توسعه اقتصادی مکران در گرو تکمیل سه زنجیره

طرح توسعه سواحل مکران از اواخر دهه ۸۰ با هدف تامین زیرساخت‌های موردنیاز برای استقرار نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی‌ ایران در این منطقه آغاز شد و در اواسط دهه ۹۰ با رویکرد بهره‌برداری کامل از ظرفیت‌های طبیعی بالقوه و موقعیت ژئو‌استراتژیک و ژئوپلیتیک این منطقه در دستور کار دولت قرار گرفت. طرحی عظیم که در اهدافش صرفا توجه به توسعه اقتصادی مطرح نبوده و با نگاهی همه‌جانبه، توسعه پایدار منطقه را هدف‌گذاری کرد و براساس این رویکرد، مطالعات جامعی در دستور کار قرار گرفت که ثمره آن تبیین استراتژی توسعه شبه‌برون‌زا (تلفیقی از توسعه درون‌زا و برون‌زا) در این منطقه است.

اما مساله‌ای  که در طرح توسعه سواحل مکران حائز اهمیت است واکاوی استراتژی‌ها و هدف‌گذاری‌های انجام‌شده است تا مشخص شود در چه بازه زمانی و در چه حوزه‌هایی قرار است شاهد تحول و پیشرفت در این منطقه و به‌تبع آن در کشور باشیم.

نگاهی به سوابق طرح‌های توسعه‌ای کشور نشان می‌دهد نظام برنامه‌ریزی طی سه دهه گذشته بیشتر معطوف به توسعه اقتصادی به‌ویژه در حوزه صنایع سنگین و به‌طور اختصاصی‌تر در حوزه نفت و گاز و پتروشیمی‌ بوده و اجرای طرح توسعه منطقه‌ای آن‌ هم با وسعتی در حدود ۵۰ هزار کیلومترمربع با در نظر گرفتن موقعیت اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ظرفیت‌های طبیعی تجربه‌ای تازه برای کشور ما به‌حساب می‌آید. حال دو نکته حائز اهمیت است، اول اینکه دستاوردهای طرح‌های اجراشده و شناخت نقاط قوت و ضعف آن تا چه حد مدنظر راهبران توسعه در کشور بوده و دوم اینکه آیا استراتژی‌های پیش‌بینی‌شده برای این طرح در حوزه نفت، گاز و پتروشیمی ‌مبتنی بر الگوهای فعلی در کشور است یا با تغییر پارادایم می‌شود انتظار داشت که شاهد تحول در این صنایع باشیم.

آنچه در طرح توسعه سواحل مکران موردتوجه قرار می‌گیرد، توازن و هم‌تکاملی در ابعاد توصیفی از استراتژی‌های تبیین‌شده است که همواره از جانب دبیرخانه شورای توسعه سواحل مکران به‌عنوان راهبر این طرح ملی مورد تاکید قرارگرفته است.

 توسعه مکران درگرو توجه به  سه حوزه اصلی

رئیس گروه توسعه سواحل مکران در گفت‌وگویی با «دنیای‌اقتصاد» در تشریح اقدامات صورت گرفته در منطقه می‌گوید: طرح توسعه سواحل مکران طرح‌ریزی پروژه‌ها را روی سه حوزه اصلی تعریف کرده است. اولین حوزه تکمیل زیرساخت‌هاست که به دو بخش تقسیم می‌شود. زیرساخت‌های اساسی نظیر تامین و انتقال آب، راه و راه‌آهن و تامین انرژی و تامین زیرساخت‌های موردنیاز توسعه اقتصادی شامل ایجاد و توسعه بنادر تجاری، نفتی و صیادی، شهرک‌های صنعتی و کشاورزی و... .

