به نظر می‌رسد این رشد قیمت‌ها نه‌تنها در کوتاه‌مدت و به دلیل  کنترل نسبی پاندمی، ‌بلکه بیشتر به سبب محدودیت‌های زیست‌محیطی است. نگاهی به آمارها و یادداشت‌های تحلیلگران نشان می‌دهد، بشر دریافته است که زمان زیادی برای جبران خسارات وارده به محیط‌زیست ندارد و هر گونه تعللی در اجرای محدودیت‌های زیست‌محیطی می‌تواند تاثیر سوء غیرقابل جبرانی داشته باشد. با در نظر گرفتن این موضوع، دلیل اعمال سختگیرانه‌ترین محدودیت‌ها و به مرز تعطیلی کشاندن کارخانه‌های تولیدی در چین روشن می‌شود. بسیاری از صنایع مهم و پرکاربرد چین، همچون تولید سیمان و حتی فولادسازی این کشور مدت‌هاست که با محدودیت تولید مواجه‌اند و ظرفیت تولید آنها به سطوح پایینی رسیده است. به تبع این موضوع، قیمت سنگ‌آهن تحت فشار قرار گرفته و حاشیه سود شرکت‌های فولادی دستخوش تغییرات زیادی شده است. این در حالی است که تقاضا در چین قوی‌تر از عرضه است و حتی عرضه بخشی از  موجودی انبار‌های دولتی نیز نتوانست پاسخگوی تقاضا باشد. مس و آلومینیوم از جمله فلزات اساسی هستند که به دلیل داشتن کاربرد وسیع در حوزه فناوری و خودروهای برقی، متقاضی زیادی دارند و همین امر سبب شده است تا قیمت این محصولات به سقف‌های تاریخی خود برسد. به نظر می‌رسد دنیای امروز به این نتیجه رسیده که بهای تولید باید افزایش یابد؛ دلیل آن هم بالارفتن هزینه‌های جبران‌ناپذیر طبیعت است. استفاده از نفت شیل، فناوری‌های تولید انرژی تجدیدپذیر همچون باد و آب و انرژی خورشیدی هم مستلزم صرف هزینه و زمان زیاد برای تولید انبوه است و با توجه به رشد روزافزون جمعیت و البته متنوع شدن تولیدات صنعتی، نیاز به استخراج انواع کالاهای پایه‌ از جمله نفت، کانه‌های فلزی و انواع فلزات اساسی افزایش یافته است. با توجه به غیرقابل تجدید بودن این منابع و استحصال بی‌رویه در سال‌های اخیر، شاهد تخمین خالی شدن منابع طبیعی در سال‌های نه‌چندان دور از سمت دانشمندان هستیم. اشراف بر این موضوع می‌تواند دلیل پیش‌بینی‌های صعودی از بهای کامودیتی‌ها را روشن ساخته و ذهن‌ها را آماده پذیرش ارقام جدید کند.