدی صورت بگیرد؛ که مرحله اول اتفاق افتاد، اما ۶۳درصد دیگر اتفاق نیفتاد. هزینه‌های صنعت سیمان امروزه نسبت به سال گذشته سه برابر شده است. در سال ۱۴۰۰ هزینه نیروی انسانی ۴۰درصد افزایش یافت. هزینه برق و آب هرکدام بیش از ۱۰۰درصد افزایش را نشان می‌دهد. هزینه حمل هم ۳۰ درصد نسبت به سال ۹۹ بالا رفته و از طرفی قیمت تجهیزات و لوازم موردنیاز خطوط تولید حداقل رشد ۱۰۰درصدی را تجربه کرده است. به‌طور نمونه امروز هزینه یک دست آجرنسوز برای مصرف یک سال ۳۰ میلیارد تومان است که این نشان می‌دهد هزینه‌ها تا چه حد بالاست؛ بنابراین افزایش ۴۰درصدی قیمت‌ها هیچ کمکی به شرکت‌های تولیدکننده سیمان نکرد. درحالی‌که تمام دنیا قیمت سیمان به فولاد یک‌به‌هفت است در ایران یک‌به‌سی است. چون قیمت فولاد به بورس کالا رفت و مسیر افزایش قیمتی خود را طی کرد.

از طرف دیگر قیمت‌گذاری دستوری در صنعت وجود دارد. قیمت‌گذاری دستوری ۶ مشکل عمده را ایجاد می‌کند. اولین مشکل عمده قیمت‌گذاری دستوری از بین رفتن جذابیت سرمایه‌گذاری در صنعت سیمان است که در بلندمدت قطعا برای تامین نیاز بازار دچار مشکل خواهیم شد. مانند اتفاقی که برای صنعت برق به‌واسطه قیمت‌گذاری دستوری و عدم استقبال سرمایه‌گذاران اتفاق افتاده است. نکته دیگر اینکه این اتفاق باعث ایجاد رانت برای برخی از واسطه‌ها شده و سود این صنعت را نصیب دلالان کرده است. سوم اینکه به دلیل کاهش توان مالی ناشی از استفاده از روش‌های مبتنی بر هزینه در محاسبه قیمت فروش، کارخانه‌ها به سمت بهره‌وری و بهبود خطوط تولید نرفته‌اند. مشکل بعدی که صنعت را دچار چالش جدی کرده است، دخالت نامتوازن در طول زنجیره ارزش کالاها و برهم زدن توازن سود در حلقه‌های زنجیره و مبهم کردن استراتژی‌های توسعه بنگاه‌ها هست. مشکل پنجم، سیگنال غلطی است که به مردم داده می‌شود و باعث تغییر الگوی مصرف می‌شود؛ کما اینکه این اتفاق در سال ۹۹ افتاد و به‌جای مصالح دیگر که افزایش قیمت داشته از سیمان استفاده می‌کنند تا جایی که میزان مصرف در شرایط رکود بیش از ۱۰میلیون تن افزایش داشت و نهایتا آسیب آخر کاهش رقابت و تضعیف تولید است.

 بورس کالا در شرایط کنونی تا چه اندازه می‌تواند راهگشا باشد؟

شرکت‌های سیمانی به دنبال راهی بودند که از بند قیمت‌گذاری دستوری خودشان را رها کنند و بورس کالا ابزار قانونی است تا با قیمت منصفانه محصولاتشان را بفروشند. ضمن اینکه بورس کالا قیمت نهایی را هم برای مصرف‌کننده نهایی کاهش می‌دهد و هم واسطه‌ها را از بین می‌برد. در کنار این اتفاقات مهم ابزارهایی مانند معافیت مالیاتی و تامین مالی برای تولیدکنندگان شکل می‌گیرد.

