احیای صنعت نفت و گاز؛ ضرورت اصلی

ایران در زمینه نفت و گاز یکی از ابرقدرت‌های انرژی محسوب می‌شود. در سال ۲۰۰۱ ایران چهارمین تولیدکننده بزرگ نفت در جهان بود. طبق برآوردهای مجله نفت و گاز، تا ژانویه ۲۰۱۱ ذخایر قطعی نفت ایران حدود ۱۳۷میلیارد بشکه بود که حدود ۱۰درصد از مجموع ذخایر جهان را به خود اختصاص داده ‌است. از سوی دیگر به لحاظ داشتن منابع گازی نیز ایران رتبه دوم را در جهان داراست که به لحاظ درصدی ۱۷درصد منابع جهان را به خود اختصاص داده است. ذخایر گازی مستقر مخازن هیدروکربوری ایران، از سه بخش تشکیل شده ‌است، دسته اول میدان‌های گازی، دسته دوم ذخایر گاز طبیعی موجود در کلاهک‌های گازی میادین نفتی و دسته سوم گازهای همراه نفت در میادین نفتی هستند. بر اساس برآوردهای سال ۲۰۱۱ بالغ بر ۴۲ میدان گازی و ۹۲ مخزن گازی در ایران به ثبت رسیده‌ است. ناگفته پیداست، توسعه صنعت نفت و گاز برای توسعه اقتصادی کشور و دستیابی به اهداف چشم ‌انداز نظام و تولید ثروت، ضروری و حیاتی است. نکته مهم این است که صنعت نفت و گاز از صنایع سرمایه‌ بر و حفظ و نگهداشت این صنعت و همچنین توسعه آن نیازمند سرمایه ‌گذاری قابل توجه است. یقینا، هرگونه کاستی در نگهداشت و توسعه صنعت نفت و گاز، رشد و پیشرفت اقتصادی کشور را با مشکلات جدی مواجه می ‌سازد. حال آنچه  این نوشتار به دنبال بررسی است، این مساله است که صنعت نفت و گاز ایران در حال حاضر در چه شرایطی قرار دارد و چه ملزوماتی برای آینده آن مورد نیاز است که بتوان چرخه اصلی اقتصاد کشور را با استفاده از این صنعت با سرعت بیشتری به حرکت درآورد.

آنچه از صنعت نفت و گاز ایران، این روزها به گوش می‌رسد، نشانه‌های خوبی ندارد. کاهش صادرات نفتی، شیوع ویروس کرونا، تحریم‌های بین‌المللی، فرسودگی تجهیزات نفتی و گازی ایران  و چند عامل مهم دیگر باعث به وجود آمدن نگرانی‌های بسیار در این زمینه شده است. خبر کسری ۲۲۰ میلیون متر مکعبی گاز در کشور و احتمال قطعی گاز در زمستان پیش‌رو نگرانی‌ها را تشدید کرده  که فرسودگی تجهیزات از عمده‌ترین موانع این کاهش تولید و بروز نگرانی‌هاست، فرسودگی‌ای که رفع آن برای دولت آینده یک نیاز ضروری و حیاتی است که چرخه اقتصاد کشور از حرکت نایستد. این فرسودگی تجهیزات به شکلی پیشروی کرده که اکنون قسمت عمده‌ای از درآمدهای حاصل از میادین، صرف تعمیر، تجهیز و نگهداری تجهیزات می‌شود که کاری هزینه‌بر و نیازمند تخصص کافی است. ساختار قدیمی ‌الگوی پالایشی پالایشگاه‌های کشور؛ در نتیجه این ساختار قدیمی ‌تولید حدود ۳۰درصد نفت کوره از مجموع فرآورده‌های پالایشگاه‌ها، اقتصاد این بخش را تا مرز ورشکستگی رسانده است و با خصوصی‌سازی و قرار گرفتن پالایشگاه‌ها در مجموعه‌های بنگاهی ناکارآمد اقتصادی، عملا هر گونه سرمایه‌گذاری برای نوسازی و بازسازی پالایشگاه‌ها را غیرممکن ساخته  و این در شرایطی است که نمونه‌های فراوانی از پالایشگاه‌ها را در دنیا می‌توان یافت که با وجود بازسازی و نوسازی و کاهش جدی میزان تولید نفت کوره و تولید فرآورده‌های با ارزش افزوده بالاتر، توان رقابت با پالایشگاه‌های مدرن فاقد تولید نفت کوره را نداشته و تعطیل شده‌اند. در مناطق نفت‌خیز که بخش اصلی تولید نفت محسوب می‌شود با وجود فرسودگی زیاد در بخش انتقال و تولید با عمر ۵۰-۶۰ سال، در شرایط کاملا غیرمطمئن، عملیاتی هستند و در فلات قاره که میادین مشترک (۱۵ میدان از ۲۸ میدان مشترک) قرار گرفته با فرسودگی مزمن و خطرناک سازه‌های دریایی مواجهیم که به یک تهدید جدی و نامحسوس برای امنیت عرضه نفت در بخش فلات قاره تبدیل شده است. این در حالی است که حتی امکان غرق شدن بعضی از سازه‌های دریایی به دلیل زنگ‌زدگی و خوردگی تاسیسات وجود دارد.