به گفته وحید رازافزون دومین حوزه جذب سرمایه‌گذاری منطقه است که در گام اول شامل ایجاد و راه‌اندازی صنایع بزرگ و متوسط و کوچک، صنایع تبدیلی و... توسط بنگاه‌های اقتصادی غیردولتی با اولویت تقویت اقتصاد ملی و اشتغال‌زایی هدف‌گذاری شده و در گام دوم با ایجاد زنجیره ارزش‌آفرینی با حضور بنگاه‌های کوچک و رونق صنایع پایین‌دستی با نقش‌آفرینی مردم که تاثیر مستقیم در تقویت اقتصاد محلی خواهد شد. وی حوزه سوم را توسعه اجتماع‌محور با هدف بهره‌برداری مردم از ظرفیت‌های توسعه‌ای منطقه می‌داند که این امر خود شامل پیش‌نیازهایی مانند توانمندسازی جامعه محلی و مشارکت ایشان در بُعد درون‌زایی توسعه و تبیین وظایف و تاثیر مثبت نقش‌آفرینی مردم در این حوزه است.

وی تاکید می‌کند: تکمیل زیرساخت‌ها از وظایف دولت‌ها به شمار می‌رود تا از بودجه سالانه اعتبار موردنیاز را تامین کنند تا بسترسازی مناسب برای تحرک در حوزه‌های دیگر به وجود آید.

وی با اشاره به اینکه دولت برنامه‌ریزی کرده تا ظرف سه سال آینده تمامی‌ پروژه‌های زیرساخت اساسی در منطقه را به پایان برساند می‌گوید‌: البته این تنها وظیفه‌ای نیست که به عهده دولت باشد، بلکه تامین زیرساخت‌های توسعه اقتصادی با محوریت دستگاه‌های اجرایی محقق خواهد شد، اما در این بخش همکاری و مشارکت بخش‌های غیردولتی مرتبط نیز حائز اهمیت است که در همین راستا بودجه‌های دولتی و سرمایه‌گذاری‌های صورت گرفته موجب شده تا پیشرفت محسوسی در این حوزه اتفاق بیفتد. از مهم‌ترین این پروژه‌ها می‌توان به توسعه بندر شهید بهشتی چابهار، و جاسک، زیرساخت‌های شهرک‌های صنعتی و کشاورزی در منطقه اشاره کرد.

وی ادامه می‌دهد: در حال حاضر ۸۲ پروژه عمرانی در منطقه که بیش از ۶۰درصد از آنها به لحاظ اعتباری در حوزه نفت، گاز و پتروشیمی ‌هستند با برآورد اعتباری بیش از یکصد هزار میلیارد تومان در حال اجراست و تاکنون ۳۳درصد پیشرفت داشته‌اند.

 رونق صنعتی منطقه چابهار به اتمام پروژه خط انتقال گاز وابسته است

رازافزون با اعتقاد به اینکه در تفکیک و اولویت‌بندی این حوزه ابتدا باید از گاز شروع کنیم می‌گوید: شرکت ملی گاز ایران دو پروژه مهم در منطقه مکران را در دست اجرا دارد. ابتدا خط انتقال گاز از ایرانشهر به چابهار که از سال ۹۶ شروع ‌شده و در چهار قطعه در حال اجراست که تاکنون حدود ۴۵درصد پیشرفت داشته است. با ورود گاز طبیعی به شهر چابهار، به‌عنوان یکی از نقاط کانونی توسعه در سواحل مکران  نیاز گاز طبیعی مردم در این منطقه و شهرهای مجاور تامین می‌شود، اما مصرف خانگی گاز سهم کوچکی از میزان ورودی به این منطقه را شامل می‌شود و عمده مصرف آن در مجتمع پتروشیمی ‌چابهار، بخشی دیگر از موارد مصرفی در مجتمع فولاد ۶/ ۱میلیون تن به‌عنوان دو صنعت بزرگ در این منطقه و نیز نیروگاه سیکل ترکیبی چابهار هم پس از تکمیل از دیگر مصرف‌کنندگان گاز خواهد بود.

