به هر روی اگر دولت و بانک مرکزی به بانک‌ها اجازه دهند نرخ سود سپرده‌های بانکی را افزایش دهند، نگه داشتن پول در حساب‌های بانکی برای افراد به شدت جذاب می‌شود؛ چرا که در این صورت سود بدون ریسک بیشتری به دست خواهند آورد.

در همین راستا  بنا به گفته مدیرعامل آتیه سرمایه آراس،  یکی از تاثیرات مهم تغییر نرخ‌های بهره بانکی، تغییر در پرتفوی افراد جامعه است. به‌طور طبیعی یک فرد دارایی‌های خود را در قالب مجموعه‌ای از شقوق دارایی مثل پول نقد، سپرده بانکی، کالاهای بادوام، طلا، ارز، سهام و... نگهداری می‌کند. فرد در تصمیم‌گیری خود در نحوه تخصیص دارایی خویش به دو عامل ریسک و بازده توجه دارد. با فرض ثبات شرایط ریسک هر یک از این دارایی‌ها، عامل نرخ بازدهی نقش اصلی را در نحوه تخصیص دارایی فرد ایفا می‌‌کند.  جواد فلاحیان در رابطه با نرخ ارز نیز اظهار کرد: رشد نرخ ارز می‌تواند موجب هجرت برخی سرمایه‌گذاران از بازار سهام به بازار ارز شود، در نتیجه یک عامل کاهشی برای شاخص بورس به حساب می‌آید، اما از طرف دیگر افزایش قیمت دلار سودآوری شرکت‌های بورسی را نیز افزایش می‌دهد و می‌تواند یک نیروی افزایشی برای شاخص باشد.

برای کسب اطلاعات بیشتر در خصوص تاثیر نوسانات نرخ بهره بانکی و ارز با  جواد فلاحیان مدیرعامل آتیه سرمایه آراس  به گفت‌وگو نشستیم.

 چالش‌هایی را که نهاد‌های مالی در سال‌های اخیر با آنها روبه‌رو بودند چگونه ارزیابی می‌کنید؟

یکی از معضلات نهاد‌های مالی، برخی اقدامات نا‌صحیح  بانک مرکزی است. از جمله این اقدامات، تغییر نوسانات نرخ بهره از ۲۱درصد به محدوده ۸درصد بود که  باعث هجوم مردم به بازار سرمایه شد؛ از طرف دیگر پس از مدتی  نرخ بهره از ۸ به ۱۸درصد بازگشته و پول از بازار سرمایه به سمت بازارهایی مانند سپرده‌های کم‌ریسک رجعت و این موضوع تصمیم‌گیری را برای سرمایه‌گذاران بلندمدت سخت ‌کرد.

به هر روی از نظر برخی از کارشناسان بازار سرمایه، مهم‌ترین و اصلی‌ترین عامل سقوط بازار در سال گذشته نوسانات نرخ بهره بوده و در بررسی روند نرخ بهره متوجه می‌شویم طی کاهش این نرخ، نقد‌شوندگی مجددا به بازار برگشته و شاهد رونق در بورس هستیم.

تغییر در نرخ بهره بانکی اهمیت بسزایی در بازار سرمایه دارد و یک اهرم برای کاهش یا افزایش نقدینگی و ایجاد رونق یا رکود در بازارها محسوب می‌شود. می‌توان مسبب اصلی بی‌اعتمادی مردم به بازار را بانک مرکزی دانست. زمانی که حاشیه سود صنعت حدود ۱۵درصد بود بانک مرکزی یکباره نرخ بهره را به ۱۸‌درصد افزایش داد و در مقاطعی باعث تخریب صنعت و تولید شد.

 ریسک قوانین و مقررات را در بازار سرمایه چگونه ارزیابی می‌کنید؟

همیشه ریسک‌های سیستماتیک در هر بازاری وجود دارد. از جمله این ریسک‌ها در بازارهای ایران وجود تحریم‌ها طی سال‌های متمادی بوده است، از دیگر ریسک‌های موجود در بازار، نرخ ارز است که به علت نوسانات شدید آن، تولید‌کننده و شرکت‌های داخل بورس نمی‌توانند تصمیم‌گیری و برنامه‌ریزی بلندمدت داشته باشند چرا که نرخ نوسانات ارز به یکباره تغییر می‌کند. نهادهایی مانند فدرال رزرو معمولا حدود ۲۵/ ۰‌درصد تغییر نرخ دارند اما در ایران گاهی به یکباره شاهد تغییر ۱۰ یا ۱۵‌درصدی در نرخ بوده‌ایم. بحران کرونا باعث بسیاری از مشکلات شد که در برخی از کشور‌های اروپایی در این شرایط اضطراری و استثنایی  نرخ ارز حدود ۲۵/ ۰ ‌درصد تغییر کرد و در همان ایام  باعث سقوط بازار سهام آمریکا شد و بازار را از حالت ریزش شدید خارج کردند، اما در کشور ما متاسفانه این اتفاق نیفتاد. از نظر اهالی بازار عامل اصلی ریزش و حتی صعود شارپ، نوسانات نرخ بهره برای جبران کسری بودجه و فروش برخی دارایی‌های دولت در بورس بود.