در بخش تولید و امنیت عرضه گاز طبیعی نیز باید گفت پس از بیش از حدود ۲۵ سال  که از آغاز اولین فاز توسعه میدان گازی پارس جنوبی می‌گذرد، هنوز طرح توسعه فازهای مختلف این میدان به اتمام نرسیده است و آثار آن را هرساله در تامین سوخت نیروگاه‌ها در زمستان می‌توان دید.  به طوری‌که در زمستان سال ۱۳۹۵ به دلیل کمبود گاز، میلیون‌ها لیتر نفت کوره و گازوئیل به اجبار در نیروگاه‌های بزرگ دو‌سوخته مصرف شد که علاوه بر از دست رفتن درآمد حاصل از صادرات، آلودگی محیط‌زیست و نگرانی از عدم امنیت عرضه در زمستان را که می‌تواند تبعات اجتماعی جدی در بر داشته باشد، بر جا گذاشت.

ایران در سال‌های گذشته تلاش‌های فراوانی در جهت افزایش سطح تولیدات نفتی به خرج داده، اما به علت فرسودگی قطعات و طی شدن نیمی ‌از عمر آنان این تلاش‌ها بی‌ثمر مانده و تولیدات نفتی به حد نهایی توان نمی‌رسد. هزینه‌های ناشی از جبران این فرسودگی چیزی در حدود ۵/ ۱۴درصد از درآمدهای نفتی  است که رقم بسیار بالایی است؛‌ رقمی ‌که اصلاح آن در گرو بهبود عملکرد صنعت نفت در اقتصاد کلان کشور  خواهد بود. علاوه بر مسائل فیزیکی و فنی، برای بهبود شرایط استخراج و رسیدن به حد نهایت تولید، تکنولوژی به روز و با متدهای روز دنیا از ضروریات رسیدن به هدف است که به نظر می‌رسد بدون همکاری شرکت‌های بین‌المللی نفتی این مهم کمی ‌دست‌نیافتنی است.

وجود تکنولوژی برتر در صنعت نفت و گاز، امروزه عرصه را برای حضور در صحنه‌های بین‌المللی و همچنین افزایش بهره‌وری این صنعت در تولیدات نفتی و گازی فراهم می‌کند. اما نکته حائز اهمیت در خصوص دستیابی به تکنولوژی در این صنعت برای ایران، به روز نبودن این تکنولوژی است. با بررسی شرایط کنونی به نظر می‌رسد تنها راه همگام‌سازی نفت و گاز ایران با جهان، جذب سرمایه‌های بین‌المللی و حضور ابر‌شرکت‌های نفتی و گازی بین‌المللی در ایران است. مساله‌ای که وجود تحریم‌ها و مسائل این‌چنینی مانع آن هستند اما تلاش در جهت رفع این مشکلات بین‌المللی و زمینه‌سازی برای حضور شرکت‌ها و کشور‌های مختلف در صنعت نفت و گاز، البته با نظارت‌های گسترده و معقول، توان تولیدی صنعت نفت را به سود‌دهی و بهره‌دهی مطلوب خواهد رساند. با توجه به گفته‌های ابتدای این نوشته، ایران به لحاظ منابع نفتی و گازی بسیار غنی است و طبیعتا کشور‌ها و شرکت‌های خارجی از این مساله استقبال گسترده‌ای خواهند داشت. براساس قوانین موضوعه و وظایف و اختیارات دولت و وزارت نفت این حق را دارند که سرمایه‌گذاری خارجی را جذب کنند، که این سرمایه‌گذاری می‌تواند از طریق شرکت‌های دولتی کشورهای خارجی یا شرکت‌های خصوصی یا چندملیتی که متعلق به بخش‌خصوصی است انجام و داخل کشور شود. بنابراین در این شرایط که منع قانونی‌ای نیز وجود ندارد و همچنین صنعت نفت نیاز به تکنولوژی روز دنیا و به‌روزرسانی دارد، جذب سرمایه‌های خارجی باید برای دولت در اولویت برنامه‌هایش باشد.