وی ادامه می‌دهد: البته بهره‌مندی این منطقه از گاز موجب خواهد شد تا سرمایه‌گذاری صنایع مرتبط شتاب بیشتری بگیرد، همان‌طور که در حال حاضر طرح احداث کارخانه فولاد ۱۰میلیون تن در منطقه آزاد به‌عنوان یک مگا پروژه در دستور کار قرارگرفته است. آنچه مسلم است رونق صنعتی منطقه چابهار به اتمام پروژه خط انتقال گاز وابسته است، به همین دلیل هم شرکت ملی گاز در این زمینه اهتمام ویژه‌ای داشته و با استفاده از منابع داخلی خود درصدد تکمیل پروژه است. با برنامه‌ریزی‌های انجام‌شده انتظار می‌رود در سال ۱۴۰۲ این پروژه به بهره‌برداری برسد. وی اضافه می‌کند: پروژه مهم دیگر در حوزه گاز، خط انتقال گاز از خط لوله هفتم به میناب، سیریک، کوه مبارک و جاسک است که در این مسیر هم علاوه بر اینکه نیاز ساکنان منطقه به گاز طبیعی را تامین می‌کند، می‌تواند موجب رونق و توسعه اقتصادی در این منطقه نیز باشد. در مناطق مهمی ‌مثل کوه مبارک و جاسک که به‌عنوان پهنه صنایع انرژی در سند توسعه سواحل مکران پیش‌بینی ‌شده بر اهمیت اجرای این پروژه افزوده است. به همین دلیل نقش گاز در توسعه اقتصادی، زیرساختی و اجتماعی منطقه از اهمیت فراوانی برخوردار است. خط لوله انتقال گاز به شرق هرمزگان در حال حاضر حدود ۳۰درصد پیشرفت دارد و انتظار می‌رود تا پایان سال به میناب برسد و در فاز نهایی طبق برنامه‌ریزی انجام‌شده تا پایان سال ۱۴۰۳ تکمیل خواهد شد.

به گفته رازافزون انتقال نفت به جاسک حوزه دیگری است که در رونق اقتصاد ملی و محلی نقش بسزایی دارد. پروژه‌ای که مرحله اول آن در روزهای پایانی دولت دوازدهم به بهره‌برداری رسید و ظرفیت انتقال روزانه ۳۰۰هزار بشکه نفت را دارد. وی درباره جزئیات این پروژه اضافه می‌کند: تکمیل این پروژه علاوه بر اینکه ظرفیت صادرات نفت کشور را تا یک‌میلیون بشکه در روز افزایش می‌دهد، موجب خواهد شد قطب جدید نفتی در منطقه جاسک به‌عنوان یک نقطه مهم و استراتژیک در غرب آسیا شناخته شود. در کنار این مزیت‌ها، انتقال نفت به جاسک باعث خواهد شد پهنه‌ای در منطقه شکل بگیرد که در آن صنایع وابسته به نفت مانند پتروشیمی، پتروپالایش، پالایشگاه‌ها و ... ورود کنند و با ایجاد ظرفیت‌های تولید فرآورده‌های نفتی بتوانند علاوه بر تامین نیازهای داخلی، ظرفیت‌های صادراتی را نیز افزایش دهند. این فرآیند که باعث جلوگیری از خام‌فروشی نیز خواهد بود هم به نفع اقتصاد ملی است و هم به نفع اقتصاد محلی.

رازافزون حوزه سوم را دارای شرایط متفاوتی دانسته و توضیح می‌دهد: احداث مجتمع پتروشیمی ‌در چابهار به‌عنوان بزرگ‌ترین پروژه سرمایه‌گذاری در منطقه مکران با برآوردی حدود ۶۰ هزار میلیارد تومان از سال ۹۳ شروع ‌شده و انتظار می‌رود اولین پلنت آن تا سه سال آینده به بهره‌برداری برسد. این مجتمع که به‌عنوان سومین قطب پتروشیمی ‌کشور در دستور کار قرار گرفته است برای تامین زیرساخت‌های موردنیازش نظیر آب صنعتی و گاز در منطقه سرمایه‌گذاری کرده و مصداق عینی مشارکت بخش‌های غیردولتی در تامین زیرساخت‌های اقتصادی به شمار می‌رود.

