دستاورد‌‌‌ سایر کشورها

کشور هند مانند ایران در مدار استوای زمین، یعنی مداری که بیشترین تابش خورشید را دریافت می‌کند، قرار دارد. هند به مدد این وضعیت دستاورد خوبی داشته و طی پنج سال گذشته یعنی مشخصا از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۰، به طور متوسط سالیانه یک درصد با رشدی خطی، به سهم برق خورشیدی تولیدی خود افزوده است. با توجه به میزان برق سالیانه تولیدی این کشور در سال ۲۰۲۰، می‌توان گفت که هند در این سال ۷۵ میلیارد کیلووات-ساعت، معادل با ۲۰ درصد برق تولیدی ایران در سال ۱۳۹۹، برق تولید کرده است.  در زمینه تولید انرژی الکتریکی از باد هم نکات جالبی وجود دارد. به‌‌‌عنوان نمونه، کشور ایتالیا با تولید ۱۰گیگاوات برق به دور از ساحل عملکرد فوق‌العاده‌ای داشته است. همچنین کشور آلمان با داشتن کمتر از ۶۰۰ کیلومتر مرز آبی، حدود ۵۶ گیگاوات برق (معادل با ۷۰درصد توان برق تولیدی کشور)، برق تولید می‌کند. این در حالی است که کشور ما با داشتن هزاران کیلومتر مرز آبی و مناطق بادخیز و توفان‌خیز، می‌تواند بسیار بیشتر از اعداد ذکر شده برق تولید کند. در جدول، میزان انرژی الکتریکی تولید شده از هر ماده نسبت به هزینه صرف شده برای آن، طی چرخه عمر آن محاسبه شده است. این مساله بیانگر آن است که انرژی‌‌‌های خورشیدی و بادی هزینه تمام‌‌‌شده کمتری از ارزان‌ترین انرژی‌های فسیلی دارند که یکی از مهم‌ترین دلایل اهمیت توسعه این انرژی‌ها در کشور است.

Untitled-1 copy

   علل توسعه اندک انرژی‌‌‌های تجدیدپذیر در ایران

از 53 هزار مگاوات ظرفیت برق تولیدی در کشور تنها 400 مگاوات آن یعنی 7/ 0درصد آن مربوط به حوزه انرژی‌های تجدیدپذیر است. این وضعیت در حالی است که ایران فقط در زمینه انرژی خورشیدی با داشتن ۳۰۰ روز آفتابی در بیش از دوسوم مساحت خود و متوسط تابش 5/ 5 - 5/ 4کیلووات ساعت بر مترمربع در روز، یکی از کشورهای با پتانسیل بالا در این زمینه است.  این فقط در حوزه خورشیدی است و هر کدام از حوزه‌‌‌های دیگر مستلزم بحثی جداگانه است. بی‌تردید سهم ایران در حوزه انرژی‌‌‌های تجدیدپذیر باید حداقل10 برابر میزان فعلی باشد، این در حالی است که سهم ترکیه در حال حاضر در این حوزه بالغ بر 7هزار مگاوات است، حال آنکه مساحت کشور ما بیش از دو برابر ترکیه است. با یک بررسی ریشه اصلی چنین فاصله‌‌‌ای را می‌توان در سه مورد ذیل طبقه‌‌‌بندی کرد که متولی این حوزه یعنی سازمان انرژی‌‌‌های تجدیدپذیر و بهره‌‌‌وری انرژی ‌برق (ساتبا) باید به آنها توجه ویژه‌‌‌ای داشته باشند: 1- ضعف اطلاعات عملیاتی از توانمندی‌های کشور در این حوزه، 2- به‌‌‌روز نبودن در خصوص فناوری‌‌‌های جدید در زمینه افزایش بازدهی انرژی، 3- نبود یک مدل تامین مالی جامع و پیوندسازی توسعه این حوزه به بودجه تخصیصی در حالی که می‌توان با ایجاد سازوکارهایی مشارکت بخش خصوصی را به شدت افزایش داد.