در همین زمینه، مساله دیگری که از اوجب واجبات صنعت نفت و گاز ایران است توسعه میادین مشترک است.  ایران با در اختیار داشتن حداقل ۲۸ میدان مشترک، شامل ۱۸ میدان نفتی، ۴ میدان گازی و ۶ میدان نفت و گاز با کشورهای همسایه، یکی از معدود کشورهای جهان با این تعداد ساختار مشترک است. از این ۲۸ میدان، ایران با عراق ۱۲ حوزه مشترک، با امارات ۷ مخزن مشترک، با قطر و عمان هرکدام دو مخزن مشترک و با کویت و ترکمنستان هرکدام یک مخزن مشترک دارد. در سال‌های اخیر به دلیل وجود مشکلاتی، ایران نسبت به سایر رقبای خود در بهره‌برداری از میادین مشترک عقب افتاده است. مخزن گازی پارس جنوبی که با  قطر مشترک است، از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین مخازن اشتراکی ایران و جهان به شمار می‌رود. این میدان گازی مشترک در بخش قطری، ۱۱ سال زودتر از بخش ایرانی به بهره‌برداری رسید. همچنین در حال حاضر، امارات متحده عربی از میدان مشترک سلمان و عربستان از میدان مشترک فروزان، بیش از دو برابر ایران برداشت می‌کند. به دلیل عدم برنامه‌ریزی مناسب برای توسعه منابع انرژی نه‌تنها روند صادرات متوقف خواهد شد، بلکه با توجه به رشد روزافزون مصرف انرژی در داخل کشور، در تامین نیازهای داخلی نیز با مشکل مواجه خواهیم شد. با توجه به این گفته‌ها، لزوم رسیدگی به وضعیت میادین مشترک و همسان‌سازی تکنولوژی و سهم برداشت از میادین مشترک، نکته بسیار مهمی ‌است که باید به اولویت وزارت نفت تبدیل شود تا سهم عادلانه‌ای از میادین مشترک به ایران برسد. عملا بدون توسعه تجهیزات و به روز‌رسانی تکنولوژی، ایران در میادین مشترک متضرر است. طرف‌های مقابل ایران با استفاده از فناوری‌های به روز و قرارداد با شرکت‌های بین‌المللی نفتی و گازی، امکان استخراج بیشتر و همچنین با هزینه‌های کمتر را برای خود فراهم آورده‌اند، در صورتی‌که ایران علاوه بر هدر‌رفت هزینه‌ها در بخش نگهداری و تعمیر، با توجه به عمر بالای تجهیزات، امکان بهره‌برداری حداکثری را نیز عملا از دست می‌دهد.

در پایان آنچه به عنوان نقشه راه برای صنعت نفت و گاز ایران و به خصوص دولت می‌توان ترسیم کرد این است که با برنامه‌ریزی منسجم، تلاش در جهت رفع تحریم‌های بین‌المللی در راستای به‌روزرسانی تجهیزات و استفاده از تکنولوژی شرکت‌های بزرگ این صنعت، اتکا به بخش خصوصی با نظارت دولت برای بهبود عملکرد در پروژه‌های فنی این بخش، کاهش وابستگی به درآمد‌های نفتی و تلاش در جهت کاستن سهم نفت از اقتصاد و اتکا به بخش‌های اقتصادی دیگر در راستای جلوگیری از فرسودگی بیشتر و ایجاد فضای تنفسی برای صنعت نفت، رشد سرمایه‌گذاری‌های خارجی و انعقاد قراردادهای کلان بین‌المللی، بتوان «کهن‌صنعت نفت و گاز ایران» را جان دوباره بخشید تا این بخش به حد نهایت ثمردهی و شکوفایی برسد.