 علاوه بر تغییراتی که در نرخ سود ایجاد شده تصمیمات دیگری که دولت گرفت باعث افزایش هیجان مردم در بازار سرمایه شد،  در واقع مردمی‌ وارد بازار شدند که دانش کافی مالی  نداشتنداین موضوع چه مشکلاتی ایجاد کرد؟

مردم برای کنترل و جلوگیری از کاهش ارزش پول در مسیرهای مختلفی در حال تلاش هستند، از همین رو، علت ورود مردم به بورس فرار از شرایط تورمی ‌و کاهش قدرت خرید بود، ولی از جنبه دیگری می‌توان گفت مردم ایران بسیار نترس و خطرپذیر هستند، در کشور‌های توسعه‌یافته که بورس‌های معروفی دارند تعداد کمی ‌از مردم، جرات ورود مستقیم به بازار را داشته و بالطبع هیجان‌ها در  این بازارها کمتر است. در زمانی که بازار تحت تاثیر نوسانات ناشی از هیجان مردم بود خود سازمان بورس نیز به این رفتار‌های هیجانی دامن می‌زد، مثلا دو‌مرحله‌ای کردن بازار جو دادن به سهامی‌ بود که بعد از بسته شدن بورس باز می‌شدند و این شرایطی را ایجاد کرد که مردم متحمل ریسک‌های بزرگی بشوند  و بزرگ‌ترین کسانی که ضرر کردند مردم عادی بودند. بازار سهام همواره چنین شرایطی را تجربه کرده است. در سال‌های ۸۰ تا ۹۲ شاهد هجوم مردم به بازار بودیم که کارگزاری‌ها بسیار شلوغ شدند و بعد ریزش‌های ۹۳ اتفاق افتاد، بورس معمولا مثل یک غربال است که در مقاطعی مردم هجوم می‌آورند و یک بازار پر‌رونق را ایجاد می‌کنند ولی وقتی  غربال  شروع به کار می‌کند کسانی که ترسیده و برنامه‌ریزی و استراتژی نداشته‌اند از بازار خارج می‌شوند. درحال حاضر افرادی که تمام جوانب منفی این بازار را شناخته و قبول کرده‌اند در حال فعالیت در بورس هستند و بازار محلی مناسب برای سرمایه‌گذاری است. بعد از تقریبا یک سال رفتارهای هیجانی بازار کاهش یافته و سهم‌ها نقد‌شوندگی خود را پیدا کرده‌اند؛ همچنین در هر صنعت چند سهم مثبت قابل مشاهده است و می‌توان گفت بازار شرایط نرمالی دارد.

دولت جدید با بسیاری از مشکلات اقتصادی هنوز مواجه نشده و فکر می‌کنند که مشکلات به راحتی  قابل حل است اما از نظر بنده به علت تعدد مشکلات اقتصادی دولت رئیسی پرمشغله‌ترین دولت این ۴۰ سال خواهد بود.

 به نظر شما پول هوشمند در روزها و ماه‌های آتی وارد کدام بازار می‌شود؟ و بازدهی کدام بازار از همه بیشتر است؟

در واقع پول هوشمند را می‌توان پول وحشی نام‌گذاری کرد یعنی پولی که در هر مسیری وارد شود بازار مورد نظر را تحت تاثیر قرار داده و تکان می‌دهد و اگر بخواهیم روند ورود این پول وحشی به بازار را بررسی کنیم ابتدا در دلار، مسکن، خودرو سپس وارد بورس شد و این بازار را به شدت متاثر کرد. پولی که در حال حاضر در بورس است پولی است که مردم به عنوان سرمایه‌گذاری وارد کرده‌اند و هیجاناتی که قرار است از جانب مردم وارد بازار‌ها شود به نظر بنده فعلا به سمت بورس نیست، زیرا خاطره این اتفاقات بد باید از ذهن مردم خارج شود. در حال حاضر هیجانات به سمت بازار طلا و دلار بیشتر است و مسکن در حال حاضر در رکود است.