 پتروشیمی‌و پایانه نفتی تنها چشم‌انداز مکران است؟

اما آنچه در حوزه نفت، گاز و پتروشیمی‌ در منطقه مکران موردتوجه قرار می‌گیرد این است که بدانیم چشم‌انداز آتی طرح توسعه سواحل مکران در این حوزه‌ها آیا صرفا معطوف به احداث پتروشیمی ‌و پایانه نفتی است؟ و اینکه اهمیت به صنایع پایین‌دستی تا چه حد دیده شده و چه برنامه‌ای برای آن پیش‌بینی‌ شده است.

رازافزون در این رابطه با اشاره به اقدامات انجام‌شده در حوزه نفت و گاز و پتروشیمی می‌گوید: زمان‌های ارائه شده برای خاتمه این پروژه‌ها، صرفا هدف نهایی توسعه در منطقه مکران نیست. ما اکنون آنچه در دست اقدام است را به‌عنوان حداقل ظرفیت‌ها و نیازها می‌بینیم و برای نقطه آغاز بهره‌برداری نیز نگاهمان حداقلی است. به بیانی دیگر نقطه پایان این پروژه‌ها، در اصل آغازی است برای فعال شدن صنایع وابسته و پایین‌دستی. صنایعی که امروز به واسطه اینکه تاکنون چشم‌انداز روشنی از وضعیت زیرساخت‌ها نداشته‌اند اشتیاقی برای ورود به منطقه مکران از خود نشان نداده‌اند. وی معتقد است این موضوع چه در منطقه چابهار و چه در منطقه جاسک صدق می‌کند. وقتی خطوط انتقال گاز به مقاصد پیش‌بینی‌شده برسد، وقتی مخازن ۱۰میلیون بشکه‌ای نفت در جاسک تکمیل شود، صاحبان صنایع سنگین یا صنایع نیمه سنگین با انگیزه بیشتری در منطقه حضور پیدا می‌کنند. وقتی کارخانه پتروشیمی ‌به مرحله راه‌اندازی و تولید محصول نزدیک شود، صنایع‌ وابسته به پتروشیمی ‌در این منطقه با انگیزه و سرعت بیشتری ورود می‌کنند و در بازه زمانی کوتاه‌تری سعی می‌کنند از ظرفیت‌های به وجود آمده در منطقه استفاده کنند. زمانی که در این منطقه نفت‌خام و گاز و پتروپالایش و پالایشگاه داشته باشیم باید  افق دیدمان را از این هم وسیع‌تر کرده و به موازات کشورهای پیشرو در حوزه تکنولوژی، زمینه فعالیت‌های شرکت‌های دانش‌بنیان و نیز صنایع درآمدزا، چند‌وجهی و استراتژیک را فراهم کنیم. به‌عنوان نمونه یکی از صنایعی که طی سال‌های اخیر در نظام برنامه‌ریزی کشور مورد توجه قرارگرفته و در سند برنامه‌های پنجم و ششم توسعه نیز روی آن تاکید شده، صنعت بانکرینگ است. صنعتی که گردش مالی آن در دنیا سالانه ۲۰۰میلیارد دلار است و پیش‌بینی می‌شود تا ۳۰سال آینده دو برابر شود. تجارتی که حدود ۲۰درصد از آن در منطقه غرب آسیا تبادل می‌شود و ما امروز سهم بسیار کمی‌ از آن را به خود اختصاص داده‌ایم، در حالی‌که هم سوخت موردنیاز را در کشور تولید می‌کنیم و هم از موقعیت جغرافیایی مطلوبی برخورداریم.

