سازوکارهای توسعه و بالندگی صنایع

براساس ارزیابی‌ها سیاست‌گذاری‌های به موقع، مناسب و کارشناسی شده می‌تواند در دست یافتن به یک صنعت پویا و بالنده نقش تعیین‌کننده‌ای را ایفا کند. به‌طور مثال، اگر رشد در صادرات مدنظر سیاست‌گذاران و تصمیم‌سازان کشور است، باید با صادرکنندگان و تولیدکنندگان واقعی و شناسنامه‌دار مشورت شود و مسیر رشد و توسعه نشانه‌گذاری شود. در این شرایط است که بازدهی فعالیت‌های صنعتی و اقتصادی افزایش می‌یابد. در حال حاضر این موضوع در تمام اقتصادهای دنیا مطرح است که چه کسی سهم بیشتری از بازارها را از آن خود کرده است اما به دست آوردن سهم بالا در بازارهای جهانی و منطقه‌ای به مکانیزم‌هایی نیاز دارد که تحقق این هدف را ممکن می‌کند. بدون شک گام نخست برای توسعه و رشد صنایع باید با مشورت و هماهنگی با صاحب‌نظران و صنعتگران برداشته شود. استخراج نظرات و راهکارها برای بالندگی صنایع می‌تواند در قالب یک سیستم مهندسی‌شده عملیاتی شود.

ارزیابی‌ها نشان می‌دهد بسیاری از صنایع کشور امروز با مشکل کمبود نقدینگی و نقل‌وانتقالات پول مواجه هستند. سیاست‌گذار باید شرایطی را فراهم کند که اگر فعال اقتصادی صادرات یا فرآیند اقتصادی را انجام دهد، سازوکارهای آن در قوانین و مقررات نهادینه شده باشد. به‌طور مثال، متولیان باید شرایطی را در سیاست‌ها ببینند تا فعالان اقتصادی در هر جای دنیا بتوانند مبادلات پولی و بانکی را انجام دهند. پاکسازی مسیر فعالیت‌های اقتصادی در شرایط فعلی که اقتصاد کشور از یکسو با تحریم‌ها مواجه است و از سوی دیگر شاخص‌های داخلی در شرایط خوبی به سر نمی‌برند، می‌تواند مدار رشد و توسعه را به مسیر درست بازگرداند. این درحالی است که بسیاری از سیاست‌های فعلی یک‌شبه و بدون مشورت با بخش‌خصوصی اتخاذ می‌شوند. تجارب نشان می‌دهد این مدل سیاست‌گذاری‌ها هیچ‌گاه به ثمر نخواهد نشست و آورده‌ای هم بر اقتصاد و صنعت کشور به همراه نخواهد داشت.

خارج از فرم کلی نحوه سیاست‌گذاری‌های اشتباه در کشور، صنعتگران و فعالان اقتصادی با برخی چالش‌ها مواجه هستند که باید برای آنها چاره‌ای اندیشیده شود. یکی از چالش‌ها افت میزان سرمایه‌گذاری‌ها است. بدون شک با نرخ ارزی که درحال‌حاضر وجود دارد قیمت تمام‌شده‌ای که برای تولیدکنندگان و صاحبان صنایع که سرمایه‌گذاری‌هایی را در دستور کار قرار داده‌اند، هیچ توجیه اقتصادی ندارد؛ این موضوع در آینده دردسرهایی را در بخش تولید ایجاد خواهد کرد. چالش بعدی تامین ماشین‌آلات مورد نیاز صنعتی است که درحال‌حاضر فعالان اقتصادی اگر بخواهند ماشین‌آلات صنعتی وارد کنند با قیمت فعلی نرخ ارز باید سرمایه‌های بسیار کلانی داشته باشند. تامین این میزان سرمایه هم از سوی بانک مرکزی بسیار سخت و طاقت‌فرساست. زمانی که بانک مرکزی به اشتباه متصل به دولت است، قاعدتا بانک مرکزی سکاندار وظایف و ماموریت‌های خود نخواهد بود و این دولت است که فرمان سیاست‌گذاری‌های این نهاد را به دست می‌گیرد. چنین ساختاری در هیچ جای دنیا وجود ندارد و بانک مرکزی به هیچ عنوان به دولت وابسته نیست و دارای استقلال است. این عدم استقلال باعث شده بسیاری از کسری‌های کشور از طریق بانک مرکزی تامین شود و در نهایت انباشت بدهی‌ها به ظهور تورم افسارگسیخته منجر خواهد شد.

با توجه به اینکه فضای بازار یک فضای رقابتی است، رقابت پیشتازان منوط به این است که دستگاه‌ها و ماشین‌آلاتی وارد کشور شوند که از تکنولوژی و فناوری روز بهره داشته باشند، اما با این شرایط تولیدکنندگان چگونه می‌توانند ماشین‌آلات صنعتی خود را ارتقا دهند؟ یکی از مشکلاتی که تولیدکنندگان با آن روبه‌رو هستند این است که نمی‌توانند به شرکتی که از آن ماشین‌آلات صنعتی خریداری کرده‌اند، پولی انتقال دهند. صاحبان صنایع زمانی که می‌خواهند نقل‌وانتقالات پولی در این زمینه را انجام دهند با گلوگاه‌های متفاوتی روبه‌رو می‌شوند. آنها باید یک پروسه بسیار طولانی را طی کنند تا بتوانند ارز تخصیص یافته از سوی بانک مرکزی را دریافت کنند که در همین بین بوروکراسی‌های اداری پیچیده دست‌اندازهای زیادی به وجود آورده است. این موضوع باعث می‌شود توسعه و ارتقا که هم مدنظر سیاست‌گذاران و هم فعالان اقتصادی است به واقعیت بدل نشود. در این میان فشار اصلی به تولیدکنندگانی وارد می‌شود که نمی‌خواهند کیفیت محصولات یا تولیداتشان با افت روبه‌رو شود. بسیاری از تولیدکنندگان تا زمانی تولید خود را ادامه می‌دهند که بدانند محصولی به بازار ارائه می‌کنند که از کیفیت لازم برخوردار باشد، اما این موضوع امروز گرفتار اما و اگرهای فراوانی شده است.