 چه چالش‌هایی پیش‌روی صنعت سیمان در بخش صادرات وجود دارد؟

یکی از مهم‌ترین چالش‌ها موضوع حمل‌ونقل است. سیمان کالایی است که قیمت نازلی دارد و عملا در زمانی که بار جایگزین مانند سنگ‌آهن یا محصولات کشاورزی وجود داشته باشد، شانسی برای حمل صادراتی نداریم و باید صبر کنیم که صادرات آنها تمام شود. شاید راهکار این ماجرا تجهیز شرکت‌ها و استفاده بیشتر از حمل‌ونقل ریلی است، هرچند که در این بخش هم به ‌محض افزایش کرایه حمل جاده‌ای، حمل ریلی هم گران می‌شود. برای حل مشکل هلدینگ سیمان غدیر رو به تامین ناوگان و خرید کامیون آوردیم. از طرفی در حمل دریایی ارزش کالاهای دیگر آن‌ قدر بالاست که با دو دلار افزایش اتفاقی نمی‌افتد اما ما مجبوریم سر نیم دلار افزایش کرایه حمل چانه‌زنی کنیم تا بتوانیم با سایرین رقابت کنیم. موضوع دیگر اینکه ما در بنادر هم مشکلات خاص خودمان راداریم. در بندرعباس به‌عنوان بزرگ‌ترین بندر کشور، روزانه در بهترین حالت ۱۰هزار تن بارگیری می‌کنیم درحالی‌که در امارات این عدد به ۲۰هزار تن می‌رسد و عربستان ۴۰هزار تن بارگیری می‌کند. نکته دیگر اینکه ظرفیت اسکله‌ها خیلی محدود است و گاهی پهلو گرفتن کشتی تا ۱۰ روز زمان می‌برد و این اتفاق هزینه دموراژ را به‌شدت افزایش می‌دهد.

 مشکل دیگر اینکه دیپلماسی اقتصادی ما در بخش سیمان کارآمد نبوده است. در سال ۹۸ بازارسازی خوبی در ازبکستان کردیم و ۴۰۰هزار تن صادرات به این کشور داشتیم، اما بعد از یک سال تعرفه‌ای روی سیمان ما گذاشتند و مانع واردات شدند یا در افغانستان به‌رغم رابطه سیاسی بسیار خوبی که داریم، هر زمانی می‌خواهند مرزها را به روی صادرکنندگان سیمان می‌بندند و متاسفانه هیچ‌گونه دیپلماسی در این خصوص صورت نمی‌گیرد. در ترکمنستان هم قوانین برای کالاهای ایرانی به‌کرات تغییر می‌کند. در کشورهای حوزه خلیج‌فارس بخشنامه‌ای ارائه شد که ۷۰درصد روی سیمان ایران تعرفه ببندند که خوشبختانه فقط امارات این کار را انجام داد و این اتفاقات نشان می‌دهد که باید وزارت خارجه در بخش اقتصادی فعال‌تر باشد. کما اینکه در شرایط برابر بازرگانان ترکیه هیچ‌کدام از موانع ما را ندارند. ما حتی جاهایی که نفوذ استراتژیک خوبی داشته‌ایم، نتوانسته‌ایم بهره‌برداری اقتصادی کنیم. نکته آخر اینکه صنعت سیمان صنعتی سنتی است و بخش بازرگانی غالبا سیستم‌های مدرن ندارند و کمتر دنبال بازار جدید رفته‌اند. شرکت ما تا قبل از کرونا همواره سعی کرده برندسازی بین‌المللی را مدنظر قرار دهد و در تمامی کنفرانس‌ها و کارگاه‌های آموزشی مرتبط نقش سخنران و فعالی داشته باشد. خوشبختانه بعد از وقفه شیوع کرونا بار دیگر با برگزاری کنفرانس‌ها و کارگاه‌ها این بازاریابی آغازشده است. ما اولین همایش بین‌المللی صنعت سیمان در بخش صادرات را در مشهد مقدس در دستور کارداریم که مشکلات و چالش‌ها را مورد کنکاش قرار دهیم.

 تحریم‌ها چه تاثیری بر صادرات شما داشته است و در بحث نوسازی ماشین‌آلات در دوران تحریم‌ها چگونه عمل کرده‌اید؟

در صنعت سیمان تحریم‌ها اثر چندانی بر میزان صادرات ما نداشته است. کما اینکه در سال ۹۸، ۳/ ۱۷میلیون تن صادرات داشتیم که در نوع خود یک رکورد به‌حساب می‌آید. البته در خصوص مشکلات نقل‌وانتقال پول با مشکلاتی مواجه بوده‌ایم. بعد از اینکه تحریم‌ها آغاز شد، ما به سمت بومی‌سازی قطعات رفتیم و هم‌اکنون بیش از ۸۰درصد صنعت ما بومی ‌شده است. درحالی‌که این صنعت تا چند سال پیش کاملا یک صنعت وارداتی بود، اما در حال حاضر کمتر اتفاق می‌افتد که شرکتی به خاطر نبود قطعات دچار وقفه شود.

 انتظارات شما از دولت جدید چیست؟

انتظار ما همان شعار سال رفع موانع تولید است. ما امروز در بخش برق با مشکل مواجهیم و تبعات قطع برق واقعا بسیار سنگین خواهد بود چراکه تولید سیمان ممتد است و نمی‌توان آن را متوقف و چند ساعت دیگر شروع کرد. در کنار این اتفاقات باید بسترهای صادراتی فراهم شود و امیدوارم بورس کالا روزبه‌روز رونق بگیرد تا قیمت‌ها به سمت واقعی شدن پیش برود.