 عوامل توسعه پایدار منطقه

رازافزون در پاسخ به این سوال که پیوند این پروژه‌ها با توسعه پایدار و همه‌جانبه چگونه رقم خواهد خورد می‌گوید: جزئیاتی که تاکنون ارائه شد صرفا معطوف به صنایع وابسته به حوزه نفت گاز و انرژی می‌شد، اما راهبری توسعه منطقه‌ای دیدگاهش متمرکز و منفصل نیست، برای برقراری پیوند میان وجوه متنوع توسعه در یک منطقه باید همه‌جانبه به موضوع نگاه کنیم. زمانی که در اجرای متمرکز پروژه‌های این حوزه دارای تجربه هستیم و نقاط قوت و ضعف را شناسایی کردیم باید از ابتدا با برنامه‌ریزی حرکت کنیم. کارشناسان، سرمایه‌گذاران، افکار عمومی ‌به خصوص جامعه محلی توقع تکرار مدل آزمون و خطایی ندارد و در این زمینه اگر از ابتدا همه جوانب رصد نشود ممکن است به همان میزانی که انتظار رونق اقتصادی و تولید داریم، دچار تبعات غیرقابل جبران به واسطه عدم توازن توسعه شویم.  

وی ادامه می‌دهد: شناخت درست مزیت‌ها و استفاده از آن در تامین نیازهای پیش‌رو در چارچوب یک برنامه‌ریزی دقیق، به موازات اجرای عملیات عمرانی این صنایع می‌تواند زمینه‌ای را فراهم کند که احداث مگاپروژه‌های این چنینی نقش موتور محرک توسعه همه‌جانبه در یک منطقه را داشته باشد.

به‌عنوان مثال اصلی‌ترین نیاز پیش روی صنایع بزرگ، تامین نیروی انسانی توانمند و با دانش است. نیازی که می‌توان با تعلیم به موقع و با سرمایه‌گذاری اندک در مقایسه با سرمایه‌گذاری بزرگی که در ایجاد و راه‌اندازی یک صنعت بزرگ صورت گرفته، زمینه تامین نیروی انسانی توانمند در تمامی ‌رده‌های شغلی را فراهم آورد. اتفاقی که می‌تواند موجب تقویت اقتصادی خانواده‌های محلی باشد و به‌تبع آن زمینه رشد اجتماعی را به همراه داشته باشد.

به گفته رازافزون این موضوع فقط یک بخش از بُعد نرم توسعه است. زمانی که یک صنعت بزرگ در یک منطقه مستقر می‌شود با خودش یکسری نیازها را همراه دارد. نیازهایی مثل خدمات درمانی، خدمات تفریحی، خدمات فنی، خدمات آموزشی و... که رفع این نیازها به‌واسطه برقراری قاعده عرضه و تقاضا موجب بالارفتن شاخص‌های توسعه‌ای منطقه خواهد شد. اقداماتی نظیر احداث بیمارستان، مراکز درمانی، تفریحی و آموزشی، توسعه زیرساخت‌های شهری و روستایی زمانی محقق خواهد شد که از ابتدا با برنامه‌ریزی حرکت کنیم.

وی در پایان تاکید می‌کند: سواحل مکران به واسطه مزیت‌هایی که دارد می‌تواند زمینه‌ساز فرصت‌های نوین در بهره‌گیری ظرفیت‌های کشور در حوزه نفت، گاز و پتروشیمی ‌باشد که به واسطه آن بنیان اقتصادی ملی را تقویت کرده و آسیب‌پذیری کشور را در مقابله با اقدامات خصمانه جامعه بین‌الملل به‌ویژه جنگ اقتصادی که طی یک دهه اخیر موجب بروز مشکل شد به حداقل رساند. از این نکته هم نباید غافل شد که با وجود تحریم‌ها اجرای پروژه‌های عظیم در این منطقه طی چند سال گذشته، موجب شد تا با تکیه بر دانش و توانایی متخصصان و صنعتگران داخلی بتوانیم با دستیابی و ارتقای دانش فنی در حوزه ساخت و راه‌اندازی تجهیزات موردنیاز اقدامات موثری انجام دهیم.