   راه‌‌‌حل‌های کلی

با توجه به علت‌های ذکر شده، لازم است متولی اصلی، در محورهای 6 گانه ذیل تحولاتی را رقم بزند: 1- تدوین نقشه جامعی از پتانسیل‌‌‌های انرژی‌های تجدیدپذیر: به‌‌‌عنوان نمونه ظرفیت‌های تابشی، تراکم زیست توده‌‌‌ها و... مشخصا معین شود.

2- مقیاس‌دهی به اولویت‌های پرپتانسیل: احداث مزرعه‌های خورشیدی و بادی در مقیاس بالا توجیه‌پذیری بیشتری خواهند داشت. به‌‌‌عبارتی نباید در این حوزه‌ها به صورت پراکنده ورود کرد و ‌‌‌باید مناطقی از کشور را به‌‌‌عنوان قطب مزرعه‌های خورشیدی انتخاب کرده و حمایت‌‌‌های مادی و معنوی از آن صورت پذیرد.

3- جهت‌دهی سهمی از برق تولیدی در بازارهای مالی متکی به انرژی: به‌‌‌عنوان نمونه حوزه دارایی‌‌‌های دیجیتال از نوع Proof of Stake، بسترهای Cloud برای استفاده عموم و حتی شبکه‌های همتا به همتا مالی (Peer-to-Peer Network) و.... متاسفانه این سازمان مدل‌‌‌های سرمایه‌گذاری یکپارچه و به‌روزی ندارد، چون در وهله اول چشم به دست دولت دوخته تا تمام برقش را خریداری کند.

4- ایجاد صندوقی از درآمدهای حاصل از سرمایه‌گذاری برای محور دوم

5- الزام هرچه بیشتر ادارات دولتی مبنی بر استفاده از برق تجدیدپذیر: در سالیان گذشته تعدادی از ادارات دولتی مکلف به نصب پنل‌‌‌های خورشیدی و استفاده از انرژی تولید شده توسط آن شده‌اند. با این وجود به‌‌‌نظر می‌رسد روند انجام این کار ‌‌‌باید سرعت گرفته و ادارات دولتی شهرستان‌‌‌ها نیز بیشتر از پیش در این فرآیند درگیر شوند.

6- ضرورت افزایش نرخ خرید تضمینی مطابق با محاسبه‌‌‌های اقتصادی: با توجه به میزان سرمایه‌گذاری بالا مبنی بر احداث مزرعه‌های خورشیدی، لازم است نرخ خرید تضمینی انرژی‌های تجدیدپذیر افزایش یابد تا توجیه‌پذیری احداث مزارع خورشیدی برای سرمایه‌گذاران عیان شود.

   دستاوردهای کلان

با تحقق 6 محور فوق، متولی این حوزه در یک بازه زمانی چهارساله به ظرفیت‌های زیر دست خواهد یافت:  1- خواهد توانست با ایجاد مدل‌‌‌های مشارکتی، ظرفیت‌های محلی خلق و به‌‌‌تدریج شعار «هر خانه، یک نیروگاه» را محقق کند. این مساله از بعد امنیتی نیز قابل توجه است، زیرا موجب تمرکززدایی نیروگاه‌‌‌های تولید برق (DG) می‌شود و امکان از بین بردن آنها به‌‌‌شدت کاهش می‌‌‌یابد.  2- خواهد توانست بستری برای کمک به شبکه سراسری جهت تامین بار در ساعات پیک فراهم آورد.  3- خواهد توانست بستری باشد برای بازیگران که می‌‌‌خواهند در بازارهای نوظهور ورود کنند، بدون اینکه به شبکه سراسری (BPS) وابسته بشوند و به شبکه فشار بیاورند. گرچه اخیرا ساتبا برای درآمدآفرینی اقدام به تخصیص مقداری از برق تولیدی‌اش در استخراج دارایی دیجیتال کرده، اما برای این مقوله، نقشه مسیری وجود ندارد.  4- افزایش ظرفیت تولیدی شرکت‌ها و کارخانه‌های تولیدی پنل‌‌‌های خورشیدی موجب افزایش نیروی کار و تولید این مجموعه‌ها می‌شود که تاثیر مثبتی در پارامترهای اقتصادی کشور خواهد داشت.